ترک فعل مسئولان عامل از دست دادن بازار صادرات انرژی/ چگونه بازار گاز منطقه را از دست دادیم؟
به گزارش خبرنگار حوزه نفت و انرژی گروه اقتصادی خبرگزاری آنا، در شرایطی که ایران بیشترین ذخایر گاز جهان را به خود اختصاص داده است، با ضعف عملکرد مدیران وزارت نفت روزبهروز سهم صادرات انرژی ایران در منطقه کاهش مییابد.
نقش ایران در بازار گاز کشورهای منطقه در حالی هر روز کمرنگتر میشود که بیژن زنگنه وزیر نفت وعده داده بود که صادرات گاز ایران از ۱۰ میلیارد مترمکعب را به ۷۰ میلیارد مترمکعب افزایش میدهد. در شرایطی که کمتر از 7 ماه به پایان دولت دوازدهم باقی مانده است، اصرار وی به سیاستگذاریهای اشتباه همچنان ادامه دارد.
براین اساس بر کسی پوشیده نیست که نفت و گاز طبیعی از مهمترین مؤلفههای تاثیر گذار در تولید ثروت و قدرت در جهان کنونی محسوب میشود. اقتصاد جهان همچنان به انرژی نفت و گاز و تأمین امنیت آن وابسته است. در روند کنونی تحولات نظام بینالمللی کشورهایی قدرت برتر جهانی محسوب میشوند که بتوانند بر منابع و خطوط انتقال انرژی جهان تسلط یابند. با وجود اینکه ایران یکی از مهمترین منابع گاز جهان را در اختیار دارد و از موقعیت برتر جغرافیایی در منطقه غرب آسیا برخوردار است اما راحتطلبی و ترک فعل مسئولان منجر به عدم بهرهوری کافی از این حوزه مهم و استراتژیک شده است.
اگرچه ایران رتبه نخست جهان در منابع گاز را دارد اما در رتبهبندی صادرکنندگان در جایگاه بیستوپنجم جهان قرار دارد و بخشی از عوامل آن را میتوان تحریمها و عدم دسترسی به تجهیزات روز دنیا دانست. اما بخش عمدهای از این مشکلات ناشی از ضعف مدیریت و ترک فعل مسئولان وزارت نفت است.
اگر در بخش انرژی در فعالیتهای صنعتی، تولیدی و بهطورکلی اقتصادی کشور مدیریت صحیحی صورت میگرفت، نتایج آن به خوبی در نقش تعیینکننده مخازن راهبردی گاز در آینده اقتصاد کشور نمایان میشد.
استفاده بهینه از مخازن موجود گاز بهعنوان جایگزین قطعی نفت با بهرهگیری از روشهای نوین مدیریت استراتژیک میتوانست علیرغم تحریمهای مستقیم و غیرمستقیم بهعنوان یکی از راهکارهای اقتصاد مقاومتی در حوزه انرژی تلقی شود و در صورت کاهش خرید نفت و گاز بهصورت خام میتوان از آن بهعنوان موتور محرکه تولید استفاده کرد.
منابع عظیم گاز کشور میتواند در تحقق و شکوفایی اقتصاد ملی نقشآفرینی کند و همچنین در مدیریت انرژی منطقه در راستای اهداف استراتژیک کشور نقش موثر و محوری را ایفا کند.
هدایتاله خادمی، عضو کمیسیون انرژی در مجلس دهم درباره تحلیل عملکرد دولت در حفظ و توسعه بازار گاز در منطقه میگوید ما بازار گاز منطقه را از دست دادهایم. گاز تقریباً در تمام دنیا به دلیل اینکه انرژی پاکی است، بازار دارد؛ از طرف دیگر معمولاً قراردادهای گازی که بین کشورهای تولیدکننده و خریدار منعقد میشود قراردادهای طولانیمدت و ۳۰ تا ۴۰ ساله است؛ زیرا صادرات گاز توسط خط لوله اتفاق میافتد و دیگر قابل تغییر نیست، به نوعی مشتری دائم گاز در بازار وجود دارد.
به گفته وی خریدارهای گاز وابستگی شدیدی به کشور صادرکننده دارند؛ به عنوان نمونه در بحث صادرات گاز روسیه به اروپا؛ نمیگویم که اروپا تحت نفوذ روسیه است، اما به هر حال اروپا نمیتواند علیه روسیه موضع بگیرد چرا که هر بار که بخواهد کاری انجام دهد، روسیه میتواند اروپا را تهدید به قطع گاز کند؛ بنابراین، نمیتوانند به سمت تحریم روسیه بروند.
سرنوشت انتقال گاز ایران به چین چه شد؟
این کارشناس حوزه نفت و انرژی معتقد است مهمترین قراردادهایی که ما میتوانستیم داشته باشیم، قراردادهای گازی توسط پارت لاین (خط فرعی) و خط لوله بود که متأسفانه این اتفاق نیفتاد. قرار بود خط لوله صلح را با پاکستان داشته باشیم، یعنی بحث فروش گاز به پاکستان مطرح شد، بعد از پاکستان به هند و بعد از آن نیز در نهایت مطمئن بودیم که گاز ایران به چین میرود.
خادمی میافزاید قرار بود اقداماتی انجام دهیم و پاکستان نیز اقدامات خودش را انجام بدهد، وظیفه ما این بود که گاز را تا نقطه صفر مرزی ببریم. روی این پروژه کار بسیاری زیادی انجام شد؛ ۹۵۰ کیلومتر خط لوله احداث شد و تا نزدیک مرز پیش رفتیم، اما دیگر اقدامی صورت نگرفت و کار رها شد.
به گفته وی یک چنین قراردادی را نیز با ترکیه داشتیم، اما آن هم متوقف شد؛ اتفاق بد دیگری که افتاد، این بود که ما با ترکمنستان ارتباطاتی داشتیم، گاز ترکمنستان را ارزانتر میگرفتیم و به جای دیگر صادر میکردیم یا خودمان آن را مصرف میکردیم و به جای آن گاز خودمان را صادر میکردیم؛ این قرارداد درآمد خوبی برای کشور ما داشت، اما متوقف شد.
این کارشناس حوزه نفت و انرژی میگوید پاکستان و هند در هر صورت به گاز نیاز داشتند و باید آن را از طریقی تأمین میکردند؛ این دو کشور با ترکمنستان قرارداد بستند؛ در نتیجه پروژهای تحت عنوان TAPI ایجاد شد که مخفف ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هندوستان است.
خادمی میافزاید این پروژه به این شکل است که خط لوله از ترکمنستان به افغانستان و از آن جا به پاکستان و هند میرود؛ ما این بازار بزرگ و درازمدت را از دست دادیم. از طرفی، ترکیه نیز ارتباط جدیدی را با پاکستان، افغانستان و هندوستان تعریف کرده و روسیه هم قصد دارد با پاکستان قراردادی ببندد تا به آن جا گاز بفرستد. با عمان نیز مذاکراتی برای صادرات گاز نهایی شده بود که اصلاً معلوم نیست در حال حاضر در چه وضعیتی است.
وی میگوید ما در بحث صادرات گاز بد عمل کردیم، یعنی بازار گاز منطقه را از دست دادیم؛ هر کشوری که کالایی تولید میکند باید به دنبال بازاریابی برود، ولی ما بازاری که داشتیم در برابر رقبا از دست دادیم. فاز ۱۱ پارس جنوبی، کاری بود که مانند سایر فازها، خودمان میتوانستیم آن را راحت انجام دهیم، یعنی مثل فازهای ۸، ۹، ۱۲، ۱۳، ۱۷ و ۱۸ که خودمان انجام دادیم؛ حتی در اجرای فازهای ۴ و ۵ نیز که ایتالیاییها آمدند و انجام دادند، خودمان دستگاههایش را تامین کردیم. من در آن زمان معاون شرکت ملی حفاری ایران بودم، آمدند این دستگاهها را از ما اجاره کردند. گاز از جایی که فشار بیشتر است، به جایی که فشار کمتر باشد میرود؛ در فاز ۱۱ پارس جنوبی نیز گاز به سمت قطر مهاجرت میکند. ما باید اول فاز ۱۱ را که مرزیترین فاز ایران است، توسعه میدادیم.
این کارشناس حوزه نفت و انرژی میافزاید با عراق هم قرارداد صادرات گاز داریم و اگر صادرات به این کشور را هم قطع کنیم، شاید این بازار را هم مثل بقیه بازارهای گازی منطقه از دست بدهیم و نباید در قرارداد با عراق مانند پاکستان عمل کنیم. با صادرات گاز میتوانستیم کشورهای همسایه را به خودمان وابسته کنیم اما بازارهای منطقه را از دست دادیم. جالب است بدانید که ترکمنستان با آذربایجان رقبای یکدیگر بودند، اما از وقتی که ما گاز ترکمنستان را نخریدیم، این کشور با آذربایجان قرارداد بست.
به عقیده خادمی، اتفاقاتی رخ داده و کسی روی آن نظارت ندارد؛ مجلسی که باید نظارت میکرد اکنون بسیاری از نمایندگانش، کارمندان وزارت نفت هستند. آقایانی که در انتخابات مجلس رأی نیاوردند، رفتند و در وزارت نفت مشغول به کار شدند، مجلس جدید هم نظارت زیادی روی موضوع قراردادهای گازی ندارد.
سیاستهای دولت در توسعه بازارهای صادراتی شکست خورده، چراکه بیژن زنگنه وزیر نفت در بندی از برنامههای خود با عنوان «نقشآفرینی جدی در صادرات گاز منطقه و شروع صادرات LNG» آورده است: «پیشبینی میشود که با تأکید بر روابط حسنه با همسایگان در پایان دوره دوازدهم، صادرات گاز کشور از ۱۰ میلیارد مترمکعب سالانه فعلی (به ترکیه و عراق) به رقم قریب به ۴۰ میلیارد مترمکعب (به عراق ۲۰، پاکستان ۱۰، جنوب خلیج فارس و آذربایجان ۱۰ ) افزایش یابد. جدای از این راه اندازی کارخانه IRAN LNG به معنای صادرات ۱۸ میلیارد مترمکعب در سال بوده است. این بدان معناست که ظرفیت صادرات ایران از ۱۰ میلیارد مترمکعب سالانه فعلی به حدود ۷۰ میلیارد مترمکعب در سال خواهد رسید.»
لزوم ورود دستگاههای نظارتی به ترک فعل مسئولان وزارت نفت
در حال حاضر مجموعه وزارت نفت نه در راستای تکمیل خط لوله تا مرز پاکستان اقدامی انجام میدهد تا بتواند از پاکستان طلب غرامت کند و نه با اجرای سازوکارهای ذکر شده در فکر احیای صادرات گاز به پاکستان است. در این بین و در سایهی انفعال وزارت نفت، آمریکا در حال پیگیری برای احداث خط لوله تاپی از ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و هند است که در صورت موفقیت ایران برای همیشه از بازار شرقی برای صادرات گاز حذف میشود.
تحولات جاری در عرصه دیپلماسی انرژی جهان بیانگر آن است که در سالهایی نه چندان دور، کشورهایی قدرت برتر اقتصادی خواهند بود که بر منابع انرژی جهان، بهویژه نفت و گاز تسلط داشته باشند. عامل مهمی که خلیجفارس را بهعنوان بزرگترین مخزن انرژی جهان در کانون توجه جهانی قرار داده است.
با این حال ضروری است که نهادهای نظارتی هم به موضوع قراردادهای وزارت نفت ورود کرده و هم به ترک فعل مسئولان این وزارتخانه بپردازند. ورود بموقع و ضربالاجلی نمایندگان و دستگاههای نظارتی به این موضوع سرنوشتساز بوده و میتواند تأثیر بسزایی در سهم ایران در بازار انرژی منطقه در آینده را رقم بزند.
انتهای پیام/4133/پ
انتهای پیام/