سیاست زدگی آفت فرهنگ بسیج است
امام راحل(ره) بنیانگذار بسیج و پیرمراد بسیجیان فرمود: «بسیج لشکرمخلص خداست» و در رابطه با نحوه شکلگیری این نهاد مقدس اعلام کرد: «تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقیناً از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد. در حوادث گوناگون پس از پیروزی انقلاب خصوصاً جنگ، بودند نهادها و گروههای فراوانی که با ایثار و خلوص و فداکاری و شهادتطلبی، کشور و انقلاب اسلامی را بیمه کردند. ولی حقیقتاً اگر بخواهیم مصداق کاملی از ایثار و خلوص و فداکاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه کسی سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود؟»
از همین جهت بود که برای ابراز ارادت قلبی خطاب به بسیجیان فرمود: «من از نزدیک به دست و بازوی شما بسیجیان بوسه میزنم و بر آن بوسه افتخار میکنم . این جمله امام(ره) مرا یاد خاطرهای انداخت که در عملیات بیت المقدس 2 در داخل ارتفاعات کردستان عراق ترکش گلوله توپ یا موشکی، دست راست یک رزمنده بسیجی را قطع کرده بود و او با دست چپ خودش دست قطع شده را در روی سینه و پیش روی خود قرار داده بود و به خاطر سردی شدید هوا بخار خون چهره او را نمادین ساخته بود و بطور مدام یا الله، یا حسین و یا ابوالفضل میگفت.
او را در آغوش گرفتم و برای مداوا زیر پل جاده بردم . کسی نبود یاریگر او باشد. سردار بنیاسد از دوستان خراسانیام را صدا کردم. در حالی که سردار پایین تنه دست قطع شده او را با بند پوتینش میبست تا خونریزی نکند و شهید نشود او همانند ابوالفضل العباس رجز میخواند و میگفت : «وَ اَلله اِن قَطَعتُموُا یَمینِی اِنّی اُحامَی اَبَداً عَن دینی!» در لحظه ای شادمانانه به ما خطاب کرد و چنین گفت: «بسیار خوشحالم دستم را در راه دین و انقلاب تقدیم کردهام. افتخار می کنم که یاریگر مردم بیدفاع و مسلمان در این مقطع از تاریخ هستم.» چنین انگیزه و روحیهای در وجود همه بسیجیان دلداده و عاشق در آن روزها موج میزد. امروزه باید به عنوان یک سرمایه معنوی این خاطرات را حفظ و از آن پاسداری کنیم. سرمایهای که همه هویت ما منوط به آن است و باعث نجات کشور بوده و هست. میدانیم که بسیجی بودن محدود به جنسیت نیست، لذا بسیار بجا است خاطرهای از یک شیرزن بسیجی در عملیات کربلای پنج بازگو کنم. در این عملیات به عنوان یک بسیجی افتخار حضور در عملیات را داشتم در قرارگاه تاکتیکی لشکر ویژه شهدا در خدمت یاران خراسانی سردار شهید کاوه قهرمان بودم. فرمانده ما سردار منصوری بود. در ستاد قرارگاه تاکتیکی ایشان را کمک میکردم. گفتند خانمی از مشهد که در اهواز با شوهرش در جبهه حضور پیدا کرده، دژبانی سه راه خونین شهر را سر کار گذاشته و با ماشین ده چرخ ، مهمات آورده به خطوط عملیاتی و حاضر به ترک منطقه عملیاتی نیست. از آقای جوانبخت فرمانده سپاه وقت سبزوار که در پیش ما بود خواهش کردم او را پیدا و زمینه بازگشت او را به اهواز فراهم کند.
پس از گذشت چند ساعت ایشان همراه آن خواهر بسیجی که حاج پری نام داشت نزد من آمدند. بنده ضمن احترام به ایشان عرض کردم شما نمی ترسید با ماشین مهمات وارد خطوط عملیاتی می شوید؟ در پاسخ گفت: این چه حرفی است که می زنید؟ مگر زینب(س) ترسید به کربلا برود که من بترسم از اینکه در حین عملیات همراه رزمندهها در خطوط عملیاتی باشم؟خدا رحمتش کند حاج پری از دنیا رفته و من توفیق داشتم بعدها او را یک بار آنهم در صف نانوایی در قاسمآباد مشهد ببینم و عرض ارادت کنم. ایشان هم نمونه یک زن با اخلاص و شجاع از نوع میلیونها بسیجی مسلمان، متعهد و خودساخته بود. کسی که شعار دینی خود را به شعور تبدیل کرده بود و برخوردار از سکینه قلبی و ایمانی بود. تفاوتی که این بسیجیان جبهه دیده با جبهه ندیدهها دارند این است که بسیجیان جبهه دیده امروز هم مدافع ولایت و مدافع حرم اهلالبیت هستند اما بعضی از جبههندیدهها گاهی خود را دچار جدال بیحاصل سیاست میسازنند و تنزل رتبه پیدا میکنند. در هر حال زندگی بسیجی های جبهه دیده برای ما بسیار درسآموز است از جمله مرحوم شهید چمران که نمونه یک استاد بسیجی جبهه دیده بود. استادی که در فیلم شیار تنها بخش ناچیزی از خدمت خالصانه او به تصویر کشیده شده و زبان و تصویر از بیان شخصیت آرمانی او عاجز است. کسی که احساس را به تدبیر و تعقل رقم زد و استاد شد و با توأم ساختن عقل و عشق، مکتب و آرمانش را با خون خود زنده و پاینده ساخت و معلم عشق نام گرفت.
روی سخن بنده به عنوان کمترین بسیجیان به مردم و بویژه دانشگاهیان و جوانان دانشجو این است که ما فقط وامدار چنین شهیدانی هستیم و نباید اجازه دهیم خون پاک این شهیدان بسیجی در بازار مکاره سیاست و سیاسیکاریهای جناحی و دعوا بر سر قدرت به کمرنگی بگراید و یا خدای نکرده کمفروغ شود.
یک بسیجی باید نماد اخلاق، ایمان، علم، صلابت و اقتدار ملی باشد. گفتهاند:
با عقل آب عشق به یک جوی نمی رود بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
به فرموده رهبری آب و آتش را یک بسیجی باید با هم به همراه داشته و شهید چمران چنین بود. ما باید فقط به آرمان شهیدان اندیشه کنیم و نه چیز دیگر و به فرهنگ آنها ارج نهیم. مقام معظم رهبری در تبیین این فرهنگ فرمود: «فرهنگ بسیجی یعنی حضور ناشی از ایمان و اخلاص و انگیزه دینی و ایمان صادقانه در هر میدانی که انسان احساس میکند کارآیی و توانایی حضور در آن را داراست و این معنای بسیج است. هرجایی که این حالت، این انگیزه، این اقدام مشاهده شده خیرات و برکات آن هم بینهایت بوده است. رسالت بسیجی معروفگستری و منکر زدایی است ریشه معروف از معرفت و عرفان است و حاصل جمع آن عرفان بسیجی است. دولتی نشدن و جناحی نبودن بسیج یک ضرورت انکارناپذیر است .
در این رابطه سیاستزدگی و سیاستبازی به هیچ وجه مورد تایید نیست.
یاد و نام بسیجیان عاشق، سربلند باد و راهشان پررهرو باد.
والسلام علی من اتبع الهدی
*معاون امور مجلس دانشگاه آزاد اسلامی
انتهای پیام/