فضلالله تاری: مستندهایم ریشه در سفرهایم دارند
فضلالله تاری در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا درباره سوژههای خاصی که برای ساخت فیلمهایش سراغشان میرود، گفت: «مواجهه با سوژهها برای من، ریشه در سفرهایم دارد. مثلا ایده مستند «تنهایی پرهیاهو» از سفری که به روستای کارمزد در سوادکوه داشتم، در ذهنم شکل گرفت. در آن مستند من طراح یک وسیله مکانیکی برای پروژه ای داستانی بودم که جلوی یک ماشین نصب میشد تا بتوان با وسایل حرکتی و در حین حرکت، تصویربرداری سیال با دوربین را انجام داد. در آن سفر دستیار تولید پروژه مرا به معدنی که سکانسی از آن فیلم هم آنجا اتفاق میافتاد، برد و با کارگران آن معدن آشنا کرد. مدتی آنجا بودیم و اتفاقا خودشان پیشنهاد دادند که از زندگی آنها مستندی بسازم و شرایط کار و زندگیشان را نمایش دهم. این آشنایی اولیه موجب شد تا حدود شش ماه و در چند بازه زمانی به آن معدن بروم و تحقیقات بیشتری انجام دهم. زمستان پر برفی بود و امکانات خیلی کمی آنجا مهیا بود. بعد از اتمام تحقیق در چند مرحله و با فاصله شش ماه تصویربرداری انجام شد. پس از پایان کار و تدوین نهایی یک نسخه از کار را برای معدنچیان نمایش دادیم و همه از نتیجه کار و تصویری که قرار بود از آنها در سینما دیده شود راضی بودند. بعد از حدود یکسال و موفقیت در چند جشنواره داخلی و خارجی، شبکه چهار پیشنهاد نمایش آن را به ما داد و با موافقت ما مستند پخش کرد.»
«خدایخانه»
تاری درمورد مستند «خدایخانه» که قرار است در آمریکا نمایش داده شود هم گفت: «در سفری که به شیراز داشتم، تقریبا از تمام آثار و بناهای مهم این شهر عکاسی کردم ولی دو بنا برای من بسیار جذاب و خاص بود؛ آرامگاه کوروش در پاسارگاد و مسجد عتیق شیراز. بنای این مسجد بسیار ویژه است و حتی بعد از سفر هم مرا رها نکرد. تا اینکه پیگیر تحقیقات بیشتر شدم و به اهمیت بیشتر آن پی بردم. اینکه این مسجد چقدر با ارزش بوده و اکنون چقدر مهجور است برایم بسیار سخت بود. تحقیق این فیلم حدود یک سال طول کشید چون کمتر در متون روز به آن پرداخته شده و ما را به جستجوی بیشتر و صرف زمان بیشتر کشاند.»
«دیدار برگ»
فیلم دیگر این مستندساز روایتگر زنی سالخورده است که باور دارد روح همسرش در درختی کنار قبرش زنده است. تاری در این خصوص گفت: «مستند «دیدار برگ» به سرزمین مادریام لرستان و شهر خرم آباد برمیگردد. جایی که بسیار دوستش دارم و همواره از شعر و شاعرانگی و اسطورههای آنجا لذت برده و میبرم. قبرستان این شهر با نواهای سوزناک _ موره مردها و زنهای لر همیشه برای من عجیب و تاثیرگذار بوده _ و ساختار پلکانی تصاویر متفاوت و زیبایی خلق کرده است.
پس از مطالعه روی فرهنگ باستانی ایران در مورد درخت باوری و اسطوره آن، جذب شدم تا شخصیتهایی که هنوز به آن اسطورهها باور دارند را در محیطهای بومی پیدا کنم. یکی از آن آدمها، شخصیت فیلم مستند «دیدار برگ» شد. در دوران باستان ایرانیها باور داشتند درخت موجودی زنده است و حضور آن در زندگی را همچون انسانی محترم میداشتند. هرچند امروز این گونه تفکر کم رنگ شده است.»
اکران در آمریکا
تاری درمورد اکران فیلم هایش در آمریکا گفت: «موسسه هنری آفتاب آثاری را که در جشنوارهها موفق میشوند را دنبال کرده و از خالقان آثار دعوت به همکاری میکند. وقتی که فیلم «دیدار برگ» و «خدای خانه» در چند جشنواره در آمریکا به بخش مسابقه راه یافتند، به پیشنهاد مدیر آن موسسه قرار شد که سه فیلم مستندم در شهر واشنگتن به نمایش درآیند. به گفته مدیر آنجا، مردم امریکا (بر خلاف برخی سیاستمداران آنجا) فرهنگ ایرانی و داستان های مردم ایران را بسیار دوست دارند و از نمایش فیلمهای ایرانی بسیار استقبال میکنند.»
درباره تاری
فضلالله تاری فارغالتحصیل رشته کارگردانی تلویزیون در دانشگاه صدا و سیما با رتبه اول است و مقطع کارشناسی ارشد این رشته را هم گذرانده و پیش از این، در رشته کاریکاتور و نقاشی فعالیت داشته است. تجربهای که به گفته خودش، امکان خیلی خوبی برای تجسم فیلمهایش به او داده؛ طوری که ابتدا برای کارهایش استوریبورد طراحی میکند و بعد به تولید می پردازد.
انتهای پیام/