توسعه علوم شناختی نیازمند راهبرد بومی است/ فاصله زیادی بین مطالبات رهبر انقلاب و اقدامات ستاد وجود دارد
به گزارش گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، کاظم فولادی قلعه، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران و سرپرست آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر، در یادداشتی بر توسعه علوم شناختی تأکید کرد. متن یادداشت را در ادامه میخوانید:
علم، قدرتآفرین است. این، همان ویژگی علم است که آن را موردتوجه حکومتها و حاکمیتها قرار میدهند. از همین روست که تخصیص بودجه از سوی دولتها برای رشد و توسعهی علمی معنا پیدا میکند. با این نگاه، میتوان به نقشهی علم از جایگاه بالاتری نگریست.
دانش سایبرنتیک، یکی از حوزههای مهم علمی در عصر حاضر است که مسئلهی آن «کنترل» است و کنترل از طریق تغذیهی اطلاعات در بستر یک مدار رقم میخورد. آماج کنترل، علاوه بر ماشینها، انسان و جامعه است. این هدفگذاری از همان ابتدا در تعاریف ارائه شده از سایبرنتیک مشاهده میشود.
مادامیکه آماج کنترل، ماشینها هستند، برخورد با اطلاعات بهصورت تجسد مادی آن در قالب «سیگنال» که ماهیتی اکچوآل دارد برای فهم و بهکارگیری اطلاعات کاملاً مؤثر است؛ اما آنگاه که انسان آماج کنترل قرار میگیرد، این نگاه با چالش مواجه میشود. اطلاعات، شکلدهندهی ذهن انسان است (formation of mind) و اثربخشی فرآیند کنترل به دسترسی ما به پاسخ این پرسش برمیگردد که ذهن چگونه با اطلاعات برخورد میکند و چگونه توسط آن شکل میپذیرد.
فهم چگونگی اثرپذیری ذهن از اطلاعات، نیازمند دانش گسترده و عمیقی در مورد «ذهن» است؛ حوزهای از علم که امروزه با عنوان علوم شناختی از آن یاد میشود. علوم شناختی، ذهن انسان و کارکردهای آن را موردمطالعه قرار میدهند. با این تعبیر، هر دانشی که بهنوعی بتواند ویژگیها یا کارکردهای ذهن انسان را تشریح کند، در این حوزه قرار میگیرد. ازاینرو با تقسیمبندی امروز علوم، علوم شناختی ماهیتی عمیقاً بینرشتهای دارد و رشتههایی چون فلسفه، علوم اعصاب، زبانشناسی، روانشناسی، علوم تربیتی، هوش مصنوعی، رباتیک، علوم اجتماعی و انسانشناسی در این حوزهی علمی قرار میگیرند.
سوم بهمن، سالگرد دیدار مسئولان و محققان ستاد توسعهی علوم و فناوریهای شناختی با رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۷ است. بیانات مقام معظم رهبری در این دیدار حاوی نکات مهمی است که پرداختن به آنها در دومین سالگرد آن ضروری بهنظر میرسد.
ایشان بیانات خود را با توجه دادن به توحید و «صنع الهی» آغاز کردند و بیان کردند که دانشهایی که بشر به آنها دست پیدا میکند، ازجمله علوم شناختی، دریچههایی هستند که به روی انسان باز میشود تا عالم وجود و هستی را که صنع الهی است، بیشتر بشناسد و فرمودند «ما باید از این فتوح الهی استقبال کنیم و استفاده کنیم». خداوند از ما آباد کردن زمین را خواسته است (و استعمرکم فیها) و آباد کردن زمین، بهمعنای آباد کردن جسم بیجان نیست؛ بلکه بهمعنای مجموعهی آن چیزی است که زمین حامل آن است که عمدهی آن «وجود انسان» است.
ایشان در ادامه، به تغییر زندگی بشر و بهتبع آن به تغییر فرصتها و تهدیدها در اثر رشد علم و تحولات صنعتی پرداختند و بهعنوانمثال، به فرصت و تهدیدی مانند کنترل یک بمب اتمی از فاصلهای بسیار دور (برای خنثیسازی یا منفجر کردن بمب) اشاره کردند. موضوعی که امروز با شکلگیری فضای سایبر و گسترش اینترنت در قالب یک شبکهی تارعنکبوتی در سراسر کرهی زمین، کاملاً واقعی بهنظر میرسد.
رهبر معظم انقلاب، از این مقدمه نتیجه میگیرند که باید درزمینهی دانشهای جدید با حداکثر توان حرکت کنیم و میفرمایند: «هر ملّتی که امروز درزمینهی این دانشهای جدید -که حالا این علوم شناختی و فنّاوریهای مرتبط با علوم شناختی ... است - عقب بیفتد، سرنوشتش، سرنوشت آن ملّتهایی است که در آغاز انقلاب صنعتی عقب افتادند و سرنوشتشان شد استعمارزدگی، شد زیر دست بودن، شد فقیر ماندن، شد ذلیل شدن. اگر ما امروز درزمینهی علوم شناختی و فنّاوریهای شناختی تلاش نکنیم، کار نکنیم، حرکت جدّی نکنیم ... اگر چنانچه یک ذرّه غفلت کنیم و خوابمان ببرد، بهسرعت سقوط خواهیم کرد» و ادامه به دانشمندان، محققان و پژوهشگران تأکید نمودند که «شما دیگر شب و روز نباید بشناسید» و همین تأکید را به مسئولین کشور و دولتیها فرمودند.
ایشان ضمن اشاره به حرکت علمی کشور در قریب بیست سال اخیر تأکید کردند «این حرکت اگر از شتاب بیفتد، ما عقب میمانیم»؛ ما نیاز داریم برای یک مدت طولانی شتاب زیادی در حرکت علمی داشته باشیم تا به نقطهی اوج برسیم و ادامه میدهند «این رشتههای مربوط به علوم شناختی، یک مجموعه است، یک دستگاه علمی است؛ دستگاههای علمیِ دیگری بلافاصله به وجود خواهد آمد یعنی تولید خواهد شد؛ ذهن بشر که متوقّف نمیشود. آنهایی که در این زمینههای ابتدائی، در زیرساختهای علمی از ما جلو هستند، زودتر مسئله به ذهنشان میرسد، زودتر درصدد حلّش برمیآیند و زودتر به رتبهی بالاتر میرسند؛ لذا ما باید خودمان را بالا بکشیم» و مجدداً به دانشمندان، دانشجویان و پژوهشگران میفرمایند « باید شما از جانتان مایه بگذارید؛ یعنی باید خسته نشوید، باید بهطور جدی دنبال بکنید؛ چون کار دست شماست، جلودار این کاروان و این قافله شما هستید و باید حرکت بکنید».
ایشان در فراز بعدی بیاناتشان، بهعنوانمثال، به شکلگیری فرهنگستان علوم فرانسه بهعنوان یکی از مجموعههای علمی معروف و شاخص دنیا در یک دوران پر تلاطم در دویست سال پیش اشاره میکنند و در مقام مقایسه میفرمایند ما امروز با آنگونه تلاطمها و آن نوع مشکلات مواجه نیستیم و میتوانیم پایههای علمی مستحکمی را در کشور بگذاریم.
اما، به نظر میرسد مهمترین بخش سخنان رهبر معظم انقلاب در توصیههایی است که به این مجموعه بیان کردند:
- توصیهی اول: استفاده از همهی تواناییها و امکانات غربیها در این زمینه
- توصیهی دوم: عدم اعتماد به توصیهها و برنامههای غربیها
ایشان در توصیهی اول بیان فرمودند که «از همهی تواناییهای غربیها و از همهی امکانات آنها -که در این قضیّه پیشرفته هستند و جلوتر از ما هستند- باید بتوانیم استفاده کنیم. ما از شاگردی کردن و یاد گرفتن هرگز پرهیز نمیکنیم، از اینکه شاگرد باشیم ننگمان نمیکند؛ آنچه ننگمان میکند، این است که همیشه شاگرد بمانیم؛ آن را نمیخواهیم؛ وَالّا آنچه را آنها دارند، باید یاد بگیریم.»
توصیهی دوم ایشان، یک تذکر استراتژیک است: «به توصیههای آنها و برنامههای آنها به هیچوجه اعتماد نکنیم». در تشریح این توصیه، به نمونههایی از تهدیدهای بالقوهی علوم شناختی اشاره میکنند و میفرمایند: «ملاحظه کردید که این کارکرد و کاربرد دانشهای شناختی و بهاصطلاح فنّاوریهای شناختی، تمام عرصههای زندگی را در برمیگیرد. خب، اگر چنانچه یک کشوری که یک روزی به خودش حق داده که برود فلان کشورِ دیگر را با زورِ اسلحه در تحت سلطه دربیاورد، حالا بخواهد از این دانش استفاده کند برای اینکه همان کشور را که یک روز با سلاح تصرّف کرده، با این ابزار تصرّف کند، این بعید است به نظر شما؟ بعید به نظر میآید؟ ... بنابراین به توصیهی او بایستی با سوءظن نگاه کرد. کشورهایی که امروز بیشترین بخش این سرمایه را دارند یعنی آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی، اینها بیشترین جنایتها را در دنیا نسبت به بشریّت انجام دادهاند». این بیان ایشان، اشارهای دقیق به مهمترین کارکرد علوم شناختی از دید قدرتهای استکباری، یعنی تحقق «کنترل انسانها و سیطره بر آنها» دارد و توجه به این توصیه از این جهت مهم است که ما نباید تکمیلکنندهی پازل دشمن برای دستیابی به سلطه باشیم.
و در ادامه، اشاره میکنند به سیستم حاکمیتی آمریکا: «این سیستمی که میتواند، یعنی به خودش حق میدهد، که سرزمین یک کشوری را تصرّف کند، آیا به خودش حق نمیدهد که بر روی ذهن آنها اثر بگذارد؟ شما گفتید که [این فنّاوری] میتواند اضطراب و ترس را برطرف کند؛ [امّا] میتواند اضطراب و ترس را هم ایجاد کند؛ میتواند در تصمیمگیریها هم اثر بگذارد؛ اگر بتواند نمیکند این کار را؟ قطعاً میکند؛ یا آن کشورهای اروپایی، انگلیس یکجور، فرانسه یکجور، بقیّه یکجور؛ خب اینها سابقهی بدی دارند در دنیا؛ ما بایستی همیشه به اینها [سوءظن داشته باشیم]». کنترل ترس و اضطراب بهعنوان ابزار مهمی برای تحقق و تداوم سلطه و همچنین اثرگذاری بر تصمیمگیریها بهعنوان قلب دستگاه مدیریتی جوامع، همگی از آثار دستیابی به علوم شناختی بهشمار میآیند که در بیان رهبر معظم انقلاب بهعنوان بخشی از نقشهی نیتهای دشمن از توسعهی این حوزهی علمی برای خود مطرح شده است.
«حالا به بنده میگویند شما سوءظن دارید؛ البتّه یقیناً من سوءظن دارم، [اصلاً] سوءیقین دارم، سوءظن نیست امّا این سوءیقین یا سوءظنّ من، ناشی از توهّم نیست، ناشی از واقعیّات است. خب من جزئیّات کارهای فرانسه در الجزایر را بدقّت میدانم، کارهای انگلیس و فرانسه در شمال آفریقا را، در کشورهای مختلف آفریقایی را میدانم، عملکرد انگلیس در هند را میدانم که اینها چه جنایتهایی مرتکب شدهاند، در چین همینجور، در بقیّهی نقاط دنیا همینجور؛ خب به این دولتها، به این سیستمها، به این نظامها آیا میشود در برنامهریزیهای حسّاس و مهمّی مثل علوم شناختی اعتماد کرد؟»
رهبر معظم انقلاب، رویکرد ما در علوم شناختی را با تعیین هدفها از این دانش و تعریف پروژه و درواقع تعریف یک راهبرد (استراتژی) بومی برای پیشبرد این دانش مشخص کردند.
درواقع، ایشان بهجای تکیهبر توصیههای غربیها و اجرای برنامهی موردنظر آنها برای پیشبرد این دانش بر داشتن یک استراتژی بومی، در قالب تهیهی اهداف بومی و پیگیری آنها در قالب پروژهها تأکید میکنند و میفرمایند:
«شما بایستی خودتان، هدفهای خودتان را در این دانش معیّن کنید؛ در همهی بخشهای علوم شناختی، اوّل شما هدفگذاری کنید تا ببینیم ما چه میخواهیم و دنبال چه هستیم، آنوقت بر اساس آن هدفگذاری، شما موضوع و پروژه تعریف کنید و بخواهید که دانشمند، دانشجو، پژوهشگر، جوان و مانند اینها این پروژه را [انجام بدهند]. این نباشد که شما مطالبهی پروژه کنید بدون اینکه هدفگذاری کرده باشید؛ مثلاً فرض بفرمایید در دانشگاهها کسانی به میل خودشان یک پروژهای را تعریف کنند، بیایند با شما مثلاً بخواهند هماهنگ کنند، کار کنند که این پروژه اصلاً -به تعبیر فرنگی- روی پازل و مجموعهی شما هیچ تأثیری نمیگذارد و این جدول شمارا پُر نمیکند. شما اوّل جدولتان را تعریف کنید که چه میخواهید، چهکار میخواهید بکنید، بعد آنوقت خانههای این جدول را از فلان دانشگاه، از فلان پژوهشگاه و از آن مجموعه مطالبه کنید تا برای شما تهیّه کنند و بیاورند. پس بنابراین این هم توصیهی دوّم ما است که به خودتان تکیه کنید، یک راهبرد بومی تعریف کنید برای پیشبرد این دانشها و بر اساس آن، کاربران را وادار کنید که کار کنند.»
اما ضمانت موفقیت در اجرای این راهبرد بومی، نیت الهی، توکل بر خدا و اعتماد بر اوست: «به خدا هم توکّل کنید و اطمینان کنید و نیّتتان را خدایی کنید»
فراز پایانی بیانات رهبر معظم در این دیدار، یک تذکر مهم است که حقیقتاً باید سرلوحهی همهی برنامهریزیها بهخصوص در حوزهی علوم شناختی باشد: «سعی بکنید این علوم حسّاس که با ذهن و فکر و استدلال و تصمیم و معرفت و مانند اینها ارتباط پیدا میکند، موجب گمراهی جوانها نشود؛ حواستان باشد!». متأسفانه، معرفت غربی که غیر الهی، مادی و غیرتوحیدی است، در بنیانهای علوم شناختی امروز ریشه دارد. البته این مشکل، تنها مربوط به این حوزهی علمی نیست و عمدهی علوم را در برمیگیرد؛ اما در علوم شناختی بهدلیل ماهیت بینرشتهای بودن و همافزایی چندین زمینهی علمی، این موضوع شدت بیشتری پیدا میکند. «جوری حرکت بکنید، با مبنایی حرکت بکنید که ... آشنایی با این علوم و وارد شدن در این عرصه ما را با خدا بیشتر آشنا کند؛ جوانهای ما را با توحید و با معرفت الهی بیشتر آشنا کند؛ سعیتان این باشد».
به نظر میرسد اکنون پس از گذشت دو سال از این دیدار، دستاندرکاران ستاد علوم و فناوریهای شناختی، بایستی در مسیر حرکت، اهداف و برنامههای خود بازبینیهایی را انجام دهند. بر اساس گزارش عملکرد ستاد راهبری توسعه علوم و فناوریهای شناختی در سال ۱۳۹۸، فاصلهی زیادی میان مطالبات مقام معظم رهبری و برنامههای در حال اجرای این ستاد دیده میشود. در رأس این مطالبات، تدوین استراتژی بومی علوم و فناوریهای شناختی قرار دارد. سند راهبردی علوم و فناوریهای شناختی مصوب سال ۱۳۹۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی، به بیان مطالبی کلی پرداخته است که استخراج استراتژی بومی بر اساس آن هنوز نیاز به کار بیشتری دارد. هرچند لازم است این سند نیز پس از گذشت چیزی در حدود یک دهه مجدداً موردبررسی و بازبینی واقع شود. علاوه بر آن پیگیری اجرای پروژهها بر اساس هدفگذاری بهصورت بالا به پایین بهجای حمایت از پروژههای پراکنده و سلیقهای، ضروری به نظر میرسد.
راهبرد بومی برای علوم شناختی، با عنایت به تذکر بسیار مهم رهبر معظم انقلاب (جلوگیری از گمراهی جوانان و آشنا کردن آنها با توحید و معرفت الهی) بایستی بر اساس معرفت توحیدی و حکمت قرآنپایه تدوین شود. رویکردی که شاید در حوزهی علوم فنّاورانه برای برخی کمی دور به نظر میرسد، اما برای علوم شناختی بیشازپیش در دسترس است.
در پایان، جا دارد یاد و خاطرهی شهید دکتر محسن فخریزاده را نیز گرامی بداریم که در همین دیدار با مقام معظم رهبری حضور داشتند و عکس معروف ایشان که تا زمان شهادت این عزیز تقریباً تنها تصویر ایشان بر روی وب بود مربوط به همین دیدار است.
* کاظم فولادی قلعه
* عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران و سرپرست آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/