دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
بازیگر «مرد بازنده» در گفت‌وگو با آنا:

می‌خواستم تصویرم در «زخم کاری» را در«مرد بازنده» بشکنم/ فیلم مهدویان داستان تنهایی یک قهرمان است نه افشاگر فساد سیستماتیک

امیرحسین هاشمی، بازیگر فیلم جدید مهدویان اعتقاد دارد این فیلم قرار نیست روایتگر فساد پشت پرده و مسائل سیاسی، اقتصادی باشد و بیشتر داستانی قهرمان‌محور است.
کد خبر : 638912
اولین روز چهلمین جشنواره فیلم فجر

به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، فیلم سینمایی «مرد بازنده» که در نخستین روز جشنواره فجر چهلم در سینمای اهالی رسانه به اکران درآمد، یکی از مهم‌ترین فیلم‌های امسال بود که بسیاری از دوستداران سینما پیش از آغاز جشنواره نیز در انتظار تماشای آن بودند. برخورد منتقدان با فیلم مهدویان تا به اینجا کاملا دوگانه بوده است، گروهی آن را اثر ضعیفی دانسته‌اند که ساخته شدنش بعد از سریال موفق «زخم کاری» به اعتبار مهدویان لطمه زده است و برخی دیگر آن را فیلمی پیشرو معرفی کرده‌اند که با بازی خوب جواد عزتی، جایگاه ویژه‌ای در کارنامه هنری این کارگردان دارد.


یکی از مواردی که در میان اکثر نظرات مربوط به فیلم «مرد بازنده» ثابت است، مسئله بازی‌های این فیلم است. محمدحسین مهدویان برای کار جدیدش، به سراغ همان گروه بازیگرانی رفته که معمولاً در کارهای مختلف با او همراه هستند و نقش‌های اصلی و فرعی فیلمش را به همان بازیگران سپرده است. به همین دلیل هم می‌توان چهره‌های مشترکی بین بازیگران این فیلم و آثار قبلی این کارگردان پیدا کرد. یکی از این بازیگران امیرحسین هاشمی است، بازیگر نقش «رئوفی»، کارآگاهی که دستیار احمد خسروی شخصیت اصلی داستان است و پابه‌پای او برای حل پرونده اصلی داستان جلو می‌رود. در حاشیه اکران «مرد بازنده» در چهلمین جشنواره فیلم فجر، با این بازیگر در رابطه با نقشی که در این فیلم داشت و تجربیات قبلی‌اش از همکاری با مهدویان، گفت‌وگو کردیم.


امیرحسین هاشمی با اشاره به این مسئله که «مرد بازنده» تجربه خاص و نوعی جدید در کارنامه سینمایی او بود، درباره حضور در این فیلم گفت: من با این گروه چندین بار کار کردم و هر یک از این کارها مختصات، حال و هوا و چالش‌های خاص خودش را داشت. این فیلم هم خیلی جذاب بود و من دوستش داشتم، چون فکر می‌کنم کاراکتری هم که کار کرده بودم شبیه به هیچ‌کدام از شخصیت‌هایم در تجربیات قبلی با مهدویان نبود، مخصوصاً نسبت به شخصیت کریم در سریال «زخم کاری» که چالش‌های زیادی داشت و تلاش کردم آن تصویری که از من شکل گرفته بود را بشکنم.



می‌خواستم تصویرم در «زخم کاری» را در«مرد بازنده» بشکنم/ فیلم مهدویان داستان تنهایی یک قهرمان است نه افشاگر فساد سیستماتیک
امیرحسین هاشمی در نمایی از سریال «زخم کاری»



تغییر از «کریمِ» عصبی به «رئوفیِ» آرام


وی درباره ویژگی‌های شخصیت رئوفی در فیلم جدید مهدویان گفت: مهم‌ترین ویژگی‌اش این بود که تصویر متفاوتی بعد از «زخم کاری» برای من داشت. بعد از آن سریال با وسعت دیده شدن در شمایل کریم، این برای من چالشی بود که در قامت پلیسی که محافظه‌کار و آرام است و برون‌ریزی‌های هیجانی ندارد ایفای نقش کنم و کاراکتر مثبت تا حدود زیادی خنثی را به تصویر بکشم.


هاشمی افزود: ممکن است برخی تصور کنند که این شخصیت خنثی است و ممکن است نقش مهمی در روند داستان نداشته باشد ولی ظرافت دارد. همین که تو بتوانی به اندازه چیزی که در قصه وجود دارد عرض اندام کنی و به کلیت کار کمک کنی برای من اهمیت داشت.


این بازیگر درباره میزان آشنایی با شخصیت یک کارآگاه واقعی و تحقیق درباره ویژگی‌های شغلی شخصیتش گفت: راستش به دنبال این نرفته بودم تا ببینم مثلاً یک کارآگاه واقعی چطور رفتار می‌کند، اگر هم نمونه‌ای در آثار نمایشی مختلف دیدم به این دلیل بود که شبیه به قبلی‌ها نباشم. چون می‌خواستم شخصیتی را به تصویر بکشم که مختص خودش است و ارتباط خاصی با مافوقش دارد. ما شخصیت‌های دستیار پلیس در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف زیاد دیدیم و تمام تمرکز من روی این مسئله بود رئوفی شبیه به بقیه آن‌ها نباشد.


وی در رابطه با انتقاداتی که از فیلم «مرد بازنده» شده و این مسئله که برخی خرده‌روایت‌های داستانی در این فیلم ابتر مانده است هم گفت: من احساس می‌کنم به اندازه‌ای که قصه نیاز داشت به مسائل مختلف مثل دست‌های پشت پرده و مسائل اقتصادی پرداخته شد. یعنی یک سری مسائل مطرح شد و تا جایی که داستان به آن احتیاج داشت از آن مسائل بهره‌برداری کرد. چون قصه اصلاً مربوط به پیدا کردن شبکه فساد نبود، داستان احمد خسروی بود، شخصیتی که در یک پرونده جنایی، در جریان فسادهای شبکه‌ای و رانت‌های مختلف قرار می‌گیرد و در مسیر قصه تنها و تنهاتر می‌شود.


هاشمی در انتهای صحبت‌هایش اضافه کرد: من این فیلم را فارغ از داستان جنایی و معمایی که در روی کار دارد، یک فیلم تا حدودی روانشناسانه می‌بینم. ما در این فیلم احوالات آدمی را می‌بینیم که از خانواده، همکاران، مافوق‌ها و رفقای قدیمی‌اش جدا شده و تنها و تنهاتر می‌شود و در این میان به واسطه شغلش با پرونده‌ای مواجه می‌شویم که شبهه‌ها و گره‌هایی دارد. به اعتقاد من ماجرای اصلی فیلم، قصه آن پرونده‌ها و گره‌ها نبود که نیاز باشد آن‌ها را به نتیجه نهایی رساند، یعنی اقتضای داستان این فیلم نبود که مثلاً پشت پرده فساد سیستماتیک موجود در پرونده را کشف کند، اگرچه نیم‌نگاهی هم به آن‌ها داشت و اشاره‌هایی به این مسائل کرد، اصل ماجرا، داستان زندگی و تنهایی احمد است.


انتهای پیام/۴۱۷۳/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب