دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
30 مهر 1399 - 11:56

بازی دو سر باخت استعفا - استیضاح

دو سؤال پیش روی ماست؛ اول آنکه چقدر از ظرفیت مجلس و جامعه با استیضاح همراه خواهند شد و استیضاح‌کنندگان تا کجا خواهند توانست در فضای رسانه و اثبات درستی نظر خود حرفه‌ای و موفق عمل کنند؟ دوم آنکه فردای استیضاح چه خواهد شد و کدام مشکل از جامعه حل خواهد شد که با صبوری کردن در این ۱۰ ماه حل نخواهد شد؟
کد خبر : 524788
99-01-c35-221.jpg

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، آن‌سو روزنامه اعتماد و عباس عبدی و تعدادی رفقای اصلاح‌طلب‌شان ایستاده‌اند و بر استعفای حسن روحانی اصرار دارند، با این انگیزه که نگذاشتند دولت تدبیر و امید کار کند و بهتر که کنار بروید؛ این‌سو تعدادی از نمایندگان مجلس و خیل عظیمی از فعالان مجازی منتقد دولت ایستاده‌اند مصر بر استیضاح و برکناری حسن روحانی با این انگیزه که دولت ناکارآمد است و توان اداره کشور را ندارد و بهتر که کنار گذاشته شود؛ در میانه هم حسن روحانی ایستاده که در ظاهر نه توجهی به دلسوزی‌های ظاهری آن سو دارد و نه اعتنایی به انتقادات این‌سو؛ روال همیشه‌اش را پیش می‌برد و کار خودش را می‌کند و شاید هم وقتی از کار روزانه فراغت می‌یابد، با دستی زیر چانه، به جدال میان این دو گروه می‌نگرد و با خودش می‌گوید بد هم نیست؛


وقتی سرگرم و درگیر هم هستند، یادشان می‌رود مسکنی نساختیم، قیمتی کنترل نکردیم، انسولین بد توزیع شد، لبنیات و نان و حبوبات و برنج قیمتش چندباره بالا رفت، حقوق نجومی دادیم، ارز را حیف و میل کردیم، خودروی بی کیفیت را چند برابر گران کردیم و در نهایت هم نه اعتبار به پاسپورت ایرانی دادیم، نه تحریم‌ها لغو شد، نه چرخ سانتریفیوژ‌ها چرخید، نه مردم از یارانه بی نیاز شدند و نه اختلافات داخلی و دوقطبی سازی‌ها کم شد ــ بلکه افزایش هم یافت.


هم از این رو است که در میان منتقدان دولت روحانی هم اکثریت با آن‌هایی است که می‌گویند روحانی باید تا روز آخر دولتش بماند. چرایی این نظر البته ارتباطی با «حمایت» از روحانی و دولتش ندارد بلکه از قضا، چون پایان پیش از موعد دولت روحانی را حربه‌ای برای فرار او و حامیانش از مسئولیت می‌دانند و از آنجایی که با این تحلیل مواجه هستند که استعفا یا برکناری رئیس جمهور در موقعیت کنونی کشور و منطقه، توطئه‌ای برای بی دولت سازی ایران – همچون بی دولت سازی لبنان و عراق – است، و طرح پیشنهاد استعفای روحانی از سوی برخی اصلاح‌طلبان را در این راستا می‌دانند، با آن مخالفت می‌کنند.


این میان، یک سؤال هم گرچه در حاشیه و کمرنگ، اما مهم و مورد غفلت وجود دارد و آن اینکه چه شد به اینجا رسیده‌ایم که سر رفتن و ماندن دولت و بلکه میان عده‌ای از مخالفان جدی روحانی و موافقان پروپاقرص او صرفاً سر «چرایی» رفتن او و نه اصل رفتنش دعواست.


روز‌های فرار


استعفایی که عبدی و روزنامه اعتماد و دوستان‌شان بر طبل آن می‌کوبند، از جنس همه فرافکنی‌ها و فرار از مسئولیت‌های اصلاح‌طلبان است. قهر سیاسی را می‌توان به درستی یکی از سیاست‌های محوری اصلاح‌طلبان دانست که به شکل‌های مختلف و در زمان‌های مختلف بروز یافته و اصلاح‌طلبان نام آن را با بی سوادی و شاید هم شارلاتانیسم رسانه‌ای «کنش مدنی» گذاشته‌اند. در حاکمیت هستند و با حاکمیت و صندوق رأی قهر می‌کنند؛ اردوکشی خیابانی راه می‌اندازند؛ تحصن می‌کنند؛ اعتبار انتخابات را بی دلیل و سند مخدوش می‌کنند و ...


استعفای رئیس جمهور با محور «نگذاشتند کار کنیم» هم ایده‌ای تکراری است و در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی هم همین بازی‌ها را راه انداختند. همیشه پایان کار دولت و مجلس اصلاح‌طلب که می‌رسد، وقتی عمق نارضایتی مردم از عملکردشان را می‌بینند و متوجه می‌شوند که پایگاه اجتماعی‌شان دچار آسیب جدی شده، می‌گویند دیگران نگذاشتند ما کار کنیم و اختیارات کم بود و سنگ جلوی پایمان انداختند و کاندیدا نداشتیم و رد صلاحیت شده بودند و اصلاً چرا به رئیس جمهور گفتید بالای چشمش ابرویی دارد و خلاصه زمین کج است!


اما اصلاح‌طلبانی که زمان خاتمی هم از «کمی اختیارات رئیس جمهور» و «نگذاشتند کار کنیم» غوغا به پا کرده بودند، لاجرم در انتخابات‌های بعدی باید با سطح اختیارات رئیس جمهور آشنا می‌بودند و می‌دانستند برای رسیدن به چه مقامی و با چه حدی از اختیارات است که دارند تلاش می‌کنند. بنابراین باید بی رنگی حنای آنان را به مردم یادآور شد و فریب غوغاسالاری‌شان را نخورد.


روز‌های افراط


استیضاحی که برخی نمایندگان مجلس و فعالان مجازی و خواصی از انقلابیون بر آن دمیدند، هم جز شلوغی فضای سیاسی و اجتماعی جامعه در ۱۰ ماه پایانی عمر دولت روحانی ثمری نداشت. روند برگزاری استیضاح دو ماه طول می‌کشد و از سویی پس از آن هم در صورتی که نتیجه استیضاح، برکناری روحانی باشد، معاون اول (اسحاق جهانگیری) مسئولیت دولت را بر عهده می‌گیرد و در نهایت هم تا انتخابات زودهنگام بخواهد برگزار شود، عمر دولت تمام شده است.


این در حالی است که اصل استیضاح را درست بدانیم. اما دو سؤال پیش روی ماست؛ اول آنکه چقدر از ظرفیت مجلس و جامعه با استیضاح همراه خواهند شد و استیضاح‌کنندگان تا کجا خواهند توانست در فضای رسانه و اثبات درستی نظر خود حرفه‌ای و موفق عمل کنند؟ دوم آنکه فردای استیضاح چه خواهد شد و کدام مشکل از جامعه حل خواهد شد که با صبوری کردن در این ۱۰ ماه حل نخواهد شد؟ این میان، امکان آشوب افراطیون حامی دولت و نقش‌آفرینی سوءاستفاده کنندگان و رقم زدن روز‌های بی‌دولتی برای کشور هم وجود دارد. همین روز‌های بحث‌وجدل استیضاح را ببینیم؛ این انرژی صرف شده، چه سودی برای ملت داشت؟ در نهایت هم عضو هیئت رئیسه مجلس خبر داد که بحث استیضاح منتفی است.


منبع: روزنامه جوان


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب