طعم زرد بهار اروپايی!
گروه بینالملل خبرگزاری آنا، پليس فرانسه شنبه گذشته 10 هزار نيرو برای رويارويی با جليقهزردها به ميدان نبردهای خيابانی گسيل داشت تا با گاز اشکآور و ضرب و شتم معترضين، آبی بر آتش اين خيزش انقلابی بريزد. اعزام پليس اکنون به 66 هزار نفر رسيده يعنی به ازای هر معترض يک پليس اجير شده است.
ستونهای آتش و دود در خيابانهای پاريس، دکور پايتخت را برای چندمين بار به هم ريخت و شورشيان باز به نزديکی کاخ رياست جمهوری رسيدند. مقامات دولتی فرانسه شمار معترضين را در سراسر کشور دهها هزار نفر ذکر کردند.
هماوردی دهها هزار نيروی پليس با معترضين در فرانسه با توجه به تجربيات درگيری طرفين در دوشنبه گذشته ديدنی بود. در پاريس خيابان شانزهليزه زيباترين و شيکترين خيابان فرانسه و حتی اروپا، صحنه شديدترين درگيریها بود. تعطيلی 19 ايستگاه مترو عملاً عبور و مرور و زندگی روزمره مردم در پايتخت اين کشور را مختل کرد. در سنگفرشهای خيابان اليزه پوکه گلولههای شليک شده توسط پليس، چوب و سنگ مردم و انبوهی از ماشينهای آتشگرفته خودنمايی میکرد. معترضان تمرکز خود را روی رسيدن به ميدان پيروزی گذاشته بودند که عمده خسارات هم در همين ميدان بود. احزاب و اتحاديهها نقشی در اين آشوب ندارند. آنها نظارهگر يک جنبش تمامعيار ضدسرمايهداری هستند. تاج و تخت ماکرون در پاريس در خطر است و معترضين سخن از سرنگونی او و تشکيل جمهوری ششم به ميان آوردهاند. ماکرون هم مرتب فرمان سرکوب صادر میکند. او به فرياد تظاهرکنندگان که میگفتند «ماکرون استعفا استعفا» پاسخی جز اعمال خشونت بيشتر ندارد.
رئيس جمهور فرانسه در مصاف با جليقهزردها سه تن را کشته و 2500 نفر را زخمی و زندانی کرده است. در يادداشت قبلی ذکر کردم که افزايش قيمت سوخت، تنها بهانه جنبش جليقهزردها در فرانسه است. اصل دولت و ساخت سرمايهسالاری در اين کشور مورد هدف آنان است. سوخت اصلی بحران در فرانسه، جنبش فقرا عليه اغنياء است. اکنون همين سوخت به بروکسل، پايتخت اتحاديه اروپا رسيده است؛ با همان رنگ و با همان شعارها و با همان اهداف.
بروز ناآرامیها در بروکسل همزمان با پاريس، نشانه ماندگاری و بازتوليد اين بحران است. بحران جدی است و سخنگوی دولت فرانسه در حال اعلام وضعيت اضطراری است.
به نظر میرسد قطار جليقهزردها در روزهای آينده به هلند و انگليس خواهد رسيد و در فاصله کوتاهی سراسر اروپا را درمینوردد. رنگ زرد بهار اروپايی بهزودی در سراسر قاره سبز اروپا هم ديده خواهد شد.
مطبوعات و رسانههای فرانسه شديداً تحت کنترل هستند و هماهنگ با دولت عمل میکنند و نمیگذارند به غير پيامهايی که اتاق کنترل بحران بيرون میدهد چيزی را واتاب دهند. همين سياست را برخی رسانههای گوش به فرمان غرب در داخل کشور خودمان پيشه کرده و از آشوب در پاريس و بروکسل سخنی نمیگويند، گويی همان تيغ سانسور در پاريس در اينجا هم عمل میکند. حال آنکه مطبوعات اروپا بهويژه پاريس در فتنه 18 تير 1378 و فتنه 1388 خيلی قوی و محکم از معترضين و شعارهای آنها در ايران دفاع میکردند.
امروز حکام اروپايی میتوانند طعم تلخ زرد آشوب را بچشند و سهم آن را در تهديدات امنيت ملی خود مورد سنجش قرار دهند.
فرانسه بايد بداند با استقبال از منافقين تروريست در پايتخت خود، ايران در سالهای دهه 60 از آشوب منافقين چه کشيده است. بايد ديد آستانه تحمل کاخ اليزه در برابر آشوب زرد که کمکم به سرخی میگرايد چقدر است؟!
* کارشناس ارشد مسائل سیاسی
انتهای پیام/4071/ن
انتهای پیام/