چرا جوایز شعر وطنی عاقبت به خیر نمیشوند؟
هادی حسینینژاد؛ خبرنگار فرهنگی آنا: شعر، از دیرباز تا کنون هنر اصلی ایرانیان و پارسیزبانان بوده است و در دوره معاصر نیز، نظر به ظهور جریانهایی که با نیما آغاز شد، پرتلاطمترین گرایش هنری در کشورمان بوده است. اما چرا هیچ یک از جوایز شعر در طول این سالها، نتوانستهاند به شانیت و اعتبار قابل قبول و ماندگار در بین اهالی شعر و نقد ادبی دست پیدا کنند؟
با نیمنگاهی به پیشینه فعالیت جوایز شعر در دههها و دورههای متفاوت، درمییابیم که استمرار نداشتن و توقف جوایز مختلف بنا به دلایل متعدد، مهمترین ضعف جوایز شعر وطنی بوده است؛ از جایزه فروغ (که البته تنها به شعر اختصاص نداشت) گرفته تا جایزههای نزدیکتر مانند جایزه شعر کارنامه. البته این وضعیت، تنها متوجه جوایز شعر نیست و جوایز داستانی مانند جایزه گلشیری را نیز شامل میشود اما این معضل، در حوزه شعر که پویاترین گرایش هنری در ایران نیز بوده، بیشتر رخ مینماید.
یکی دیگر از معضلاتی که عمده جوایز شعر در ایران دچارش بودهاند، معضل اعتبار و پذیرش عموم است. این مشکل، خصوصا در باره جوایز کوچک متاخر، بیشتر به چشم آمده آنچنانکه برگزاری آنها همواره با حواشی مختلف و نقدهای متعددی با محوریت اعتبار علمی، عدالت در انتخاب و گرایشهای مورد نظر هیات داوران بوده است.
در ادامه با این سوال که: «چرا جوایز شعر وطنی عاقبت به خیر نمیشوند؟» با سه شاعر شناختهشده و فعال در دهههای اخیر همکلام شدیم که در ادامه مشروح نظرات را خواهید خواند:
جایزه ادبی باید سیستمی اداره شوند، نه مبتنی بر افراد
شمس آقاجانی، شاعر و منتقد ادبی در گفتوگو با خبرنگار آنا پیرامون وضعیت جوایز شعر و به طور کلی جوایز ادبی در کشورمان گفت: «به نظر من مشکل اصلی این است که جوایز ما سامانمند نبوده و دارای سیستمی مستقل از افراد نیستند. به همین خاطر است که اغلبشان دچار اعمال سلیقه و افت اعتبار میشوند.»
وی ضمن بیان این مطلب که جوایز ادبی معتبر جهانی، ارتباطی به دولتها و رئیسجمهوریهایی که میآیند و میروند ندارند، اظهار داشت: «اگر نگاهی به جایز شعر فجر بیندازیم، میبینیم که این جایزه در دولتهای قبل جور دیگری اداره میشد و با تغییر دولت هم، با وجود تحولاتی که از سوی برگزار کنندگان پیگیری میشد، عملا نتایج مورد نظر به دست نیامد. در صورتی که اگر این جایزه منطبق بر یک سیستم درست و مشخص پیش میرفت، در حال حاضر در کار خود موفقتر بود.»
سراینده مجموعه شعر «گزارش ناگزیری» همچنین درباره جوایز خصوصی و مستقل گفت: «بخشی از مشکلات جوایز خصوصی، مشکلات مالی هستند که به نظر من اگر فرهنگ جوایز ادبی آنطور که باید در جامعه جابیفتد، جذب اسپانسر برای جوایز مشکلی حل شدنی است. اما از آنجا که این امر محقق نشده، عمده جوایز در دوره بقای خود، مبتنی بر احساس مسئولیت و تعهدات شخصی پیش رفتهاند؛ نه مبتنی بر یک ساز و کار مدون و مشخص.»
وی ادامه داد: «معمولا جوایز شعر در ایران فاقد یک سیستم مدون برای برگزاری و انتخاب آثار برگزیده بودهاند و به همین خاطر اعتبار آنها همواره مخدوش بوده است. به نظر من اینکه داوران یک جایزه چه کسانی باشند، به اندازه وجود یک ساز و کار مشخص و قواعد درست و ثابت مهم نیست.»
آقاجانی خاطر نشان کرد: «نبود ساز و کارهای ثابت و مشخص باعث میشود حتی برخی از آثار در مرحله اول انتخاب نیز توسط داوران معرفی نشوند و وقتی میبینیم برخی از مجموعه شعرهای قابل تامل و قوی، در بخش انتخاب اولیه حذف شده و یا اصلا نادیده ماندهاند، طبیعی است که به اعتبار و صلاحیت آن جایزه تردید کنیم.»
شاعر مجموعه شعر «راوی دوم شخص» افزود: «در چنین شرایطی، جوایز ادبی و خصوصا جوایز شعر در کشورما، به شدت نسبی برگزار میشوند و حداکثر موفقیتشان از 20 درصد حد مورد انتظار، فراتر نمیرود. بنابراین هر کدامشان حکم تیری را دارند در تاریکی و چندان نمیشود انتظار به هدف نشستن از آنها داشت.»
داوران جناحنگر، عامل اصلی تعطیلی جوایز مستقلاند
فریاد شیری، شاعر و منتقد ادبی جناحی شدن جوایز ادبی، خصوصا جوایز شعر را یکی از مهمترین عوامل ناکارآمدی آنها میداند. وی در اینباره به خبرنگار فرهنگی آنا گفت: «یکی از دلایلی که جوایز ادبی، نتوانستهاند آنطور که باید و شاید دوام بیاورند و بازده خوبی از عملکرد خود در مجامع ادبی بهجا بگذارند، گرایش و جانبداری از طیفهای خاص از ادبیات بوده است؛ جوایز دولتی به گونهای و جوایز خصوصی به گونهای دیگر!»
وی با اشاره به مشکلات مالی جوایز کوچک خصوصی، اظهار داشت: «بسیاری از گردانندگان جوایز مستقل با مشکلات و فشارهای مالی دست و پنجه نرم میکنند و فشارها باعث میشود برخی از جوایز در میانه راه فعالیت خود را قطع کنند. اما به نظر من مساله مهم دیگری که جوایز ادبی را در کشور ما تهدید میکند، نبود نگاه جامع و کلان به کلیت طیفها و جریانهای ادبی و شعر توسط جوایز است.»
شاعر مجموعه «و تن فروشی نیست» توضیح داد : «مهم است که گردانندگان و داوران جوایز ادبی از چه طیفی انتخاب شده باشند، زیرا اگر تمام جریانهای ادبی در بین آنان نمایندگانی نداشته باشند، طبیعی است که نتیجه نهایی به سمت طیف و گرایشی خاص سوق پیدا خواهد کرد. این وضعیت، در بین شاعران ایجاد بیاعتمادی و بدبینی میکند و قطعا از اعتبار جایزه کم خواهد کرد.»
وی ضمن بیان این مطلب که داوران هستند که به یک جایزه اعتبار میدهند، گفت: «به نظر من عامل اصلی متوقف شدن جوایز ادبی مستقل، همین مساله انتخاب داوران و رعایت نکردن عدالت و شرایط مساوی برای جریانهای شعری و ادبی مختلف از سوی آنان بوده است.»
فرهنگ فعالیت مستمر در ایرانیان نیست
محمد آزرم که او نیز یکی از شاعران و منتقدان فعال و شناخته شده است، معتقد است استمرار نداشتن جوایز ادبی، بزرگترین نقدی است که باید به آنها روا داشت. وی در توضیح این نظر به خبرنگار آنا گفت: «من فکر میکنم اصولا فرهنگ استمرار و تداوم در بین ما ایرانیان وجود ندارد و ذهن و روح ایرانی، نمیتواند یک جریان یا یک فعالیت را در دراز مدت مدیریت و دنبال کند.»
وی با طرح یک سوال افزود: «چرا با وجود جایگاه شعر در ایران، یک مجله 100 ساله تخصصی در حوزه شعر نداشتهایم؟ آن وقت چرا کشورهای دیگر، مثلا کشور آمریکا که 200 سال هم قدمت فرهنگی ندارد نشریات ادبی با پیشینه بالای 100 سال دارند؟»
سراینده مجموعه شعر «هوم» ادامه داد: «یا چرا مثلا قدیمیترین روزنامه مدرن در ایران که روزنامه اطلاعات است، از بدو تاسیس تا کنون حتی یک ستون ثابت شعر را در ساختار صفحات خود حفظ نکرده که امروز بگوییم این ستون، 90 سال قدمت دارد؟»
آزرم خاطر نشان کرد: «جوایز ادبی نیز چنین وضعیتی در کشورمان دارند. 4 نفر دور هم جمع میشوند و حول محور اهداف و تفکرات خود جایزهای را راهاندازی میکنند اما چند سال بعد، بنا به دلایل مختلف آن را رها میکنند!»
وی با بیان این مطلب که جوایز،اعتبارشان را از موسسان و داوران و متدهای داوری خود میگیرند، افزود: «البته طبیعی است که ایرادات دیگری نیز به اکثر جوایز مستقل ادبی وارد است و اعتبار آنها را زیر سوال میبرد. به هر تقدیر جایزهای که در آن اصول برگزاری و انتخاب حرفهای و درست لحاظ نشود، دچار سلیقهمحوری میشود.»
این شاعر و منتقد ادبی در پایان تاکید کرد: «مشکلات دیگری از جمله مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیز در تعطیلی جوایز ادبی نقش دارند اما همچنان معتقدم مشکل اصلی، نبود فرهنگ کار مستمر در کشورماست که از آغاز، پایههای هر فعالیت گروهی را سست میکند.»
انتهای پیام/