راز معمای شرلوک هولمز درباره سیب سبز و سیب سرخ
گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا- نوید فرخی: یکی از اموری که افراد در اوقات فراغت خود به سراغش میروند، سرگرمیهای ذهنی و از جمله حل معما و چیستان است. چنانچه میدانید شرلوک هولمز یک کاراگاه-مشاور خیالی است که در اواخر عهد ویکتوریا تا اوایل قرن بیستم در منزل مشهور خود واقع در خیابان بیکر شماره ۲۲۱بی به حل معماهای پیچیدهِ جنایی میپرداخت. دانش هولمز در ارتباط با مشاهده دقیق، تغییر چهره، پزشکی، علوم جنایی و استدلال منطقی و... او را در طول تاریخ به عنوان یک کارآگاه-دانشمند برجسته، متمایز ساخته است. اگرچه شرلوک هولمز اولین کارآگاه خیالی ادبیات نیست اما بهترین کارآگاه داستانی تاریخ شناخته میشود و از او در کتاب رکوردهای جهانی گینس به عنوان «مشهورترین شخصیت خیالی» جهان نام برده شده است.
ما در این سری معماهایی که به صورت منظم ارائه میشود، چیستانهایی را از زبان دکتر واتسن طرح خواهیم نمود. توجه داشته باشید که راوی این معماها دکتر واتسن، دوست و همکار شرلوک هولمز است که همیشه او را در مسیر حل معماها یاری میکند. پاسخ به معماها در انتهای مطالب، قرار گرفته است. پیش از دیدن پاسخ، به خوبی روی حل معما فکر کنید!
سیب سبز و سیب سرخ
زمستان ۱۹۱۸ زمان بسیار خاصی بود. از یک طرف همهگیری آنفلوانزا جهان را مشوش کرده بود و از سوی دیگر با پایان جنگ جهانی اول همه چیز گران بود و مردم عادی از پس افزایش روزافزون قیمتها برنمیآمدند. گرانیها ابتدا با کالاهایی مانند گوشت و مرغ آغاز شد و سپس حتی به مواد غذایی سادهتر رسید به طوری که در نهایت مردم در خرید یک کیلو میوه نیز به مشکل بر خورده بودند.
در این زمان بازارهای میوه و ترهبار کاونت گاردن مکان خوبی بود تا مردم بتوانند میوهها را با قیمتی مناسبتر بخرند. به همین علت یک صبحِ اول وقت من و هولمز با هم درشکهای دربست گرفتیم و خود را به بازار رساندیم. به عنوان یک پزشک از دیدن صف طویل مردم در بحبوحه همهگیری آنفلوانزا وحشتزده شدم و از هولمز خواستم تا در گوشهای بایستیم تا غرفهها خلوتتر شود. در این اثنا هولمز ناگهان رو به من کرد و گفت: «واتسون. یک سؤال آمار و احتمالاتی برایت دارم.»
من که با این روحیات او آشنا بودم تا حدودی با اکراه جواب دادم: «جداً؟»
بدون اعتنا به حرفم گفت: «فرض کن من بیست تا سیب سبزِ ترش، بیست تا سیب قرمز و دو گونی به تو بدهم.»
گفتم: «نه مرسی موز را ترجیح میدهم!»
«واتسن لطفاً مزه نریز. حالا از تو میخواهم سیبها را به هر طریقی که دوست داری بین دو گونی تقسیم کنی. با هر ترتیبی که خودت دوست داری.»
به ردیف سیبهای سبز در یکی از غرفهها نگاه کردم. هولمز عاشق سیب سبز ترش بود. هولمز ادامه داد: «وقتی این کار را انجام دادی، چشمبند روی صورتت میگذارم و گونیها را جابهجا میکنم تا ندانی در کدام گونی سیب سبز و در کدام گونی سیب سرخ قرار داد. سپس از تو میخواهم از یک گونی فقط یک سیب برداری.»
«خب؟»
«اگر سیب سبز باشد، پاداش بزرگی دریافت میکنی. اما اگر قرمز باشد مجازات بزرگی در انتظارت است!»
«خوشبختانه الان نه گونیای درکار است و نه سیبی!»
هولمز جواب داد: «اینها فقط فرضیات هستند. با توجه به این قوانین، چطور سیبها را تقسیم میکنی تا احتمال انتخاب یک سیب قرمز را به حداکثر برسانی؟ اگر درست جواب دهی دستکم پاداش در انتظارت است.»
من نتوانستم درست پاسخ دهم و هرگز مشخص نشد پاداش مورد نظر هولمز چه بود اما او راهحلش را برایم گفت. آیا شما میتوانید بهترین راهکار را برای تقسیم سیبها تعیین کنید؟
می توانید پاسخ صحیح را زیر این عکس مشاهده کنید.
پاسخ معمای سیب سبز و سیب سرخ
بهترین راهکار قرار دادن یک عدد سیب سبز در یکی از گونیها و ۳۹ سیب بعدی در گونی دوم است. به این ترتیب، واتسن در یک گونی شانس ۱۰۰ درصد و در گونی دیگر شانس ۴۸.۷٪ دارد و به طور کلی با توجه به مساوی بودن تعداد سیبها شانس ۷۴.۳٪ احتمال دستیابی به سیب سبز وجود دارد.
انتهای پیام/۴۱۶۰/
انتهای پیام/