پروین اعتصامی راوی داستانهای قرآنی

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری آنا ـ صادق شیخزاده : دُرها و گنجینههاى ناسفته فراوانى را در دیوان گرانسنگ پروین اعتصانی جستم که قبلا کمتر اطلاعى از آنها وجود داشت پس از این سیر و بررسى اجمالى، گلچینهاى محدودى یادداشت نمودهام تا در ایام میانه فروردین ماه که مقارن با سال مرگ این بانوی یکتای شعر معاصر است به دیدگاه ادب دوست شمایان تقدیم عرضه دارم:
در تمام اشعار و سرودههاى این نادره دوران، حتى یک شعر حشو و زائد یا سطحى و غیر جدّى که معمولا شاعران گرفتار آن میشوند، وجود ندارد و این امر نشان میدهد سراینده آنها همانند یک حکیم فرزانه، مربى عرفانى و اخلاقى در مقام ارشاد و هدایت اندیشهها، گام برمىدارد و کوچک ترین کلمه یا حرف زائد یا سخن حشو و باطلى در طول تمام اشعار و سرودههاى او وجود ندارد، در صورتى که این امر در اشعار سرودههاى بزرگان نیز فراوان رخ داده است.
فروتنى و تواضع
پروین در دیوان خود، کمتر به خودستایى مىپردازد و به ندرت از تخلص خود سود مىجوید. از این رو، در کلّ دیوان پروین، اینجانب بیش از دو یا سه تخلص پیدا نکرد، آن هم در مقام سرزنش خویش بود، نه مطرح ساختن خوشتن؛ وصف حال و نقل مقال خود بود. جایى تحت عنوان گرهگشائى گفته است:
در تو «پروین» نیست فکر و عقل و هوش
ورنه رنگ حق نمى افتد ز جوش ۱
در مورد دوم هم تحت عنوان «در کعبه دل» سروده است:
کسى بر مهتران «پروین» مهى نیست
که دل، چون کعبه ز آلایش تهى داشت ۲
در مورد سوم هم قطعه شعرى است که جهت سنگ مزار خویش سروده و نامى از خودش آورده است:
آن که خاک سیهش با این است
که دل، چون کعبه ز آلایش تهى داشت ۲
در مورد سوم هم قطعه شعرى است که جهت سنگ مزار خویش سروده و نامى از خودش آورده است:
آن که خاک سیهش با این است
اختر چرخ ادب «پروین» است ۳
نگارنده جز موارد سه گانه فوق، مورد دیگرى در
مجموع ۴۲۲۰ بیتى او پیدا ننمود و این امر نهایت تواضع، شکسته نفسى، یا به تعبیر دیگر مقام معنوى و روحانى و تواضع خاص او را نشان مىدهد.
ادب و عرفان
اشعار و سرودههاى خانم پروین، مشحون از معانى بکر و ناب عارى از حشو و زوائد، مصون از خیال بافىهاى افسانهاى میباشد. او در سنین جوانى آنچنان سخنان منطقى و حقایق حکیمانه گفته است که اگر فردى او را نشناخته باشد، تصور مىکند که سقراط، افلاطون، یا لقمان و سلمان است که لب به سخن باز گشوده و مردم را مشمول افاضات علمى خود قرار داده است. او اهداف و مقاصد جدّى خود را با آوردن تمثیل و تشبیه و به گفتوگو در آوردن موجودات، پرندگان به مخاطب خود، انتقال مىدهد و انتخاب مثال از واقعیتهاى ملموس زندگى، استفاده مىبرد.
روح لطیف و حساس او، در مسائل عاطفى، مانند:مادر، کودک، یتیم، مطلوم... اوج مىگیرد و فوق العادگى خود را نشان مىدهد و از عمق جان و کنه عواطف و احساسات بشر دوستى سخن مىراند که نظیر آنها را کمتر در دیوانى به این کثرت و یکدستى مىتوان پیدا کرد و اگر از معاصران خواسته باشیم نظیر و قرینى به او پیدا نماییم، جز همشهرى نامدارش، شهریار ملک ادب، فرد دیگرى را نمىتوان نظیر او پیدا نمود و در برخى از موارد، از شهریار هم عمیقتر، سوزناکتر و دل نشینتر مىسراید.
پرهیز از ریا
پروین اعتصامى در طول دیوان خویش، از ریا، تزویر، سالوس، رشوه و وارونه نشان دادن حقایق که دستگیر عصر زندگى او بوده است، فراوان ناله سر مىدهد و شدیدترین حملات خود را نثار آن گونه قاضیان، داروغهها، عسسها مىنماید. با این که او در شدیدترین اعصار اختناق رضاشاهى زندگى مىنمود و خود یک جوان دردمندى بیش نبوده است، ولى در اثر تألّمات روحى و حوادث تلخ زندگى در همان برهه از جوانى، رخت از این سراى سپنج بربسته و طائر قدسى او به آشیان ابدى پیوسته است.
در ریشه یابى اندیشهها و افکار اخلاقى و عرفانى او، اندک دقت و تعمقى به عمل آمد و مشخص گردید و که در غناء و پر بارسازى مضامین (۱) -دیوان پروین اعتصامى، ص ۱۹۵، چاپ حافظ، تهران ۱۳۶۳.
(۲) -همان، ص ۱۹۳.
(۳) -همان، ص ۲۳۹.
اشعار خویش به چند منبع پر فیض و حکمت استناد ورزیده است بیش از هر چیز، منبع الهام او، آیات و روایات و گفتار حکماى پیشین بوده است که تنها در زمینه نخستین به چند مورد از آنها اشارتى مىرود و جا دارد در دو زمینه دیگر نیز تحقیق و بررسى کاملى صورت پذیرد؛ آن چنان که مبانى عقیدتى، فلسفى، و محرومیتها و فشارهاى زندگى او نیز قابل تعمق و دقت است.
بهره گیرى از آیات
یکى از خصوصیات بارز اشعار و سرودههاى پروین، بهره گیرى از آیات کریمه و نورانى قرآنى است که بر حشمت و شکوه سرودههاى او دو چندان افزوده است و او را در جوانى در ردیف «اشعر شاعرات» عصر خویش قرار داده است، لقبى که علامه قزوینى با آن لقب، او را ستوده است. این بهرهبردارى در جاى جاى دیوان او منعکس و جلوه گر است که ما به نمونههایى از آن اشاره مىکنیم:
۱-ید بیضاء
او در نخستین قصیده از دیوان خود جایى که با سرآغاز:
اى دلت عبث مخور غم دنیا را
فکرت مکن نیامده فردا را
شروع مىگردد، در ضمن بیتى مىگوید:
ساحر فسون و شعبده انگارد
نور تجلّى و ید بیضاء را
این بیت، به خصوص کلمه اخیر آن، اشاره مستقیم به داستان معجزات حضرت موسى (ع) دارد که یکى از آنها «ید بیضاء» بود که از آستین بیرون مىآورد و چشمان ناظران را خیره مىکرد و در قرآن کریم آمده است:
«و نزع یده فاذا هى بیضاء للنّاظرین» (اعراف/۱۰۸)
هنگامى که دوست خود را بیرون کشید. ناگاه او درخشنده و درخشان و خیره کننده تماشاگران بود.
این موارد بازگو شده و بسیارى از موارد ناگفته و بازگو نشده، حدود بهره بردارى و تأثیر پذیرى پروین را از قرآن مجید نشان مىدهد و اینگونه استفادهها و استنارهها در دیوان پر از انوار پروین، فراوان آمده است که تتبّع وسیع آنها مجال بیشترى را مىطلبد. این امر، دقیقا نشان مىدهد اگر دیوان پروین دیوان عصار و دورانها شده است و در نیم قرن اخیر بیش از ۵۰ بار به چاپ و طبع رسیده است، یقینا به برکت همین استفادهها و استعارهها است. چون هر چیزى که بارقهاى از آن نور و ضیاء الهى بر آن تابیده باشد، آن را نیز جاودانى و همیشگى و تاریخى و ابدى خواهد ساخت.
انتهای پیام/