بازتعریف ماهیت نظم سیاسی و شیوه حکمرانی/روابط بینالملل در دوران پساکرونا چگونه خواهد بود؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، نظام بینالملل را در دوران پساکرونا باید ساختاری موجود، دارای نظم مستقر و البته متفاوت از گذشته دانست. باید از هماکنون برای جهان پساکرونا آماده شویم؛ جهانی که در آن ماهیت نظم سیاسی و شیوه حکمرانی متفاوت خواهد بود و با دگرگون شدن نظام سیاسی مشروع و شیوه حکمرانی مطلوب، حاکمیت مردم بیش از هر عامل دیگری مبنا قرار خواهد گرفت و نظام بینالملل را دگرگون خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
جهان پساکرونا امنتر خواهد بود/ کرونا شکنندگی جوامع را نشان داد
باید بحران کرونا را در نقش یک «شگفتیساز راهبردی» بررسی کرد که پدیده و تحول بسیار مهمی در جهان بهشمار میرود. این بحران نشان داد کشورهای بزرگ و به اصطلاح ابرقدرت، با وجود انباشت قدرت سخت، بسیار آسیبپذیر هستند. نظام بینالملل که همگان انتظار رویارویی هستهای یا جنگ جهانی سوم از آن داشتند، تنها با ظهور یک ویروس در آستانه تغییر و تحول عظیم قرار گرفته است.
جهانی شدن و تأثیرات آن بر دولتها
با بررسی دیدگاههای اندیشمندان روابط بینالملل درباره تأثیرات ویروس کرونا بر نظم و نظام بینالملل متوجه میشویم آینده از هماکنون آغاز شده و یک پای آن در حال است، همانگونه که حالِ ما در گذشته ریشه دارد. نقطه اشتراک نظرات تحلیلگران آنجاست که بحران کرونا تغییر و تحولاتی را در نظام بینالملل ایجاد میکند؛ یا میتوان ادعا کرد همه دیدگاههای مختلف پذیرفتهاند بحران کرونا بر نظم لیبرالی و نئولیبرالی داخل کشورها و بر نظام بینالملل تأثیر خواهد گذاشت، اما طبعاً بر سر ماهیت، عمق و نحوه ایجاد تغییرات و چگونگی مدیریت آن اختلاف نظر وجود دارد.
کرونا نوعی متغیر و پیشران سرعتدهنده است و باعث میشود برخی گمان کنند شاهد پایان جهانی شدن لیبرال خواهیم بود و برخی دیگر براین باور باشند که مردم دنیا جهانی از نوعی دیگری را تجربه خواهند کرد که میتواند حول محور چین باشد. جهانی شدن و نظم لیبرال موجود که مبتنی بر هژمونی و نقشآفرینی بلامنازع آمریکا بود، در حال انتقال به چین است. در این راستا نباید از اقدامات دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا غافل شد که با شعار «اول آمریکا» و سیاستهایی که اتخاذ کرد، در عمل ضربه سنگینی به نظام جهانی لیبرالی زد که خود آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم معمار آن بود و لذا بسیاری از لیبرالها به وی تاختند.
رقابت میان نظامهای سیاسی مختلف
در دوران پساکرونا شاهد دو نوع سبک حکمرانی خواهیم بود؛ نخست، سبک مبتنی بر تقویت دولتهای اقتدارگرا و استبدادی افراطی و دوم، دولتهای مردمسالار واقعی و مسئولیتپذیر در قبال انسانها. علاوه بر این، به دلیل مداخله نکردن در خدمات درمانی و بهداشت عمومی از سوی دولتهای نولیبرالی، دولتهای مرفه بازسازی شده شکل خواهد گرفت. نمونه بارز این دولتها را امروز میتوان در کشورهای حوزه اسکاندیناوی مشاهده کرد.
از سوی دیگر اتحادیه اروپا از بحران کرونا و چگونگی مدیریت آن در کشورهای اروپایی تأثیر میپذیرد. به این دلیل که این روزها اتحادیه اروپا به «مرد بیمار اروپا» بدل شده است، از لحاظ درونی و جهانی مقبولیت ندارد. با وجود همه تلاشهایی که برای تقویت این اتحادیه انجام شد، اکنون به لحاظ انسجام درونی و نقشآفرینی بینالمللی دچار چالش است. آنها در پرونده هستهای ایران ناتوانی و ضعف مفرط کنشگری از خود نشان دادند. لذا برآیند وضعیت اروپای واحد این است که این بازیگر کماکان دنبالهرو آمریکا و قدرت درجه دو بینالمللی است.
تغییر الگوهای دوستی و دشمنی در روابط بینالملل
در دوران پساکرونا الگوهای تعامل میان بازیگران بینالمللی دستخوش دگرگونی خواهد شد. از سویی تعامل مثبت مبنی بر همکاری میان بعضی از قدرتهای شرقی مانند ایران، چین و روسیه و از سوی دیگر رقابت میان چین و هند افزایش خواهد یافت. مهمتر اینکه الگوی رقابت میان آمریکا و چین بیشتر چالشبرانگیز خواهد شد. امروز شاهدیم همکاریها و هماهنگیها در خارج از جهان غرب بیشتر است، اما در جهان غرب شاهد گستردهتر شدن شکاف میان دو سوی آتلانتیک (اروپا و آمریکا) هستیم، به گونهای که اروپاییها بهشدت از مواضع آمریکا بهویژه در دوره ترامپ ناراضی هستند. به نظر میآید در نظام بینالملل پساکرونایی رقابت درون بلوکی در غرب افزایش یابد.
انتهای پیام/4106/4033/پ
انتهای پیام/