دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
15 بهمن 1396 - 13:40
نگاهی به تازه‌ترین ساخته پرویز شیخ‌طادی؛

جدال دو اسلام در «امپراطور جهنم»

«امپراطور جهنم»، امپراطوری را به تصویر می کشد که جهان را غرق کرده و مردم و ملت‌ها مانند موم در مشت او هستند و مانند مهره های یک بازی هرطور که دوست دارد آنها را می چیند و جابه جا می کند.
کد خبر : 257696

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری آنا، از ایجاد بستر قتل و غارت، کشتار جمعی و نسبت دادن آن به مسلمانها که بزرگترین خطر برای این امپراطوری منحوس‌اند گرفته تا ایجاد جنگ میان ملت ها و امت ها، نسل کشی و ایجاد جنگ های داخلی و در نهایت تاسیس داعش که غایت اهداف آنها در پروژه ی اسلام هراسی است . در واقع «امپراطور جهنم» قصد دارد که از حربه ها و مکر شیاطین بر علیه خودشان استفاده کند و در این زمینه دست به روشنگری بزند. این فیلم روایتگر قصه ی «ریاض» مفتی وهابی است که در کودکی با سختگیری های علمای وهابی بزرگ شده و حالا خود به یک انسان قسی القلب بدل شده که تحت آموزه های وهابیون تکفیری و شیطان بزرگ دست به هر جنایتی میزند و آنطور که آموزگاران در سایه اش می خواهند برای هر جنایت اش یک ادله ی دینی دارد و یک فتوی صادر می کند تا به آنها وجاهت بخشد .سر آخر «ریاض» توسط پلیس های غربی به عنوان یک تروریست از دین برگشته مقابل دوربین تمامی خبرگزاری های مطرح که لحظه به لحظه اخبار را مخابره می کنند دستگیر می شود تا شیطان بزرگ نقاب حقوق بشر به چهره بزند و خود را مدافع حق مردم بخواند .
اساسا ایرادی که می توان به فیلم های استراتژیک تولید وطنی گرفت، جهان شمول نبودن آن و تولید برای قشری خاص است . در صورتیکه این دست فیلمها، با هزینه های نسبتا زیاد تولید می شود تا بر روی آنهایی که خلاف آنچه واقع هست را می پندارند تاثیر بگذارد نه آنهایی که به حرفهایی که در فیلم زده می شود اعتقاد دارند.
به طور واضح جامعه ی هدف در فیلمهای استراتژیک وطنی اشتباه تعریف می شود و این خود زمینه ایست تا فیلمها آنطور که باید رضایت بخش نشوند . به طور حتم باید مخاطب هدف این نوع کارها مردم سراسر دنیا باشند که در این پروپاگاندای تبلیغاتی و خبری که علیه اسلام و مسلمانان به راه افتاده، بتوانند واقعیت مسائل روز را درک کرده و با تاثیر ضدی که داعش علیه اسلام ایجاد کرده ، آگاهی یابند .
البته این تقصیرها همه اش بر گردن سازنده ی فیلمهای استراتژیک نیست بلکه در ایران شرایطی وجود دارد که فیلمهای استراتژیک گرفتار آن می شود و خود سبب این می شود تا توان تولیدی اثر کم شده و بیشتر توان سازنده ی اثر خرج حواشی ای که پیرامون فیلم ایجاد می کنند بشود.
متاسفانه زمانی که میخواهی یک فیلم استراتژیک و ارزشی بسازی همه بر علیه ات می شوند تا کار پیش نرود ، تا زمین بخوری طوری که دیگر توان بلند شدن نداشته باشی .از بازیگران چهره که پذیرفتن نقشهارا به صلاح روند کاری خود نمی دانند تا عوامل ریز و درشتی که ترجیح می دهند در این سبک کار ها حضور نداشته باشند .
فیلم های ارزشی و استراتژیک از هنگام نگارش فیلمنامه انواع هجمه ها را علیه خود می بیند و هنوز کار شکل و شمایل حتی یک فیلمنامه به خود نگرفته است، اکثر رسانه ها بر ضدیت با او گوی سبقت را از هم می ربایند .
گویی فیلم قصد دارد خلاف آنچیز که در جهان رخ می دهد را بازگو کند و یا در ضدیت با اصل نظام و ملیت ایرانی است . همه ی این هجمه ها در حالی رخ می دهد که کوچکترین اطلاعی در خصوص فیلمنامه و یا حتی خلاصه طرح آن وجود ندارد و گویی فقط باید در ضدیت با این قبیل آثار پرداخت .
از طرفی می توان اینگونه بیان کرد که پرداختن به چنین موضوعاتی ذاتا، راه رفتن روی لبه ی تیغ است و گاها می تواند در ذهن مخاطب خلاف آنچه که در ذهن سازنده پرورش یافته و دائما هم در کار کدگذاری شده شکل بگیرد.
با همه ی این تفاسیر نباید کارهای ارزشی و استراتژیک را بی اجر گذاشت و زحمات شبانه روزی یک تیم را نادیده گرفت بلکه باید با نقدی منصفانه برآن بود تا این کار ها با کیفیتی بالاتر و بهتر ساخته شود و تولید این دست کارها روز به روز افزایش یابد تا عرصه خالی نشود و شفاف سازی و آگاهی بخشی نه تنها برای مردم ایران، بلکه در سطح بین المللی شکل بگیرد و دشمنان در زمینه ی رسانه و سینما هم وجود حریفی قدرتمند و هوشمند را حس کنند.
محمد کاظم‌تبار


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب