محمد سریر: راهاندازی ارکسترها بدون خودگردان کردن آنها کافی نیست
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی آنا، محمد سریر رئیس هیات مدیره خانه موسیقی و همینطور رئیس شورایعالی خانه هنرمندان ایران است. این استاد دانشگاه و هنرمند عرصه موسیقی، فعالیت در حیطه آهنگسازی را از دهه چهل آغاز کرد و تا امروز نیز در این وادی فعالیتهای زیادی انجام داده است. رییس و عضو هیات رییسه کانون موسیقیدانان سینمای ایران، رییس و عضو هیات رییسه شورایعالی داوران خانه سینما، عضو شورایعالی موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و... نیز برخی دیگر از سمتهای او در این سالها به شمار میروند. با او درباره فراز و نشیبهای موجود درعرصه موسیقی در محافل آموزشی و در خانه موسیقی به گفتوگو نشستهایم.
* شما صرفنظر ازاین که یک هنرمند هستید، سالهاست در دانشگاه به تدریس هم مشغولید، ازاینرو وضع دانشکدههای موسیقی را چطور ارزیابی میکنید؟
- پایههای موسیقی علمی همه جای دنیا مورد توجه واقع میشود، بهویژه این که امروز در محافل آکادمیک کشورهای دیگر به رشد شنیداری موسیقی اهمیت زیادی داده میشود، به نظر میرسد که جا دارد ما نیز در دانشکدههای موسیقی به این مبحث توجه بیشتری نشان دهیم..
* دانشکدههای موسیقی ما در زمینه بازنگری دروس در چه شرایطی قرار دارند؟
- بعد از انقلاب فرهنگی که در دانشگاههای کشور صورت گرفت تا امروز به آن شکلی که باید بازنگری در دروس دانشگاههای هنر، به ویژه موسیقی به وجود نیامده است.درنتیجه مراکز آموزشی برای مرتفع کردن مشکلات خود میکوشند تا از دروس جنبی استفاده کنند که بتوانند به دانشجویان آموزش دهند. البته قرار است بهزودی اتفاقات خوبی در محافل آکادمیک و اصولا دانشکدههای موسیقی ما به وجود بیاید و آن این که در آینده نزدیک، نگاهها به سمت دروس مجربتر و عمده تمرکز بر علایق استوار میشود.
* با توجه به این که خانه موسیقی مانند هر نهاد دیگری فارغ از فعالیت های اجرایی، موظف است تا در حفظ و صیانت حقوق اعضای خود هم تاثیرگذار باشد، فکر میکنید چقدر توانسته در به ثمر رساندن اهداف صنفی عملکرد موفقیتآمیزی داشته باشد؟
- ما در یک سال اخیر برنامههای مفصلی را در این زمینه با مسئولان هر بخش صورت دادهایم. بهعنوان مثال با نهادهایی چون شهرداری، وزارت ارشاد و... درباره مسائل مرتبط صحبتهایی کردهایم. البته اعضای خانه موسیقی مشتمل بر مربیان و استادانی هستند که به تدریس مشغولند. بهطورکلی در دیدارهای هفتگی خانه موسیقی، افرادی که منتخب کانونهای خانه موسیقی هستند، نظرات اعضا را به گوش مسئولان هربخش میرسانند. درواقع در خانه موسیقی، یک جور ارتباط درونی بین اعضا جریان دارد که به تبادل نظر و ارائه ایدههای نو کمک زیادی می کند. بههرحال با وجود محدودیتهایی که داشتهایم سعی کردهایم تلاشهای قابلتوجهی دراین زمینه انجام دهیم.
* صرفنظر از حوزه مدیریتی شما در حیطه موسیقی، به عنوان یک هنرمند، تبعات تعطیلی ارکسترهای سمفونیک و ملی را چطور میبینید و این که اصولا نبود ارکستر مدون در جامعه ما چقدر میتواند در بیرونق کردن موسیقی تاثیرگذار باشد؟
- به نظر میرسد تعطیلی ارکسترها چند علت دارد، نخست این که ارکسترها در سالهای اخیر با مسائل جدی مالی روبهروبودهاند. اگرچه در سالهای گذشته نیز ارکسترها ازمنظر مالی چشمانداز روشنی نداشتهاند، اما امروز تلاش شده تا نسبت این موضوع نگاه بلندمدتی شود و برنامهریزی بهتری نسبت به تامین مسائل مالی این ارکسترها صورت بگیرد. درواقع عمده هدفی که در حالحاضر در ارکسترها دنبال میشود این است که دستاندرکاران امر میکوشند تا روند ارکسترها را بعد از فعال شدن به مسیری هدایت کنند که خود ارکسترها به درآمدزایی بپردازند و دیگر از حمایت مالی مستقیم دولت برخوردار نباشند. همانطورکه در کشورهای دیگر نیز اوضاع به این شکل است و ارکسترها میکوشند بیش از آن که ازحمایت های دولتی بهرهمند شوند بهشکل مستقل به درآمدزایی بپردازند. تصور میکنم مهمترین مسئله این است که مدیریت این ارکسترها بهشکل مدون و حسابشده انتخاب شود تا ارکسترها نیز بهمدد داشتن این مدیر بتوانند از برنامه مشخصی برخوردار باشند تا بهشکل کیفی به اجرای برنامه بپردازند و در ارتقا و اعتلای سطح موسیقی کشور نقش داشته باشند. بههرحال برداشتن قدمهای اولیه باعث میشود تا به تدریج ارکسترها به نقطه قوتی دست یابند و به لحاظ تامین منابع مالی خودگردان شوند. ازاینها گذشته براین باورم که ارکسترها در درجه نخست باید به جذابیت کافی نزد مخابان دست یابند، درغیر این صورت راهاندازی صرف ارکسترها چه برآیندی در پی خواهد داشت؟ درحالیکه اگر برای راهاندازی یک ارکستر، برنامهریزی صحیح صورت بگیرد و طرح و ایدهها به شکل قدم به قدم اجرا شود، ارکستر به مرحلهای میرسد که دیگر به کمک و حمایت مادی دولت نیاز ندارد و میتواند به شکل خودگردان به تامین منابع مالی و اصولا مشکلاتی که بر سرراهش قرار خواهد گرفت بپردازد و تاثیرات لازم را هم در جامعه بگذارد. بنابراین تصورمیکنم برای راهاندازی ارکستر، ضرورت دارد پیش از هرچیز چارچوبهای آن را تعیین کنیم تا بتوانیم به ادامه حیات مثمرثمر آن امیدوار باشیم.
* خودگردان بودن ارکسترها تنها به ایران محدود میشود یا در همه جای دنیا به این شکل است؟
- در همه جای دنیا به این شکل است، درواقع تمام ارکسترهای جهان برای ادامه حیات و سراپا نگاه داشتن خود از بخش خصوصی بهره میگیرند و دولت هم دراین میان، مشوق آنها است و بدون حمایت مستقیم به نظارت این ارکسترها میپردازد. البته یک نکته ناگفته نماند و آن اینکه ارکسترها در کشورهای دیگر دردرجه نخست، به برنامهریزی درازمدت میپردازند تا بتوانند از رهگذر تدوین این برنامهها به شکل مداوم فعالیت کنند. البته بخشی از این برنامهریزی هم نیازمند سیاستگذاری است که باید به دست مسئولین فرهنگی شکل بگیرد.
* ازاین بحث که بگذریم یک سوال هم درباره حیطه آهنگسازی داشتم، خاطرم هست یک بار استاد احمد پژمان به این نکته اشاره میکرد که در ایران، فارغ از مشکلات زیادی که برسر راه شکلگیری یک ارکستر وجود دارد، رهبر ارکستر نیز به آن شکل وجود ندارد و یا اگر هم هست به شکل مقطعی در یک ارکستر فعالیت میکنند و بیشتر به فکر تجربهاندوزی در ارکستر هستند تا فعالیت جدی خود را در ارکسترهای آن سوی آب به کار بگیرند، شما چقدر با این مسئله موافق هستید؟
- این مسئله هم فقط مختص ایران نیست و در همه جای دنیا اینطور است. منظورم این است که فکر نکنید تعداد رهبران ارکستر در کشورهای دیگر بیشتر از ایران است. رهبر ارکستر مجموعه مولفههایی دارد که در ارتباط با یک گروه تکمیل میشود. به عبارتی دیگر، شخصیت فردی رهبر ارکستر در ارتباط با نوازندگان و اصولا اعضای گروه به تکامل میرسد. ازاینها گذشته اطلاعات، تجربیات و دانش رهبر ارکستر در اثر همنشینی با گروه به آنها منتقل میشود. از همه مهمتر این که رهبر ارکستر باید در حوزههای مختلف به جامعیت برسد. بههرحال در پاسخ به سوال شما باید بگویم، آنچه در شرایط کنونی حائز اهمیت است این است که موسیقی ما، خاصه بخش ارکسترال آن باید پررنگ شود و به رونق دوباره دست یابد. رسیدن به این درجه نیز باید به مدد برنامهریزی و هدفگذاری صحیح محقق شود. رهبر ارکستر باید گروهی را به سمت هدف متعالی هدایت کند تا بتواند بعد از چند سال آن گروه را به توانایی بیشتری برساند.
* سوال دیگر من درباره ضعف در آهنگسازی است، آیا شما هم با این مسئله موافقید که در این حوزه با ضعف مواجهیم؟
- من این مسئله را قبول ندارم. بهویژه این که در ماههای اخیر که به عنوان داور در برخی جشنوارهها به گزینش آثار آهنگسازی پرداختهام با آثار درخشان و پیشرفت به لحاظ فنی مواجه بودهام. درحالیکه چنین مولفهای در آهنگسازی دورههای گذشته ما وجود نداشت و این نشان میدهد که امروز در زمینه آهنگسازی به جهشهای خوبی دست یافتهایم. اما اتفاق دیگری که دراین میان افتاده این است که در گذشته، آثار موسیقایی از پیچیدگی امروز برخوردار نبوده است و مانند امروز تکنیک زیادی در آهنگسازی آن دوران به چشم نمیخورده است. درعین حال، رسوب جانمایههای آهنگسازی دهههای گذشته است که تا امروز نیز در موسیقی ما ادامه یافته است. شاید یکی از دلایلی که برخی از هنرمندان و همینطور مخاطبان از آثار موسیقایی دهههای گذشته به عنوان آثار خاطره برانگیز یاد میکنند، به این خاطر باشد که آن خلاقیتی که در آثار دهههای گذشته در حین ساخت یک اثر موسیقایی به چشم میخورد امروز کمتر دیده میشود و بهبیان سادهتر مغفول مانده است. درحالیکه معنای هنر پیش ازهرچیز در خلاقیت نهفته است. هنرمندان دورههای گذشته نیز در زمینههای مختلف موسیقی از آهنگسازی گرفته تا تنظیم، ازاین جانمایه برای ارائه آثار خود استفاده میکردند. درواقع وجود چنین مولفهای باعث ماندگاری بسیاری از آثار آن دوره شده است.
* به نظرشما چرا این اتفاق امروز کمتر میافتد؟
- به دلیل این که به بخش علمی و فنی موسیقی بیش از خلاقیت توجه میشود. بهبیان سادهتر، خلاقیت در برخی موارد نادیده گرفته و فراموش میشود. به همین دلیل است که اغلب مخاطبان موسیقی سنتی در کنسرتها به دنبال قطعات خاطره برانگیز دهههای گذشته هستند و از هنرمندان موردعلاقه خود میخواهند که به اجرای این قطعات بپردازند، درواقع مخاطب امروز به دنبال خلاقیت میگردد و کمتر به مولفههای فنی توجه دارد.
* برنامههای تازهای که در حال حاضر در خانه موسیقی دنبال میکنید چیست؟
- ما یکشنبه هرماه نشستی درخانه موسیقی برپا میکنیم که دراین نشست،هنرمندان پیشکسوت و جوان دورهم جمع میشوند. این نشستها در شاخه موسیقی ردیف دستگاهی، پاپ و کلاسیک برقرار است. ضمن اینکه خانه موسیقی اقدام به برگزاری دورههای آموزشی یا مسترکلاسهایی در محل خانه موسیقی و خانه هنرمندان کرده که این کلاسها برآیند مطلوبی در پی داشته است. علاوه بر این، کانونهای دهگانهای در خانه موسیقی فعال است که هرکدام به فراخور وظایفی که برعهده دارند فعالیتهایی را انجام میدهند. مثل کانون خوانندگان کلاسیک یا... ازاینها گذشته، هرماه نشستهای متعددی با حضور اعضای خانه موسیقی و همینطور اعضای هیات مدیره صورت میگیرد که دراین نشست، خواستههای اعضا به گوش اعضای هیات مدیره میرسد و آنها بعد از مطلع شدن از کاستیها به مرتفع کردن مشکلات اعضای خانه موسیقی میپردازند.
گفتوگو:آزاده صالحی
انتهای پیام/