سیاسیکاری و فاصلهگرفتن جنبش دانشجویی از ماموریتهای اصلی
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا - مسعود کیخا؛ تاریخ جنبش دانشجویی و تاریخ تشکلهای دانشجویی به پیش از انقلاب و دهه 20 بازمیگردد، بعدها و در مبارزات انقلابی علیه شاه پهلوی دانشجویان نقش پررنگی ایفا کردند و علاوه بر رسالت روشنگری جامعه، حتی گاهی به قیام مسلحانه نیز میپرداختند. اما با پیروزشدن انقلاب اسلامی کارکرد این جنبش دچار تغییر شد و زمانی که دیگر نیاز به عملیاتهای مسلحانه نبود، دانشجویان سعی در ترویج و تثبیت ارزشها و آرمانهای انقلاب داشتند.
در سالهای اولیه انقلاب اسلامی، دانشجویان نقش زیادی در اتفاقات مختلف، مانند تسخیر سفارتخانه آمریکا موسوم به انقلاب دوم داشتند. جنبش دانشجویی و تشکلها در آن زمان قادر به گفتمانسازی در جامعه بودند و حتی نقش لیدری در وقایع حساس برای مردم ایفا میکردند. گفتمانی که در آن سالها حاکم بر فضای گفتمانی دانشجویان بود به تاسی از رهنمودهای امام خمینی(ره)، بر کلید واژههایی نظیر عدالت در سیاست داخلی و مبارزه با استکبار و امپریالیسم در سیاست خارجی تاکید میکرد.
استحاله گفتمان و تغییر رویکرد جنبش دانشجویی
جنبش دانشجویی در برهههای مختلف تاریخ پس از انقلاب ایران فراز و فرود و تغییر رویکردهای زیادی داشته و همواره با خرده گفتمانها و گفتمانهای فرعی همراه بوده است.
در اوایل دهه هفتاد برخی تشکلهای دانشجویی به اشخاص و گروههای سیاسی متوصل شدند و احزاب سیاسی، نیز شروع به سربازگیری از اعضای انجمنها و دانشجویان دانشگاهها کردند و میتوان گفت برخی از اینها هویت مستقل خود را از دست دادند. کلید واژههای جنبش دانشجویی تغییر کرد، عدالتخواهی جای خود را به آزادی خواهی داد، اسلامگرایی ناب محمدی جای خود را به پلورالیسم دینی و نوعی سکولاریسم داد، استکبارستیزی تند تبدیل به تساهل و تسامح و حتی حمایت سخت از رابطه با آمریکا تبدیل شد.
سیاستزدگی و افول جنبش دانشجویی
سیاسیکاری و طرفداری از احزاب سیاسی باعث شد تا جنبش دانشجویی کارکرد اصلی خود را از دست بدهد و بیش از آنکه دنبال آرمانها و اهداف فلسفه وجودیشان باشد، دنباله رو گفتمانهای احزاب و دولتهای حاکم شدند.
طارق کعب مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه رازی کرمانشاه درباره همبستگی جنبش دانشجویی به خبرنگار آنا گفت: «از دهه هفتاد به بعد برخی تشکلها که ایجاد شدند، تشکلهای مقطعی بودند. سیاسی بودن در محیط دانشگاه خوب است، اما نباید سیاستزده شد. نگاه جناحی و حزبی باعث چشمپوشی بر حرف حق میشود.»
احزاب و گروههای سیاسی در تمام زمانها تلاش میکردند تا بین فعالان دانشجویی نفوذ کنند تا بتوانند اهداف خود را در دانشگاهها پیش ببرند.
علی کیان مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی درباره سیاسی شدن جنبش دانشجویی میگوید: «در اینکه دانشجو باید سیاسی باشد و کار سیاسی کند، شکی نیست، ولی سیاسیکاری متفاوت از کار سیاسی کردن است. پیاده نظام احزاب شدن سیاسی کاری است و این موضوع بعد از دوم خرداد اتفاق افتاد، که متاسفانه جداسازی، دوقطبی و چند قطبی شدن در دانشگاه و بین دانشجویان اتفاق افتاد.»
برخی معتقدند در شرایط فعلی دانشجوها و جنبش دانشجویی اثرگذاری خود را در سطح کلی جامعه از دست داده است و در سالهای اخیر به دلیل شرایط حاکم و رخوت و انفعالی که در اثر آن شرایط بر مجموعه جنبش دانشجویی تحمیل شده، سبب شد تا دانشجویان نتوانند اثرگذاری لازم را داشته باشند.
اعتراضات خیابانی مردم برای پیگیری مطالبات اقتصادی در دی ماه 96 باعث طرح سوالاتی درباره عملکرد جنبش دانشجویی به ویژه درخصوص پیگیری مطالبات و انعکاس صدای مردم شد. دانشجویانی که در سالهای اولیه انقلاب توانستند در اقدامی به موقع سفارت آمریکا را تسخیر کند، با گروههای مجاهدین و مارکسیست مبارزه کند و با تشکیل جهادسازندگی برای رفع محرومیت در شهرها و روستاها فعالیت کنند، چرا امروز به این حد از انفعال رسیده است؟
یکی از مهمترین پاسخهایی که میتوان به آن اشاره کرد و خود تشکلهای دانشجویی نیز آن را تایید میکنند، سیاسیکاری و سیاستزدگی در تشکلها است.
علی دهقان دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در این باره توضیح میدهد: «آنچه که مردم از جنبشهای دانشجویی میبینند و به این دلیل خیلی امیدی به اقدام موثر توسط تشکلها ندارند، صرفا اقدامات سیاسی تشکلها در برابر مواضع اصولگراها و اصلاحطلبان است.»
محمدحسین رحیمیپور دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی استان کرمان؛ اما سیاسیکاری جنبشهای دانشجویی را ضعف میداند و میگوید: «دلیل اصلی ضعیفشدن جنبش دانشجویی نسبت به گذشته این است که دانشجویان به مسائل حاشیهای زیاد پرداختهاند و سیاسیکاری جنبشهای دانشجویی افزایش یافته است. تشکلهای دانشجویی، به جای اینکه خودشان حرف بزنند، دنبال فلان چهره اصلاحطلب یا اصولگرا هستند، که این موضوع متاسفانه بزرگترین ضعف است.»
در هرحال با بررسی واقعیات و حتی طبق نظر برخی فعالین تشکلها، سیاسیکاری آفتی است که گریبان جریان دانشجویی را گرفته و آنها را از یکی از ماوریتهای اصلی خود که همان پیگیری مطالبات مردم است، دور کرده؛ مسئولین فرهنگی دانشگاهی و بیش از همه، اعضای تشکلها که جزوی از خانواده جنبش دانشجویی هستند، باید برای تاثیرگذاری بیشتر و بازگشت به اهداف اصیل خود، فکری به حال سیاستزدگی جنبش دانشجویی بکنند تا در نهایت بتوانند به دور از دغدغههای سیاسی گروهها و جناحهای سیاسی مشکلات را ببینند و پیگیر رفع آنها باشند.
انتهای پیام/