دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
مهدی خالدی *

آزادسازی نرخ بلیت هواپیما و زوایای طرح

کد خبر : 55141

این روزها شاهد آغاز طرح آزادسازی نرخ بلیت هواپیما از سوی خطوط هواپیمایی در مقاصد داخلی هستیم و به دنبال آن مردم، کارشناسان و مسئولان ارگان‌های مرتبط سعی در ارائه نظرات خود در جهت حمایت یا رد این طرح دارند. اما به جرات می‌توان گفت برخلاف پنداشت عامه، اولین و مهم‌ترین مزیت آزادسازی نرخ بلیت هواپیما تعریف ماموریت خطوط هواپیمایی در نحوه خدمات‌دهی به مسافر و نه الزاما افزایش خدمات پرواز است.


حتی ممکن است ما در برخی از شرکت‌های هواپیمایی شاهد کاهش قیمت همراه با کاهش یکسری از خدمات از پیش تعریف شده باشیم. انتقاد زمانی شکل می‌گیرد که مسافر دورنمایی از خدمات ارائه شده نسبت به مبلغ پرداخت شده را ندارد و ناگزیر در انتظار خدمات‌دهی یکسان از تمام شرکت‌های هواپیمایی است. حال آنکه شرکت‌های هواپیمایی بسته به ماموریت خود، پیشینه، نوع هواپیما، کلاس‌های پروازی دارای خدمات‌دهی بسیار متفاوتی از همدیگر هستند.


یکی از مشکلاتی که مسافران ما با آن روبه‌رو هستند، فقدان تعریف ماموریت درست و روشن برای خطوط هوایی است. خطوط هواپیمایی غالبا به انواع کم‌هزینه (LCC)، کارگو، بیزینس کلاس، منطقه‌ای (Regional) و چارتر تعریف می‌شوند. حال پس از مشخص شدن نوع شرکت هواپیمایی، مسافر مختار است از میان همه خطوط فعال، شرکت هواپیمایی دلخواه خود را نه بر اساس شنیده‌ها بلکه بر اساس نوع خدمات‌دهی انتخاب کند.


با توجه به اینکه خدمات‌دهی و نرخ بلیت نسبت مستقیمی با هم دارند بنابراین بسیاری از مسافران ترجیح می‌دهند با پرداخت مبلغ بالا از کیفیت پرواز خوب بهره‌مند شوند حال آنکه مسافرانی هم هستند که صرفه خود را در پرداخت هزینه اندک با خدمات کم‌تر می‌بینند.


این روزها زمانی که درباره آزادسازی قیمت بلیت صحبت به میان می‌آید، همه انتظار افزایش قیمت و به تبع آن انتظار افزایش خدمات‌دهی را دارند اما ممکن است بعد از مشخص شدن ماموریت دقیق شرکت‌ها برعکس این مساله اتفاق بیافتد که کاملا طبیعی به نظر می‌رسد. به عنوان مثال از یک خط کم‌هزینه (LCC) نباید انتظار صندلی‌های راحت، پذیرایی مناسب یا خدمات‌دهی آنچنانی داشت. حتی در این خطوط پرواز بدون پذیرایی، بدون ترانسفر فرودگاهی، بدون کارت پرواز، سرگرمی‌های پروازی و حجم بار مجاز به اندازه یه ساک دستی باشد. البته این مطلب بدان مفهوم نیست که ایرلاین کم‌هزینه برای مسافرت ایمن نیست که در واقع می‌توان گفت ایمنی اولین رسالت یک شرکت هواپیمایی محسوب می‌شود.


بر اساس گزارش رسمی کنفرانس هوانوردی اروپا (ECAC) در سال 2003، می توان از نتایج شاخص آزادسازی نرخ بلیت هواپیما در هشت سال متوالی به افزایش رقابت، ایجاد مشاغل بیش‌تر در این حوزه و افزایش خدمات‌دهی اشاره کرد.


این گزارش که ماحصل بررسی 131 ایرلاین مختلف و بین سال‌های 1992 تا 2000 با در نظر گرفتن نرخ تورم و شاخصه‌های جمعیتی، سرمایه‌ای و بهای سوخت است اذعان دارد که نرخ بلیت‌های بیزینس و اقتصادی از نوع Economy Value به ترتیب 45 و 14 درصد افزایش داشته است. در حالی که نرخ Promotional Economy با کاهش 15 درصدی مواجه بوده است. خطوط هواپیمایی نیز افزایش یک درصدی سود را نسبت به سال‌های قبل از اجرای طرح تجربه کرده‌اند.


نتایج این طرح در کشور آمریکا کمی متفاوت از اروپا بوده است. در کشور آمریکا این طرح از سال 1978 اجرا شده و طبق گزارش‌ها موجب ایجاد حس رقابت، ایجاد محرک‌های تشویقی جهت جذب مسافر، ایجاد مشاغل جدید و در نهایت رضایت مسافر شده است.


بر اساس مقاله مایکل زیبل با عنوان " آزادسازی نرخ بلیت، مزایا و معایب" که طرح آزادسازی نرخ از سال 1978 تا 1982 را بررسی کرده است، از مزایای این طرح کاهش شدید نرخ بلیت حتی تا یک سوم در بعضی از مسیرها به دلیل وجود رقابت شدید در سیستم اقتصادی آمریکا، افزایش خطوط هواپیمایی و به تبع آن افزایش صندلی، افزایش مسافرت در مسیرهای اصلی، بهبود خدمات و افزایش شغل را می‌توان نام برد.


از معایب این طرح نیز کاهش سود شرکت‌ها در مسیر داخلی، افزایش قیمت بلیت در مسیرهای غیراصلی و به تبع آن کاهش 12 درصدی مسافرت در این مسیرها را می‌توان نام برد.


همچنین در مقاله رابرت پول و ویگو باتلر با عنوان" طرح آزادسازی، انقلابی ناتمام" به مزایایی همچون ارتقای خدمات فرودگاهی، افزایش تعداد هواپیماهای منطقه‌ای تا 44% و نیز احداث خطوط جدید جهت خدمات‌دهی به شهرهای دور افتاده اشاره شده است.


در این میان کشور ما این طرح را در مسیرهای خارجی از سالیان دور آغاز کرده و نتایج مثبتی را هم در پی داشته است. برای استفاده حداکثری و مطلوب از این طرح، نخستین کاری که خطوط هواپیمایی باید انجام دهند، طراحی یک سایت فروش آنلاین جهت ارایه بلیت با قیمت‌های مختلف و لحظه‌ای است که متاسفانه اکثر خطوط هواپیمایی تا به امروز از این مقوله غافل بوده و سرمایه‌گذاری‌های لازم را انجام نداده‌اند.


به موازات آن، می‌توان گفت نسبت هزینه‌های ثابت و سرمایه‌ای به درآمد به دست آمده (نقطه سر به سری هزینه - درآمد) در خطوط هواپیمایی بالاست بنابراین این شرکت‌ها می‌توانند با مدیریت دقیق، کاهش هزینه‌های جانبی، توسعه آگاهانه ناوگان و مقاصد پروازی خود به حاشیه سود مطمئنی برسند.


دراین میان نباید از نقش دفاتر خدمات مسافرت هوایی و گردشگری غافل بود. با نظارت دقیق بر کار دفاتر خدمات مسافرت هوایی و گردشگری توسط سازمان‌های بازرسی و همکاری نزدیک خطوط هواپیمایی با آنها، می‌توان هرچه بهتر در اجرایی شدن این طرح و نیل به این مقصود گام برداشت.


در پایان با نگاهی ساده به گذشته می‌توان دریافت که اجرای هر طرح اقتصادی در کشور، ناگزیر در روزهای ابتدایی جوی التهابی بوجود می‌آورد. واضح است که طرح آزادسازی نرخ بلیت هواپیما نیز از قائله مستثنی نبوده و ما شاهد جو هیجانی در روزهای ابتدای اجرا خواهیم بود. بنابراین لازم است تا مسئولان اداری و دست اندرکاران که انتقادهایی به این طرح دارند و ممکن است بجا و درست هم باشد، اندکی صبر کرده تا بازخورد آن در طول زمان به روشنی مشخص شود و بتوان در آینده با درنظر گرفتن معایب و مزایای بدست آمده، تصمیم‌گیری‌های درست و کاربردی را به عمل آورد.


* کارشناس هوانوردی و مهندس هواپیما


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب