موانع به صفر رساندن تولید دیاکسیدکربن مشخص شد
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا به نقل از نیچر، شمایی که مخاطب این مطلب هستید، آیا گمان میکنید که در مسیر مبارزه با تغییرات اقلیمی ناخوشایند، به اینکه به ارتقای سطح فناوریهای سبز بسنده کنیم، کفایت میکند؟ متأسفانه باید بگوییم که پاسخ منفی است و برای اینکه از پس چالشهای اقلیمی برآییم، ناگزیر از تغییر رفتار و سبک زندگی خودمان هستیم.
ارائه راهحلهایی مثل استفاده از خودرو برقی، انرژی خورشیدی و پمپهای حرارتی بیش از هر چیز مستلزم پر کردن شکاف عظیمی است که به لحاظ تقسیم ثروت و دسترسی به منابع، غنی و فقیر را از هم جدا میکند.
برای همین است که میخواهیم بگوییم چرا نابرابری یکی از بزرگترین موانع برای به صفر رساندن تولید دیاکسیدکربن است.
ثروتمندان بزرگترین آلودهکنندگان محیط زیست هستند
طبق تازهترین بررسیهای انجامگرفته، جمعیت یک درصدی ثروتمندترینها به اندازه کل جمعیت ۶۶ درصدی فقیرترینهای جهان، دیاکسیدکربن تولید میکنند.
برای اینکه سقف افزایش دمای جهانی را به ۱.۵ درجه محدود کنیم، سرانه سالانه تولید مجاز کربن به ازای هر نفر را ۱ تن برآورد کردهایم. با این حال، آن ۱ درصدی که بیشترین ثروت و منابع جهانی را در اختیار دارند، بیش از ۱۰۰ برابرِ مقدار مجاز یعنی معادل سالانه ۱۱۰ تن کربن تولید میکنند.
بنابراین، اگر بخواهیم تولید کربن را به صفر برسانیم تا از تبعات وخیم بحران اقلیمی جان به در ببریم، باید میزان کربن قابل انتشار از بزرگترین منابع را کاهش دهیم.
محدودیت راهحلهای سیاسی
قدرت سیاسی ثروتمندان مانع از اتخاذ تدابیری است که به تقسیم عادلانه سرانه انتشار کربن و مصرف انرژی منجر میشود؛ چراکه ثروتمندان میتوانند سیاستهای دولت را به نفع خودشان تغییر دهند.
میلیاردرهایی که از راه سرمایهگذاری در صنعت سوختهای فسیلی ثروتاندوزی کردهاند، با امکانات مالی خود سد راه سیاستگذاری برای مقابله با تغییرات اقلیمی میشوند.
آنها علیه سیاستهای زیستمحیطی لابی میکنند و اجباری برای اصلاح رفتار خود ندارند. برای مثال به رغم اینکه سفر با هواپیمای اختصاصی یکی از آلودهکنندهترین روشهای حملونقل است، تلاشی برای توقف یا پرهیز از آن انجام نمیشود.
هدفمند کردن مالیت بر انتشار کربن
انتشار کربن هیچ هزینه مالیای ندارد و برای همین است که تبعات سنگینی بر انسان و کره زمین دارد. این یعنی در اغلب موارد، از نظر صاحبان صنایع، آلوده کردن محیط زیست ارزانتر از متوسل شدن به سایر گزینهها است.
مالیات کربن میتواند هزینه تولید گازهای گلخانهای را تا جایی افزایش دهد که توسل به گزینههای سبزتر مقرون به صرفه تلقی شود. برای مثال، با اعمال مالیات بر خودروهای بنزینسوز و سرمایهگذاری درآمد حاصل از این مالیات بر حملونقل عمومی، سفر با اتوبوس و قطار برای مردم ارزانتر از خودرو شخصی تمام میشود.
اما مسئله این است که در حال حاضر، بار مالیات بر کربن به واسطه افزایش قیمت کالا و خدمات، بیشتر روی دوش فقیرترینها سنگینی میکند حال آنکه پولدارها از پس هزینه برمیآیند.
گزینههای سبز در اختیار همه نیست
در حالی که هزینه انتشار کربن به قیمت واقعی محاسبه نمیشود، برخی از تغییرات سبک زندگی (مانند جایگزینی دیگ بخار با پمپ حرارتی) نیاز به سرمایهگذاری هنگفت اولیه دارد و چنانچه کمدرآمد باشید، ممکن است نتوانید از پس هزینه آن برآیید.
حصول اطمینان از اینکه یارانهها به طور خاص افراد کمدرآمدتر را پوشش میدهد، برای همه فرصت ایجاد تغییرات لازم برای به صفر رساندن انتشار کربن را فراهم میکند.
مردم وقتی برای لذت بردن از زندگی سبز ندارند
علاوه بر ثروت و درآمد، نابرابری در برخورداری از اوقات فراغت کافی هم روند مقابله با تغییرات اقلیمی را به چالش میکشد.
بازدهی برخی از گزینههای کم کربن طولانیتر است مثل وقتی که به جای هواپیما از قطار استفاده میکنیم و دیرتر به مقصد میرسیم. فراگیری مهارتهای جدید مانند پختن غذاهای گیاهی که به کاهش مصرف گوشت منجر میشوند هم نیازمند صرف زمان طولانیتر است که قطعاً آنهایی که بازنشسته شدهاند یا خدمتکار دارند راحتتر با آن کنار میآیند.
برخورداری از اوقات فراغت کافی مثل وقتی که فقط چهار روز در هفته کار میکنیم، به آدمها مجال تغییر سبک زندگیشان را به نفع حفاظت از محیط زیست میدهد.
حملونقل عمومی کارآمد نیست
ارائه خدمات عمومیِ با کیفیت انتخاب گزینههای کمکربن را برای همه آسانتر میکند. ارائه تسهیلات همگانی علاوه بر اینکه به رعایت استانداردهای رفاهی منجر میشود، به طور کلی مصرف انرژی را هم پایین میآورد.
در برخی کشورها ناوگان اتوبوسرانی به هر دلیل عملکرد مطلوبی ندارد و تدابیری مثل نوسازی ناوگان، کاهش کرایه و بهسازی مسیرهای حملونقل باید در دستور کار قرار بگیرد.
انتهای پیام/