دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
23 اسفند 1396 - 15:46
امیر حسین کلاته*

بلایی که نفت بر سر اقتصاد ایران آورد

دور شدن از اقتصاد نفتی، آرزویی بوده که طی چندین دهه گذشته، اقتصاد دان‌ها درباره آن حرف زده‌اند و راه خیزش اقتصادی بدون نفت را همیشه خواسته‌اند.
کد خبر : 268062

ایران، یکی از بزرگترین صادرکنندگان میعانات حیاتی بشر در جهان محسوب می شود.طلای سیاهی که از آن به نفت یاد می شود. زمانی که اولین حفره نفتی در مسجد سلیمان مصنوع شد این بوی تند، که مشام آزردگی خاصی را به همراه داشت شریان حیاتی جامعه ایرانی را معمور می ساخت.


شریانی که دیباچه جدیدی از اقتصاد را برای نگاره کهنه‌گر بازار ایران ترسیم می‌نمود. سنوات گذشت و نفت جایگاه برجسته‌ای در معادلات جهانی پیدا کرده بود. جنگ‌های زیادی برایش به راه افتاده بود و دارسی‌ها و رویترز‌های زیادی برای به دست آوردنش فرسنگ‌ها گز می‌کردند. طلای سیاه این چهار فصل خاک حال با گذشت اندک زمانی روی عجوزه هزار داماد خود را به صحنه اقتصاد ایران نشان داد.


بیماری هلندی؛ صریح‌تر بگویم پمپاژ بیش از اندازه ارز نفتی به داخل کشور و ایجاد یک اقتصاد نفتی و خواندن فاتحه بنگاه‌های خرد و کلان تولیدی و خوردن حلوای صادرات غیر نفتی، این بیماری یا سرطان اقتصادی سالیانی است که پاشنه پا کشیده تا پدر از اقتصاد کشور‌های نفتی در بیاورد که علاوه بر مشکلات عدیده اقتصادی، فرهنگ مضاف بر اقتصاد را نیز هدف قرار داده است. فرهنگی که زحمت کشیدن برای لقمه نانی طیب و حلال ارزش بوده است، حال با دلارهای نفتی و بارگزاری در بانک‌ها و موسسات مالی، مولد مفت‌خوری و مفت‌بری شده است، به نحوی که دولت برای کنترل بازار یا باید بانک را منقبض کند یا منبسط‌، قربانشان بروم مفت‌خوران گرامی هم یا در انقباض به سراغ صرافی‌ها می‌روند و یا در انبساط به سراغ بانک‌ها که در کل علی برکت الله.


دور شدن از اقتصاد نفتی، آرزویی بوده که طی چندین دهه گذشته، اقتصاد دان‌ها درباره آن حرف زده‌اند و راه خیزش اقتصادی بدون نفت را همیشه خواسته‌اند. به اعتقاد کارشناسان تحصیل ثروت از راه فروش منابع تمام‌‌‌شدنى مثل نفت و امثال نفت، رونق و پیشرفت نیست؛ چون این منابع همیشگی نیستند و روزگاری نه چندان دور تمام خواهند شد، به نحوی می‌توان گفت تکیه بیش از اندازه یک اقتصاد بر روی نفت، خودفریبی است، مخصوصا اگر این پول صرف اموری عادی شود و نه صنعت و سازندگی، این یعنی خودفریبی دو چندان.


سیاست های نفتی صرفا محدود به مبحث اقتصاد نمی‌شود. سالیانی است که کشورهای مختلف علی الخصوص آمریکا و روسیه و چین و کشورهای اروپایی با نفت به شکل یک حربه برخورد کرده‌اند. حربه‌ای دیپلماتیک در سیاست خارجی. به گونه‌ای که سالیانی است با تحریم‌های مختلف در باب خرید و فروش نفت کشورهای وابسته به صادرات را مورد تهدید و هجمه قرار داده‌اند.


سلطه چند ده ساله دلار بر پیکره نفت همیشه عاملی بوده است برای آقایی دلار. آمریکا با طرح ارز واحد در معاملات نفتی و غالب کردن دلار همیشه سیطره خود را بر میزان نفت صادراتی کشورهای مختلف حفظ کرده است این میزان از چرخش مالی دلار در دنیا که به وجود آورنده اقتصاد مرکز پیرامون می شود. قتلگاه کشورهای ضعیف و بهشت آمریکاست. حال سوال اینجاست آیا ایالات متحده به میزان دلارهای چاپی اعتبارهم ایجاد کرده است؟ علی ای حال طلای سیاه شده است بلای سیاه و هر روز ما را گرفتار تر کرده است.


*فعال دانشجویی


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب