فیلمنامه خواندنی گونهای نوپدید در ادبیات نمایشی معاصر ایران
به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، سعید گودرزی عضو انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی ایران در کرسی علمی ترویجی علوم انسانی و هنر، طرح پیشنهادی خود را با عنوان «فیلمنامه خواندنی: گونهای نوین در ادبیات نمایشی ایران» (نمونه کاوی: یک استکان چای تلخ اثر سید علی شجاعی) در حضور خسرو محمودی و سیدمحمد عطا عظیمی (اعضای هیئت علمی دانشگاه) و سمانه علیزاده (مدیرنشست) ارائه کرد.
این پژوهشگر ادبی درباره اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش به خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا گفت: در ایران به دلیل ناشناختگی، فیلمنامه خواندنی در مقایسه با فیلمنامههای سینمایی و تلویزیونی مورد توجه پژوهشگران ادبیات نمایشی قرار نگرفته؛ زیرا دوری از تکنیکهای دیداری، نوعی ارزشگذاری منفی و بازدارنده برای مطالعه این دسته متون تلقی شده است.
وی افزود: این رویکرد غیرفنی موجب شده تا پژوهشگران نیز از پرداختن به مطالعات تحقیقی آن رویگردان شوند. بر این اساس در این جستار تلاش شده تا زمینه زیباشناختی مناسبی برای مطالعه علمی فیلمنامههای خواندنی ایرانی فراهم آید.
گودرزی درباره هدف این پژوهش عنوان کرد: تاکنون در زمینه فیلمنامه خواندنی بهویژه در نوع مطالعه موردی در متون ایرانی، رویکرد پژوهشی انجام نگرفته و هنوز مبادی و مبانی نظری این ژانر برای جامعه علمی ادبیات نمایشی ایران تبیین و تحلیل نشده است. این گام نخست میتواند الگوی مناسبی برای پیادهسازی ساختار و سازههای این ژانر در ادبیات نوین ایرانی قلمداد شود تا خواننده به مدد این الگو بتواند به خوانش کارآمد و کاربردی از متون نمایشی خواندنی ایرانی دست یابد.
این منتقد ادبی درباره پیشینه این پژوهش بیان کرد: سندکاویها در مطالعات کلاسیک اروپا نشان میدهد که نظریهپردازان، افلاطون را نخستین مبدع درام خواندنی یاد کردهاند و خوانش فردی یا خوانش محفلی دیالوگهای منثور سقراطیاش را در جمع اندکی از مخاطبان یونان، نمونه آغازین درام خواندنی کلاسیک معرفی کردهاند.
وی اضافه کرد: مارتین پوشنر در کتاب «ترس از صحنه» (۲۰۰۲) فیلمنامه خواندنی مدرن را فرم پیشرفته و نوآورانهای از درام افلاطونی میشناساند و او از پیشگامانی است که ظهور ادبیات فیلمنامه خواندنی را در ادبیات نمایشی اروپا نوید میدهد. سپس برایان نورمن در خوانش تحلیلی فیلمنامه «یک روز که من گم شدم» مقالهای را با عنوان «مطالعه فیلمنامه خواندنی: هالیوود، جیمز بالدین مالکومز و تهدید بیربط بودن تاریخی» (۲۰۰۵) منتشر کرده و ساختار و ساخت مایههای اینگونه نوین ادبی را کالبدشکافی میکند؛ البته میتوان دوران طلایی این ژانر را در قرنهای بیستم و بیست و یکم بهویژه در کشور ژاپن دید.
گودرزی تشریح کرد: با آغاز دوره نوگرایی در اروپا و ارزشگذاری به ایدهها و انگاشتهای درونی انسان، ماهیت فیلمنامه نویسی نیز دچار دگرگونیهای شکلی و محتوایی شد. از سویی فیلمنامه نویسان خواندنی از سیاستهای فریبکارانه تجاری، عمومی، تماشایی که منجر به برانگیزی عاطفی- احساسی مخاطب در درام تقلیدی میشد، دوری کردند به جای آن با تخریبهای خلاقانه، سازههای فردی، روایی و ایدآلیستی را با هدف برانگیزی تفکر نخبگانی در درام خواندنی احیا کردند. این موجب شد درام مدرن با«مخالفت با تولید و دریافت جمعی» از همه زمینههای محاکاتی و بازنمایی فاصله بگیرد و به مفاهیم انتزاعی روی آورد؛ به تعبیر دیگر درام به جای «دیده شدن» به سمت «خوانده شدن» میگراید.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زرقان مطرح کرد: مهمترین ویژگی فیلمنامه خواندنی بهرهگیری از عناصر روایت بنیاد و زبان بنیاد است. از طرفی ظهور و تبلور سنت درامنویسی ایران را با همزمانی دوره طلایی درام خواندنی مدرن اروپا در قرن نوزدهم اعلام کردهاند. از زاویهای دیگر سفرهای درام نویسان ایرانی به کشوهای اروپایی و تسلط آنان به ترجمه متون نمایشی به زبانهای انگلیسی، روسی و فرانسوی موجب الگوبرداری از شگردهای متنی آنان شده است.
وی ادامه داد: از طرفی عناصر روایی و توصیفی در درام ایرانی شامل نقالی، برخوانی، شاهنامهخوانی، تعزیهخوانی میتواند دلیلی برای پدیداری فیلمنامه خواندنی در ایرانی باشد. حضور داستان نویسان نامی ازجمله صادق چوبک، محمود دولتآبادی، بهمن فرسی، بهرام بیضایی و غلامحسین ساعدی میتواند دلیلی دیگر برای پدیداری متون دراماتیک خواندنی ایرانی باشد.
گودرزی درباره نمونه کاوی فیلمنامه خواندنی در یک استکان چای تلخ توضیح داد: سیدعلی شجاعی از نویسندگان معاصر کشور بوده که حوزه تخصصی او داستاننویسی و رماننویسی است. وی نخستین تجربه فیلمنامه نویسی«یک استکان چای تلخ» را در سال ۱۳۹۸ توسط انتشارات نیستان منتشر میکند. قابل توجه است این اثر شایسته قدردانی در هجدهمین جشنواره کتاب رشد قرار میگیرد؛ اما به تولید سینمایی منجر نمیشود. این نشان میدهد که نویسنده در نظر دارد تا خوانشگر با همراهی روایت و توصیف، متن را از منظر تصویرسازیهای زبانی در تماشاخانه ذهن به تماشا بنشیند؛ به تعبیر دیگر مخاطب از سینمای عینی به سینمای ذهنی فراخوانده میشود.
این نویسنده ادبی با اشاره به مؤلفههای فیلمنامه«یک استکان چای تلخ» عنوان کرد: توجه نویسنده به راوی درون داستانی، نمایش ذهنی، بهرهمندی از دو داستان موازی (روایت در روایت)، نمایش خاطره، میزانسنهای درونمتنی، روایت ویژگیهای جسمانی، رفتاری و پنداری شخصیتها، نگاه دوربین وار نویسنده در لابهلای گفتوگوها، توصیف زمان و مکان، لحظه گویی، تصویرسازیهای زبانی از کار ویژههای بنیادین این فیلمنامه به شمار میآید.
گودرزی بیان کرد: فیلمنامه خواندنی گونهای نوپا و نوپدید در ادبیات نمایشی معاصر ایران به شمار میآید و شایسته است شگردها و قابلیتهای دراماتیک آن را به نویسندگان نوقلم و پیرقلم معرفی کنیم. بهویژه راهاندازی انجمنهای فیلمنامه خوانی برای نسل جدید میتواند تأثیر شگرفی را در تثبیت اینگونه ادبی به همراه داشته باشد. بیتردید برای معرفتشناختی آن راه پرفرازونشیبی را در پیشرو داریم. از جهتی این نظریه نوین به سندکاویهای بیشتر محتاج بوده و در مطالعات ادبی میطلبد که تمهیدات بیشتری در تهیه و تدوین گزارشهای تحقیقاتی آن تحقق پذیرد. امیدواریم سلسله نتایج پژوهشی بتواند مسیر روشنی را در راستای فیلمنامه شناختی خواندنی ایرانی فرا روی ما بگشاید.
انتهای پیام/