واکنش دانشمندان به ایمپلنت مغزی انسان/ آیا تراشهها زندگی را بهتر میکنند؟
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا به نقل از تایم، «ایلان ماسک» هفته گذشته در شبکه اجتماعی X اعلام کرد نخستین انسان از طریق استارتآپ «نورالینک» یک تراشه مغزی را دریافت کرده که نشان دهنده گامی رو به جلو برای شرکت و هدف آن برای اتصال مغز انسان به رایانه است.
ماسک گفته است حال بیمار به خوبی در حال بهبودی است.
هدف از کارآزمایی کنونی نورالینک، با نام «مطالعه اولیه» « The PRIME Study» این است که افراد مبتلا به فلج چهار اندام (کوادری پلژی) بتوانند با افکار خود، کنترل دستگاه های خارجی را به دست بگیرند.
کارشناسان در این زمینه می گویند این فناوری که به عنوان رابط مغز و کامپیوتر (BCI) شناخته می شود، دارای طیف گسترده ای از کاربردهای بالقوه به ویژه برای افراد مبتلا به معلولیت است.
«زینگ چن» « Xing Chen»، استادیار چشم پزشکی دانشگاه پیتسبورگ که روی فناوری های BCI کار می کند، می گوید: فکر می کنم، حداقل در آینده نزدیک، کاشت تراشه در مغز به طور بالقوه بتواند روشی را متحول کند که افراد دارای نقص حسی یا حرکتی می توانند با محیط تعامل داشته باشند و مستقل تر زندگی کنند.
محققان پیش از این با استفاده از فناوری های BCI، به افراد کمک کرده اند با افکار خود وسایل الکترونیک را حرکت دهند مثلا به بیماران فلج اجازه می دهد تا بازوی رباتیک را کنترل کنند یا مکان نما را حرکت دهند.
«آن وانهوستنبرگه» « Anne Vanhoestenberghe»، پروفسور دستگاه های پزشکی قابل کاشت فعال در کالج کینگز لندن، می گوید: یکی از آزمایش های اخیر حتی به شخص اجازه می دهد یک بازی ویدیویی را با ذهن خود کنترل کند.
وانهوستنبرگه می گوید: در این مطالعه، فرد و سیستم هر دو آموزش دیده اند و این دو با هم کار می کنند. این الگوهای تکرار شونده با اقداماتی مانند باز کردن یک برنامه، کلیک کردن و شاید حرکت مکان نما به بالا و پایین مرتبط هستند.
تنظیم خلق و خو
چن می گوید: ماسک مدت هاست ادعا می کند نورالینک می تواند به افراد در تنظیم خلق و خو و هورمون هایشان کمک کند، این امکان در حد توانایی های بالقوه ای است که محققان برای فناوری BCI در نظر می گیرند.
این پیشرفتی است که می تواند برای افراد مبتلا به OCD یا افسردگی مقاوم به درمان مفید باشد، اگرچه تحقیقات بیشتری لازم است تا این امر اجرایی شود.
چن بر این باور است مثلا در حال حاضر نورالینک خیلی به عمق مغز نمی رود. در حال حاضر درمان دیگری که برای افسردگی استفاده می شود یک تحریک عمیق مغزی است و منطقه ای را در مغز هدف قرار می دهد که عمیق تر از مکان تراشه نورالینک و دیگر BCIهایی است که در حال حاضر به آنجا رسیده اند.
وانهوستنبرگه می گوید محققان همچنین در تلاشند بفهمند که آیا می توان از این فناوری برای پرداختن به فرآیندهای ذهنی و شناختی بالقوه مرتبط با چاقی استفاده کرد یا خیر.
خطرات ایمپلنت
کاشت ایمپلنت با خطراتی همراه است. برخی از آنها خطرات جراحی معمولی هستند مانند خونریزی زیاد یا عفونت. اما بقیه خطرات آن منحصر به فردند. به عنوان مثال، BCI ها که مغز را تحریک می کنند، می توانند موجب بروز فعالیت های شبه صرع، پیش ساز صرع، یا حملات صرعی شود.
(نورالینک به درخواست وب سایت خبری تایم برای اظهار نظر در مورد خطرات بالقوه ایمپلنت ها پاسخی نداده است.)
وانهوستنبرگه با اشاره به اینکه ممکن است بدن این تراشه را پس بزند، تاکید کرد: بدن انسان خیلی خوب می تواند از خودش در برابر اجسام تهاجمی مراقبت کند.
وی افزود: این روش خطرات بالقوه بلندمدتی را از نظر ادامه عملکرد ایمپلنت در طول زمان به همراه دارد. اگر از نظر بدن دریافت کننده تراشه، همه چیز خوب پیش برود، این خطر در مورد دستگاه و فناوری و اینکه آنها در طولانی مدت چقدر با ثبات بمانند، همچنان وجود دارد.
به دلیل خطرات زیاد و عمدتا ناشناخته مرتبط با ایمپلنت، این فرآیند احتمالا فقط روی افرادی انجام می شود که ممکن است از درمان سود ببرند، مانند بیمارانی که دارای بیماری های صعب العلاج هستند.
وانهوستنبرگه معتقد است: فردی که در یک کارآزمایی بالینی شرکت می کند، این خطرات را درک کرده و به جان می خرد. این داوطلبان باور دارند اگرچه ممکن است چنین فناوری هایی برای خودشان سود چندانی نداشته باشد اما نسل های آینده ای که دچار بیماری و ناتوانی باشند از آن بهره مندخواهند شد.
بر اساس اعلام شرکت دانش بنیان نورالینک، فراخوان این شرکت برای داوطلبان ممکن است شبیه چیزی فراتر از یک رمان علمی تخیلی به نظر برسد: «دستگاهی که برای تفسیر فعالیت عصبی یک فرد طراحی شده است؛ کاربر می تواند با فکر کردن به حرکت، رایانه یا تلفن هوشمند را بدون هیچ سیم یا حرکت فیزیکی به کار گیرد.»
باوجود پیش فرض آینده نگرانه، متخصصان می گویند این فناوری به این زودی ها با پذیرش گسترده مواجه نخواهند شد.
چن می گوید: این یک فناوری است که واقعا هدف آن کمک به کسانی است که بیشترین میزان آسیب را تجربه کرده اند. در واقع چنین فناوری برای بهره مندی عموم مردم یا افراد با توانمندی متوسط طراحی نشده و این یک تمایز بسیار مهم است.
وانهوستنبرگه می گوید: این که ممکن است برخی شرکت ها از این فناوری برای خواندن ذهن و یا پاک کردن خاطرات کاربران استفاده کنند، به این زودی اتفاق نمی افتد. اگرچه هنوز آینده نرسیده است. ما قرار نیست شرکت کننده ای داشته باشیم که تراشه را در مغزش بکاریم و بتوانیم ذهنش را بخوانیم – لااقل نه تا وقتی من زنده هستم.
انتهای پیام/