فارابی، دانشمندی در دوران طلایی اسلام/ معلم ثانی در چه علومی سهم داشته است؟
به گزارش خبرنگار حوزه علم، فناوري و دانشبنيان گروه دانشگاه خبرگزاري آنا، بسیاری از محققان بزرگ در دل تاریخ، با نوشتن مقالات و کتب مختلف، به رشد و توسعه علم کمک شایانی کردهاند و یکی از این قبیل دانشمندان که تألیفاتش تأثیر به سزایی در رشد علم داشت، ابونصر محمد فارابی است. فارابی یکی از نویسندگان و متفکران بزرگ ایران و جهان اسلام است. متأسفانه هنوز بسیاری از ما حتی بزرگترین مفاخر کشور خود را نمی شناسیم، از اینرو در این گزارش مروری بر مشارکت های کلیدی فارابی در علوم مختلف خواهیم داشت.
سهم برجسته فارابی در علم
ابونصر فارابی از نخستین فیلسوفان اسلامی بود که آثارش تأثیر قابل توجهی بر سایر اندیشمندان اسلامی مانند ابن سینا داشت. نام کامل وی، «ابونصر محمد ابن محمد ابن طارخان بن اوزلوغ فارابی» است. فارابی زبانشناسی بسیار عالی بود و برگردان دقیق آثار افلاطون و ارسطو از زبان اصلی یونانی باعث شناخت کامل وی از این آثار شد. بیتردید فارابی خود نیز موارد زیادی را به آنها افزود.
فارابی ملقب به «معلم ثانی» است زیرا تلویحاً از ارسطو به عنوان اولین معلم یاد میشود. وی در خراسان بزرگ در شرق فلات ایران چشم به جهان گشود. فارابی قبل از ادامه تحصیل در بغداد، دوره اولیه تحصیلات خود را در فاراب و بخارا گذراند. وی در زمینههای مختلفی از جمله علوم، منطق، فلسفه و حتی علوم سیاسی مشارکت پژوهشی داشته است. فارابی به خاطر کارهای بزرگی که در زمینه موسیقی انجام داد نیز مشهور است.
علم فیزیک
فارابی مقالهای درباره «خلأ» نوشته است. اندیشههای وی در این مقاله معطوف به ماهیت و موجودیت فضای خالی بود. این دانشمند اولین کسی بود که آزمایشی را مربوط به وجود خلأ انجام داد و در مورد سیستم مکنده دستی درون آب تحقیق کرد. فارابی سپس به این نتیجه رسید که حجم هوا میتواند گسترش یابد و فضای موجود را پر كند. این متفکر سپس این عقیده را مطرح کرد که نظریه «خلأ ایدهآل» منطقی نیست. منظور از «خلأ ایدهآل» یا کامل ایجاد یک حالت بدون وجود هیچ ذرهای در فضا است. نتیجهگیری فارابی این بود که در آزمایشگاه نمیتوان به این حالت ایدهآل دست یافت، اگرچه ممکن است برای لحظهای کوتاه، حجم کمی که هیچ ذرهای از ماده در آن نباشد به وجود آید، اما این شرایط پایدار نیست.
علم روانشناسی
این دانشمند دو كتاب در زمینه روانشناسی تألیف كرده است، این آثار «اصول اندیشههای اهل مدینه فاضله» و «روانشناسی اجتماعی» نام دارند. فارابی این گزاره را مسلم فرض کرده است که برای فردی در انزوا و تنهایی، امکان دستیابی به کمال بدون کمک افراد دیگر وجود ندارد. فارابی همچنین نوشته است که آرزوی ذاتی و درونی هر فردی این است که به دیگران در انجام وظیفهشان کمک کند و افراد از کمک کردن به دیگران حس رضایت درونی پیدا میکنند. او ضمناً نتیجهگیری میکند که هر انسانی برای دستیابی به کمال، به مساعدت و همکاری دیگران احتیاج دارد.
منطق
اگرچه فارابی به عنوان شاگرد ارسطو شناخته میشود اما بیشتر مطالب وی در حوزه منطق ارتباط چندانی با آثار ارسطو ندارد. فارابی در مطالب خود به موضوعاتی همچون رابطه بین دستور زبان و منطق، و مباحث مرتبط با رویدادهای احتمالی غیرجبری آینده پرداخته است. او در آثار خود استنباطهایی را مطرح میکند که متفاوت از ارسطو است. طبقهبندی منطق به دو دسته، به وی نسبت داده میشود. فارابی، منطق را به دو دسته ایده و روش اثبات(idea and proof) تقسیم کرد. او همچنین به دلیل کار بر روی مفاهیم قیاس منطقی مشروط(الگویی منطقی که اگر الف درست است، پس ب هم درست است) و استنتاجات قیاسی(ذکر خصوصیات مشترک دو یا چند چیز و استباط اینکه دارای ویژگیهای مشترک دیگری هستند) شناخته میشود. این دو مفهوم، به جای منطق مورد نظر ارسطو، نوعی تفسیر رواقی جدید را از منطق را شکل دادند.
فلسفه
فارابی، مکتب اولیه فلسفه اسلامی را بنیان نهاد که به "فارابیسم" معروف است. مکتب فلسفه وی از ارسطو و افلاطون جدا شد و به تدریج از حالت متافیزیک به روششناسی رسید. با وجود نقش پررنگ وی در این حوزه، کارهای او جلوتر تحتالشعاع ابن سینا قرار گرفت. اقدام فارابی در توسعه نظریات فلسفی دو فیلسوف سرشناس یونانی، دارای عناصر مدرنیزاسیون است زیرا وی در مکتب فکری خود «نظریه» و «عمل» را کنار هم گرد آورد. او روی ماهیت برهان علیت کار میکرد و از این طریق محدودیتهای دانش بشری را تعیین کرد. تأثیر او در فلسفه و علم برای چندین قرن ادامه یافت. مشهور بود که در عهد خود، او را از نظر حکمت در مرتبه دوم پس از ارسطو قرار میدادند. نوشتههای فارابی در تلاش برای گردآوری فلسفه و تصوف کنار یکدیگر، درب را برای آثار ابن سینا گشود.
علم موسیقی
فارابی کتابی درباره موسیقی نوشت که «الموسيقى الكبير» نام دارد. او در کتاب خود اصول موسیقی، خصوصیات قابل توجه آن و تأثیری که بر جای میگذارد را ذکر کرده است. فارابی همچنین در مورد موسیقی درمانی و تأثیرات آن بر روح تأکید داشته است. گفته میشود الموسيقى الكبير در دو جلد بوده است اما از جلد دوم آن هیچ اثری باقی نیست. فارابی در فصول دیگر به لحن موسیقی، تواناییها و ساخت الحان و چگونگی پیدایش موسیقی، آهنگهای طبیعی، معرفی سازهای آن دوره پرداخته است.
علوم سیاسی
فارابی همچنین سیاست را به عنوان یک علم مطرح میکند. او اغلب نظرات افلاطون را میپذیرد اما به هیچ وجه نوشتههایش در حوزه علوم سیاسی یک نسخه کپی شده از «جمهوری» افلاطون نیست. با این حال، فارابی در آثارش از ویژگیهای یک حاکم به گونهای صحبت میکند که شبیه توصیفات افلاطون از یک رهبر در کتابش است. فارابی عقاید مستقل خود را نیز دارد. برخی از این خصوصیات که توسط وی افزوده شده است: یک حکمران باید با فضیلت و به عنوان یک الگوی خوب باشد. رهبر میبایست سخنور خوبی باشد، دارای هیئت و پیکر خوبی باشد و از شخصیت بیچون و چرا برخوردار باشد. حاکم باید عقلش درست کار کند و از نظر دانش گسترده باشد.
شکی نیست که فارابی یکی از بزرگترین دانشمندان ایران و جهان اسلام است. خوشبختانه سهم وی در علم به خوبی مستند شده است و اغلب آثار او در زمینههای فیزیک، سیاست، فلسفه، روانشناسی، منطق و... موجود است. روحیه جستجوگری او نیز در پیشرفتش مؤثر بود چرا که وی از طریق آشنایی با آرای دیگر دانشمندان و فلاسفه توانست افکار و نظریات خود را توسعه دهد.
انتهای پیام/
انتهای پیام/