۰۵/ ارديبهشت /۱۴۰۴
در گزارش آنا بخوانید؛

از تغییرات اقلیمی تا کاهش بارندگی؛ با خشکسالی چه کنیم؟

از تغییرات اقلیمی تا کاهش بارندگی؛ با خشکسالی چه کنیم؟
بروز خشکسالی‌های پی در پی موجب کاهش ذخایر آبی مطلق در کشور شده است، اما موضوعی که همچنان موجب تشدید آسیب‌ها می‌شود عدم توجه به مدیریت صحیح منابع آبی است.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری آنا؛ تغییرات اقلیمی هر چند که روزگاری در حد یک هشدار بود و گهگاهی با کم بارشی و یا باران‌های سیل آسا خودنمایی می‌کرد، اما امروز دیگر با بروز خشکسالی‌های طولانی روی خشن روی خشن خود را به نمایش گذاشته است. از سال ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۹۳ پهنه سرزمینی ایران چندین دوره مختلف خشکسالی را تجربه کرده است که در شدیدترین آن‌ها یعنی حدفاصل سال‌های ۱۳۶۳ الی ۱۳۷۲ میزان بارش‌ها ۴۴ درصد کاهش یافت.

به مانند این خشکسالی در سال ۱۴۰۰ نیز تکرار شده و با کاهش ۴۰ درصدی بارندگی نسبت به دوره بلند مدت و ۵۰ درصدی نسبت سال ۱۳۹۹ شرایط پدید آمد که یکی از شدیدترین خشکسالی‌های ۵۰ سال اخیر ایران رقم خورد. در این دوره در استان‌های هرمزگان، سیستان و بلوچستان، فارس، کرمان، خراسان رضوی و خراسان جنوبی حداقل ۵۰ درصد کاهش بارندگی و وقوع خشکسالی گزارش شد و این رقم در برخی از نواحی به ۸۵ درصد نیز رسید؛ آن طور که به نظر می‌رسد همچنان دامنه‌های این دوره ادامه دارد.

برای روشن‌تر شدن شرایط با مراجعه به آمار در می‌یابیم که در سال جاری از ابتدا تا ۵ دی‌ماه ۱۴۰۳، میزان بارش‌ها در تمامی استان‌های کشور بجز مازندران که حدود ۱۳.۴ رشد داشته است، رو به کاهش شدید بوده است و خشکسالی عمیق و سنگینی بر کشور حکم فرما است. استان سیستان و بلوچستان رکورد دار خشکسالی با کاهش بارشی ۹۳.۵ درصدی نسبت به دوره بلند مدت است و به دنبال آن نیز استان هرمزگان با کاهش ۸۴.۴ درصدی و استان‌های اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد به ترتیب با کاهش ۷۲.۳ درصد و ۷۱ درصد قرار گرفته‌اند.

پایتخت کشور یعنی استان تهران نیز ۳۷.۷ درصد از سطح بارندگی خود را از دست داده است و میزان بارش تهران در مقایسع با بلندمدت، از ۷۶.۵ میلی‌متر به ۴۷.۷ میلی‌متر کاهش یافته است. با جمع و میانگین گیری از مجموع کسری‌ها و میانگین بارش‌ها در کشور از ابتدای سال آبی جاری تا ۵ دی‌ماه ۱۴۰۳ نسبت به دوره بلندمدت بارندگی در کشور ۴۵.۸ درصد کاهش پیدا کرده است و میانگین بارندگی که تاکنون ۶۳.۲ میلی‌متر ثبت شده بود در سال جاری به ۳۴.۳ میلی‌متر کاهش یافته است.

با خشکسالی چه کنیم؟

اولین نکته در برخورد با مقوله خشکسالی در ایران توجه به این نکته است که باید این موضوع را به دو دسته عمده کمبود آب مطلق و کمبود آب اقتصادی دسته بندی کنیم. کمبود آب مطلق به حالتی اطلاق می‌شود که منابع آبی به کل از دست خارج است و این مورد را می‌توان در آمار‌ها و نمودار‌های بارشی نیز مشاهده کرد. مورد دوم نیز به حالتی اطلاق می‌شود که منابع آبی به دلایل مختلف از جمله سوءمصرف و مدیریت اشتباه غیر قابل استفاده شده است.

گوشتیران
قالیشویی ادیب

بروز خشکسالی‌های پی در پی موجب کاهش ذخایر آبی مطلق در کشور شده است، اما موضوعی که همچنان موجب تشدید آسیب‌ها می‌شود عدم توجه به مدیریت صحیح منابع آبی است. در گذشته برای جبران کسری مطلق آب طرح‌های از جمله انتقال آب دریا به فلات مرکزی ایران و همچنین بارگذاری جمعیت در سواحل کشور مطرح شده است که نمونه‌هایی از این طرح‌ها نیز اجرا و به موفقیت‌هایی نیز دست یافت، اما باید توجه داشت هزینه مدیریت صحیح گاهی بسیار کمتر از چنین طرح‌های عظیمی است.

آمار‌ها بیانگر این موضوع هستند که کل منابع آب ایران (قابل استفاده و قابل بازیافت) حدود ۱۳۵ میلیارد متر مکعب بالغ است و در سال ۱۳۸۶ از کل منابع آب تجدیدشونده کشور حدود ۸۹٫۵ میلیارد متر مکعب جهت تمام نیاز‌های کشور استفاده شده است، اما این رقم تا سال ۱۴۰۲ به ۱۰۰ میلیارد متر مکعب رسیده است. در سال ۱۳۸۶ سهم بخش کشاورزی حدود ۹۳ درصد از میزان کل مصرف آب کشور بوده است و، سهم بخش خانگی و صنعت از مصرف آب تنها ۶ درصد بوده است؛ در سال ۱۴۰۲ نیز با وجود افزایش کل مصرف آب تقریبا همین نسبت حفظ شده و کشاورزی با سهم ۹۰ درصدی پیشتاز مصرف آب است.

این آمار حاوی سه نکته مهم است؛ اولین نکته این است که یکی از مهمترین دلایل تنش‌های آبی در کشور، بارگذاری اشتباه جمعیت در شهر‌ها و تمرکز جمعیتی در شهر‌هایی است که فرصت‌های شغلی بهتری را فراهم می‌کنند. جمعیت ایران طی ۲۰ سال گذشته تقریبا دو برابر شده و این جمعیت نیز به دلیل عدم سیاست گذاری توسعه‌ای اکثرا در نقاط شهری متمرکز شده‌اند. به عنوان مثال تهران هم اکنون حدود ۱۷ درصد از جمعیت کشور را در خود جای داده است. بدیهی است که در این شرایط منابع آبی منطقه‌ای که جمعیت در آن متمرکز شده‌اند به سرعت رو به اضمحلال رفته و چالش‌های آبی را دامن خواهد زد.

کشاورزی، انتخابی بین نان یا آب!

از طرف دیگر رشد شدید جمعیت موجب شده است که تقاضا برای غذا به شدت افزایش یابد و این به معنای طلب آب بیشتر در بخش کشاورزی است؛ بخشی که هم اکنون نیز عمده تقاضای آبی را در اختیار دارد، اما تنها ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی را پدید می‌آورید. در این اینجا دومین نکته پدیدار می‌شود؛ صنعت کشاورزی در ایران به شدت کم بازده و ناکارآمد است! در همین رابطه باید به سرعت بر اساس اسناد آمایش سرزمینی شیوه کشت در کشور برنامه ریزی شده و همچنین شیوه کشاورزی را به سوی استفاده از فناوری‌ها و شیوه‌های نوین کشاورزی سوق دهیم.

مردم مقصر نیستند!

با توجه به آن که تنها ۶ درصد از مصرف آب کشور مربوط به بخش شرب و استفاده عمومی جمعیت است می‌توان به راحتی محاسبه کرد که صرفه جویی تنها حدود ۱ درصد از مصرف آب را نجات دهد؛ در حالی که عدم مدیریت صحیح موجب خشک شدن ۲۹۷ دشت ایران شده است. همچنین عدم اهتمام در نوسازی و نگهداری توزیع آب موجب هدر رفت سالانه ۴۰ درصد از آب شرب کشور می‌شود. همچنین سوء مدیریت‌ها در زمینه آبخیر داری و بازچرخانی آب از طریق توسعه شبکه فاضلاب کارآمد نیز باعث تشدید هدر رفت آب شده است.

انتهای پیام/

ارسال نظر