چرا آتشبس پایدار در غزه برقرار نمیشود؟
گروه سیاست و جهان خبرگزاری علم و فناوری آنا- قاسم غفوری، بیش از یک ماه از جنگ غزه میگذرد درحالیکه در یکسوی میدان فلسطینیهایی قرار دارند که برای آزادی و پایان اشغال سرزمینشان مقاومت میکنند و در سوی دیگر میدان نیز رژیم اشغالگر صهیونیستی قرار دارد که جز کشتار و ویرانسازی هیچ تفکری ندارد و به دنبال قتلعام ۲ میلیون ۳۰۰ هزار فلسطینی ساکن غزه و سپس ساکنان کرانه باختری است.
در کنار آنچه در میدان جنگ میگذرد نکته قابلتوجه آن است که بهرغم تحرکات و اقدامات صورت گرفته از سوی بسیاری از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای و مطالبات ملتها همچنان برقراری آتشبس اجرایی نشده است و گویی تمایلی نیز برای تحقق آن وجود ندارد.
حال این سؤال مطرح است که چرا آتشبس برقرار نمیشود و تلاشهای صورت گرفته ناکام مانده است؟ پاسخ به این پرسش در چند حوزه قابل پردازش است.
نخست آنکه یکسوی معادله را رژیم صهیونیستی با نخستوزیری نتانیاهو و کابینه افراطیاش تشکیل میدهد که کارنامهای سراسر فاشیستی و جنایتکارانه دارند که به هیچ تعهد و قانون بینالمللی پایبند نیستند.
نتانیاهو که در طوفان الاقصی با حقارتی سنگین مواجه شده هرگونه آتشبس در شرایط کنونی را برابر با فروپاشی و سقوط خود میداند؛ بنابراین کشتار و استمرار جنگ را راهی برای فرار از این فروپاشی تلقی میکند.
دوم آنکه آمریکاییها و شخص بایدن هرچند که در ظاهر مدعی هستند که به دنبال پایان جنگ هستند؛ اما در عمل رویکردی مغایر با این ادعا را اجرا میکنند، چنانکه آنها بهجای واژه آتشبس از « توقف موقت جنگ « آنهم برای چند ساعت در شبانهروز سخن میگویند که به معنای نگاه جنگطلبانه کاخ سفید است.
در همین حال دولتمردان دموکرات آمریکا که بزرگی طوفان الاقصی ناتوانی آمریکا در حمایت اطلاعاتی از رژیم صهیونیستی را بر جهانیان آشکار ساخته، در حالی ادامه یافتن جنگ را مؤلفهای برای کمرنگ شدن این رسوایی میدانند که همزمان چندین هدف را دنبال میکنند.
اولاً آنکه رقابتی شدید میان جمهوریخواه و دموکرات بر سر نشان دادن نقش محوری خود در حمایت از رژیم صهیونیستی برقرار است تا بهزعم خویش ازآنجهت جلب رضایت لابی صهیونیستی برای انتخابات سال آینده برخوردار شوند. این رقابت موجب شده تا صهیونیستها آسودهخاطر از حمایتهای نظامی و مالی و سیاسی آمریکا به ادامه جنایت در غزه بپردازند.
ثانیاً بایدن که در زمان اعلام افزایش سقف بدهیهای دولت نتوانست بودجه موردنظر برای جنگ اوکراین را از کنگره دریافت کند بر آن بوده تا با نام حمایت از رژیم صهیونیستی بودجه اوکراین را نیز دریافت کند؛ بنابراین درخواست ۱۰۶ میلیارد دلار بودجه از کنگره کرده بود که با مخالفت نمایندگان درنهایت ۳/۱۴ میلیارد دلار صرفاً کمک به تلآویو تصویب شد. هرچند که بایدن عنوان کرده که این مصوبه را وتو خواهد کرد؛ اما درنهایت وی بر آن است تا با ادامه یافتن بودجه اوکراین را نیز دریافت کند.
البته باید در نظر داشت که آزادشدن اسرای آمریکایی در اسارت غزه، برای بایدن نیز دارای اهمیت انتخاباتی و درعینحال مؤلفهای برای ادامه جنگافروزی صهیونیستهاست؛ بنابراین آزادی اسرا بهویژه اتباع آمریکا را پیششرط رویکرد به هر آتشبسی عنوان کرده است.
ثالثاً رفتارها و مواضع آمریکاییها نشانگر طراحی آنها برای آینده غزه است تا درنهایت از آن بهعنوان ابزاری جهت ادامه اهدافشان در منطقه بهرهبرداری کنند.
بلینکن وزیر خارجه آمریکا در کنگره میگوید بازگشت تشکیلات خودگردان به غزه بهترین گزینه آمریکاست درحالیکه همزمان مدعی میشود که ادامه حیات و موجودیت حماس غیرقابلپذیرش است.
برآوردها از عملکرد آمریکاییها نشان میدهد که آنها تصمیم دارند تا ساختاری سازشکاری همچون رام الله را در غزه ایجاد کنند و همزمان نابودی کامل مقاومت غزه را پیشزمینه این کار میدانند.
آمریکاییها هرچند ادعا دارند که مخالف اشغال دوباره غزه توسط صهیونیستها هستند، اما درنهایت ایجاد زمینی سوخته و ویران به نام غزه را برای واگذاری به تشکیلات خودگردان مطلوب میدانند.
واشنگتن بهخوبی میداند که در غزه نه صرفاً حماس و جهاد اسلامی بلکه یکایک مردم هستند که در برابر اشغالگران صهیونیست مقاومت میکنند و این تفکر و اندیشه مقاومت است که در این منطقه نهادینهشده است و عملاً مقاومت درختی تنومند در غزه است که دشمنانش توان از ریشه درآوردن آن را ندارند.
سناریوی آمریکا این است که با حمایت گسترده نظامی و اطلاعاتی و دیپلماتیک ازجمله ارسال بمبهای هوشمند و آزاد گذاشتن دست صهیونیستها برای استفاده از هرگونه سلاح کشتارجمعی، نسلکشی سراسری و ویرانسازی کامل را در غزه به راهاندازند تا با آوارهسازی و نابودسازی بتوانند شاخ و برگ مقاومت غزه را چیده و زمینه را برای ورود مقدماتی تشکیلات خودگردان فراهم کنند.
در مرحله بعدی تشکیلات خودگردان مسئول مهار و خشکاندن مقاومت غزه شود. رفتاری که البته بیشتر به یک اشتباه محاسباتی از سوی دولتمردان فراموشکار کاخ سفید شباهت دارد تا یک راهبرد عملیاتی؛ چراکه تحولات کرانه باختری و ساکنان این منطقه با مقاومت و عملیات استشهادی در اراضی اشغالی نشانگر فروپاشی تفکر سازش در میان فلسطینیهاست و عملاً اجرای آن در غزه امکانپذیر نخواهد بود.
رابعاً واشنگتن و شخص بایدن هرچند ادعای احیای جایگاه آمریکا در جهان ازجمله در جمع متحدانشان را سر میدهند؛ اما تحولات جهانی حقیقتی ورای آن را نشان میدهد چنانکه نمود آن را در توسعه روابط کشورهای عربی با روسیه، چین و ایران و حتی تلاش برخی از آنها همچون عربستان برای عضویت در بریکس میتوان مشاهده کرد که شکستی سنگین برای سیاست خارجی بایدن است.
در این شرایط به نظر میرسد که بایدن با مشارکت گسترده در کشتار مردم غزه و جلوگیری عملی از آتشبس به دنبال اعمال فشار بر کشورهای عربی جهت پذیرش خواستههای خود ازجمله دوری از ایران، روسیه و چین و گرایش به روند سازش با ادعای راهکار پایان جنگ غزه است.
بهعبارتیدیگر بایدن با نسلکشی در غزه به دنبال جبران شکستهای سیاست خارجی خود است؛ بنابراین با خواست نتانیاهو برای ادامه کشتار مخالفتی ندارد، حالآنکه رایزنیهای بلینکن در کشورهای عربی نشان داد که سیاست اخیر بایدن نیز نتوانسته چندان تأثیری در رفتارهای این کشورها داشته باشد.
با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت که ماهیت ضد انسانی رژیم صهیونیستی و نیز نگاه کاسبکارانه و خوی غرب وحشی سران کاخ سفید ریشه به نتیجه نرسیدن تلاشهای جهانی برای برقراری آتشبس است.
بهویژه آنها در تصور خویش همچنان به دنبال گزینه همه در برابر هیچ هستند که اصرار بر آزادی اسرای دربند مقاومت غزه بهعنوان پیششرط آتشبر همین اساس مطرح میشود.
آزادی این اسرا یعنی خالی کردن دست غزه در روند سیاسی و اجبار آنها به تن دادن به زیادهخواهیهای صهیونیستها که پایمال شدن خون هزاران شهید طوفان الاقصی است؛ بنابراین غزه برای مقابله با این توطئه از پذیرش این پیششرط برای آتشبس موقت مخالفت میکند.
انتهای پیام/