دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

دست‌های خالی تلویزیون در محرم ۹۵

در سال‌های دور که تعداد شبکه‌های تلویزیون این‌قدر زیاد نبود، ساخت سریال‌های مناسبتی تعریف مشخصی نداشت. رفته‌رفته ساخت این سریال‌ها تبدیل به یک سنت شد، اطلاق عنوانی خاص به برخی مجموعه‌ها بخشی از ماجرای مناسبت‌ها در رسانه ملی است و بخشی دیگر این ماجرا اصرار مدیران این رسانه در تهیه و تولید این‌گونه سریال‌ها و برنامه‌ها در زمان کوتاهی مانده به آنتن.
کد خبر : 124760
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از شرق، نبود برنامه‌ریزی مشخص برای ایام و مناسبت‌های خاص ازسوی مدیران تلویزیون، به شرایط اقتصادی نامطلوب تلویزیون مرتبط دانسته می‌شود، این در حالی است که کمیت سریال‌سازی در تلویزیون مدت‌هاست بر کیفیت سایه انداخته و به نظر می‌رسد نمی‌توان تنها نبود بودجه کافی را دلیل اصلی افت سریال‌سازی دانست. عنصر کیفیت در ساخت سریال و برنامه‌ها مدت‌هاست به چالش اصلی رسانه ملی تبدیل شده است و بسیاری از کارشناسان رسانه، نبود کیفیت را عمده‌ترین دلیل ناکارآمدی برخی از برنامه‌های تلویزیون می‌دانند. با مرور سریال‌هایی که در ایام محرم از شبکه‌های سیما پخش شده‌اند، معدود سریال‌هایی را به خاطر می‌آوریم که توانسته مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند؛ سریال‌هایی که بعد از گذشت سال‌ها از زمان پخش، بارها از شبکه‌های مختلف سیما بازپخش می‌شوند. امسال نیز به رسم هر سال تلویزیون در ایام محرم برنامه‌هایی را تدارک دیده است و در بخش مجموعه‌های مناسبتی بیشتر متوجه دست خالی تلویزیون در این ایام می‌شویم. تلویزیون در محرم سال ۹۵ سریال‌های «گشت ویژه»، «در قصه‌ها زندگی می‌کنند»، «نفس شیرین»، «علمدار» و «بوی تاک» را روی آنتن می‌برد؛ سریال‌هایی که شاید در بخش‌هایی رنگ‌وبوی این ایام را دارند و باقی سریال‌ها بازپخش سریال‌های محبوب سال‌های گذشته است.
به زعم بسیاری از کارشناسان رسانه، مناسبت‌سازی را نمی‌توان مفهوم دقیقی برای سفارش ساخت سریالی محسوب کرد، چراکه اساسا در این دسته‌بندی باید از بسیاری از فاکتورهایی که کیفیت را تضمین می‌کند گذشت و شاید بهتر است سریال‌هایی تولید شود که قابلیت پخش در هر مناسبتی را داشته باشد. در ادامه، نگاهی شده به سریال‌سازی در ایام محرم و مرور نقاط قوت و ضعف ساخت این‌گونه مجموعه‌ها و چگونگی ارتقای کیفی آنها.



نگاهمان را به سریال‌های مناسبتی تغییر دهیم


*محمدعلی نجفی، کارگردان


سریال‌سازی در تلویزیون شمایل خاص خودش را دارد. تصور می‌کنم زمانی که به مخاطب ذهنیت می‌دهیم و مثلا واژه‌هایی مثل سریال‌های مناسبتی را عنوان می‌کنیم و برخی مجموعه‌ها با این عناوین معرفی می‌شوند، خودبه‌خود به مخاطب چنین حسی منتقل می‌شود که کیفیت در این‌گونه سریال‌ها خیلی اهمیت ندارد و چیزی که دراین‌میان اهمیت دارد، مضمونی است که با مناسبت پیش‌رو هم‌خوانی داشته باشد. به‌عنوان کارگردان و کسی که در تلویزیون کار کرده است، با این عناوین آشنایی دارم. خاطرم هست زمانی که سریال «زمان شوریدگی» را ساختم، با وجود اینکه متن خوبی داشتم، اما بعد از اتمام کار خیلی از حاصلش راضی نبودم، شرایط پخش در تلویزیون کمی متفاوت است و برحسب ضرورت پخش در مناسبتی خاص، برنامه‌ریزی ساخت سریال نیز متفاوت است و گاهی حتی باید با شتاب، کاری را آماده کرد و بسیاری از معادلات در این شتاب قربانی می‌شود و باید از نکاتی که ربط مستقیمی به کیفیت دارد گذشت. درباره سریال‌هایی که در ایام محرم پخش شده‌اند تصور می‌کنم تا به امروز سریال «شب دهم» ازجمله سریال‌هایی بوده که مخاطبان بسیاری داشته و حاصل مجموعه نیز راضی‌کننده بوده است. قطعا در موفقیت این اثر، عوامل مختلفی مثل کیفیت متن، کارگردانی، بازیگران و... دخیل هستند و با قراردادن تمامی این عوامل در کنار هم می‌بینیم که قطعا حاصل این مجموعه نمی‌توانست چیزی جز این باشد. اما درباره سریال‌سازی در ایام مذهبی معتقدم که بهتر است قبل از آغاز کار، عنوانی برای مجموعه در نظر گرفته نشود، به این معنی که حتما این مجموعه باید در مناسبتی خاص روی آنتن برود، قطعا وقتی با فیلم‌نامه‌های خوب متفاوتی روبه‌رو می‌شویم و تعدادی اثر در یک مدت زمان با نگاه‌ها و فیلم‌نامه‌های متفاوت ساخته می‌شود، می‌توان از بین آنها سریالی را که تقارن بهتری با مناسبتی خاص دارد برای پخش در همان زمان انتخاب کرد. سال‌ها پیش فیلم «زمین آسمانی» را ساختم، فیلمی که واژه مناسبتی نداشت، اما سال‌هاست که این فیلم در عید قربان از تلویزیون پخش می‌شود. آن زمان که ساخت این فیلم را آغاز کردم، با این نیت همراه نبود که فیلمی مناسبتی می‌سازم، مضمون و ماهیت خود اثر اهمیت داشت، فیلمی سینمایی بود و فارابی آن را تولید کرده بود و هیچ ارتباطی با تلویزیون نداشت، با این شرایط تلویزیون چون سریال را مناسب پخش در این مناسبت می‌داند آن را پخش می‌کند و باز مقصودم این است که بهتر است پیش از ساخت عنوان مناسبتی به سریالی داده نشود. در بین کارهایی که کارگردانی کرده‌ام، سریال «سربداران» هم ازجمله سریال‌هایی است که نمی‌توان آن را جزء سریال‌های مناسبتی دسته‌بندی کرد و با چنین رویکردی نیز ساخته نشده است، اما می‌بینید که گهگاه از تلویزیون حتی در مناسبت‌های مختلف پخش می‌شود و سریال‌های خوب دیگری که در تلویزیون ما ساخته شده است؛ مثل سریال «امام علی(ع)» و... که آ‌ن‌قدر کیفیت و ساختار خوبی دارند که هر زمان پخش شوند، مخاطبان بسیاری دارند. با توجه به تجربه شخصی خودم در سریال‌سازی، می‌توانم بگویم بهتر است مدیران تلویزیون نگاهشان را نسبت به سریال‌های مناسبتی تغییر دهند. متأسفانه مدتی است که سریال‌های ماهواره‌ای مخاطبان زیادی پیدا کرده‌اند و آن‌قدر قدرت نفوذشان بالاست که برخی خانواده‌ها حتی ساعات دید و بازدید و میهمانی‌رفتنشان را هم با پخش این سریال‌ها هماهنگ می‌کنند! این اتفاق از جهاتی قابل‌اعتناست و تلنگری است که باید به فکر مخاطب تلویزیون بود و راه‌حل‌های تازه‌ای برای کیفیت برنامه‌سازی پیدا کرد. شاید بهترین راه‌حل ممکن در این‌میان، این است که نگاهمان به این مقوله بیشتر فرهنگی و هنری باشد تا سیاسی، با ساخت برنامه‌هایی که تکیه آنها بیشتر روی کیفیت و خلاقیت است، می‌توان مخاطبان بیشتری را متوجه رسانه ملی کرد.


تنگ‌نظری در ممیزی، آفت سریال‌های مناسبتی


علی نعیمی، منتقد


روند ساخت سریال‌های مناسبتی در تلویزیون از آنجایی شکل گرفت که رسانه ملی احساس کرد در ایام ویژه سال مانند ماه مبارک رمضان یا عید نوروز و ماه محرم نیاز دارد مخاطبان را ضمن آنکه به قصد سرگرمی پای تلویزیون می‌نشاند، بتواند متناسب با ایامی که در پیش دارد، موضوعاتی را مطرح کند که نگاه حساس جریان‌های خاص را مستقیم و غیرمستقیم به سمت خود معطوف کند. در واقع تلویزیون با اجرای شیوه مجموعه‌های مناسبتی سعی کرد سیاستی را در پیش بگیرد که خود را از فضای معمول جامعه جدا نداند و راه انفعال را در پیش نگیرد. شاید اوج این اتفاق در ابتدای دهه ٨٠ بیشتر به چشم می‌آمد. هم‌زمانی عید نوروز با آغاز ماه محرم و عزاداری سالار شهیدان موجب شد تلویزیون دست به ابتکاری دوسویه بزند و با ساخت آثاری ترکیبی، سریال‌هایی با «تنگ ماهی قرمز» و «پرچم مشکی عزا» بسازد. مناسبتی‌سازی در تلویزیون رویکردی رسانه‌ای دارد، یعنی آنجایی که نقش تلویزیون به مثابه یک رسانه فراگیر سعی می‌کند نگاه جامع‌الاطرافی به موضوعات داشته باشد، ساخت آثاری تلویزیونی در حوزه سریال‌ها فارغ از آنکه می‌تواند جنبه سرگرمی داشته باشد، رویکردی آگاهی‌بخش به خود می‌گیرد و ازاین‌رو می‌تواند نگاه غالب جامعه را به بدنه همان جامعه القا کند. این وجه سرگرمی در شیوه اجرای خود در بخش سریال‌‌سازی در روزهای ابتدایی خود کارکردی بیرونی داشت و مجموعه‌سازان تلویزیونی با استفاده از نمادهای بیرونی و المان‌های تصویری، رویکردی تبلیغاتی را در آثار خود پیش می‌گرفتند. برای مثال، در ایام ماه محرم با تعریف قصه‌هایی حول یک تکیه عزاداری و استفاده از نماد خیر و شر تلاش می‌کردند نگاه پیام‌رسان تلویزیون، کارکردی تبلیغاتی به خود بگیرد و مخاطب همه آنچه را که باید از محرم درک کند در لایه بیرونی آن جست‌وجو کند. این رویکرد با توجه به کسب تجربه‌های بیشتر در تلویزیون به روندی متعالی تبدیل شد و از مقطعی به بعد تلاش کردند با ساخت آثاری با مضامین برگرفته از ایام ماه محرم به جای شیوه مستقیم، از تصویرسازی و پیام‌رسانی غیرمستقیم در ترویج فرهنگ عاشورایی استفاده کنند. مثال خوب و بارز آن سریال «وفا» ساخته محمدحسین لطیفی است که فیلم‌ساز با استفاده از قصه‌ای امروزی در دنیای امروز به دنبال خیر و شر زمانه خود بود و نمادسازی‌های درون سریال نه آنچنان غیرمنطقی و نه آنچنان بیرونی توانست مخاطب را با خود همراه کند.
اما در چند سال اخیر تلویزیون فقیرتر از قبل در حالی دست به ساخت آثار تلویزیونی ویژه محرم زد که در کندوکاو معانی و مفاهیم ارزشی و دینی کفگیرش به ته دیگ خورده بود و به غیر از چند فرمول دم‌دستی و بی‌خطر که هیچ انگیزه‌ای هم در مخاطب ایجاد نمی‌کند، اقدام به ساخت آثاری کرد که هیچ کدامشان در حافظه تلویزیون جایی ندارند. یک خانواده ثروتمند و سنتی که پدر خانواده در تقابل دو فرزندش که خیر و شر هستند، قرار می‌گیرد و در یک نزاع خانوادگی طرف خیر به طرف شر آسیبی می‌رساند و به کما می‌رود و با شروع ایام عزاداری تحولی شگرف در خانواده رخ می‌دهد و طرف شر نتیجه می‌گیرد انسان خوبی شود! این خط اصلی داستانی سریال‌های چند وقت اخیر تلویزیون است که به مناسبت ماه محرم ساخته شده است. شاید یکی از دلایل این روزمرگی تلویزیون برای ساخت آثار مناسبتی این است که تلویزیون از جایی به بعد خود را موظف به ساخت سریال به هر قیمتی می‌دانست که نتیجه آن البته آنچنان که باید مطلوب نبوده است. اینکه سریال‌سازان ما فکر کنند با یک فرمول تکراری و دم‌دستی که قرار نیست نه مدیران را برانگیخته و نه مخاطب را همراه کند، می‌توانند باکس برنامه‌های تلویزیونی را پر کنند و به اسم سریال مناسبتی اثری را تولید کنند که مورد قبول هیچ‌کدام از دو طرف نیست، نتیجه آن می‌شود که تلویزیون امسال تصمیم بگیرد به جای آنکه تن به این فرمول دهد، سری به آرشیو ١٠ سال گذشته خود بزند و از میان سریال‌های مناسبتی آثاری را انتخاب کند که مخاطبان با آن خاطره خوشی دارند و می‌توانند آن را تحمل کنند. شاید این اتفاق سرآغازی برای تحول بیشتر مدیران تلویزیون باشد که در آینده به سمت ساخت آثاری بروند که نه معنویت کاذب دارند و نه صرف ساخت در ایام مناسبتی، واژه مناسبتی به آن اطلاق می‌شود. نگاه ممیزی و بسته تلویزیون در سال‌های اخیر نتیجه تلخی را بر روند سریال‌سازی در این رسانه گذاشته است. با قاطعیت می‌توان گفت این نگاه و دست‌کاری فیلم‌نامه‌های تصویب‌شده در تلویزیون هنگام ساخت سهم مهم و انکار‌نشدنی‌ای را در خلق آثار بی‌مایه و تکراری ایفا می‌کند. در چنین شرایطی یا باید خلاقیت فیلم‌سازان به سمت ساخت آثاری با محتوای مطلوب و قوی پیش برود یا مدیران تلویزیون کمی از نگاه قیم‌مآبانه خود دست بردارند تا هنرمندان و فیلم‌سازان ما اثری را خلق کنند که مطلوب جامعه باشد. هر گاه تلویزیون از خود جسارت نشان داده است نتیجه مطلوبی گرفته و هر گاه با تنگ‌نظری نسبت به ساخت آثار اهتمام ورزیده، باعث کاهش کیفیت آثار شده است. این‌روزها سری به شبکه‌های سراسری تلویزیون بزنید. با سریال‌های قدیمی تجدید خاطره کنید.




انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب