ترامپ در برابر ایران علناً عقبنشینی کرد / غافلگیری همگان با سیلی مقتدرانه جمهوری اسلامی به آمریکا
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا از العهد، بهمحض ترور سردار شهید قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس به دست نیروهای استکباری و استعماری، برخی تحلیلگران سیاسی که ادعای نبوغ استراتژیک داشتند، شروع کردند به گمانهزنیهایی که مطابق کینهها و ترسهای درونی آنها بوده و هیچ درایت و واقعگرایی در آن دیده نمیشد. این تحلیلگرنماها، گاهی میگفتند ایران جرئت پاسخ دادن به اقدام آمریکا را ندارد و بار دیگر میگفتند ایران پاسخ را در مکانی دور میدهد تا اتهام را از خود دور کند.
اما در واقعیت دیدیم که پاسخ ایران داده شد و همه را غافلگیر کرد. با این حال، دشمنان همچنان از موضع خود پایین نیامده و مدعی شدند که این حمله ایران، هیچ تلفاتی برای ایالاتمتحده نداشته است. در این شرایط، باید بگوییم:
1. درگیری بین ایالاتمتحده و ایران، در وهله اول، بر اساس منافع نیست؛ هرچند که ایران هم حق دارد مانند تمام دولتهای دیگر، طبق منافعش عمل کند. این درگیری، پایه ایدئولوژیک دارد که اولین نشانههای آن، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 آشکار شد.
2-ایران با یک قدرت متکبر مواجه است که به نظامهای اخلاقی متافیزیک یا وضعی، پایبند نیست و هیچ احترامی برای منشورهای بینالمللی قائل نمیشود. این قدرت، از سامانه سلاح پیشرفته و استقرار نیروهایش در میدان جغرافیای جهانی برخوردار است و به همین دلیل، هر تصمیمی برای مقابله با آن، باید مورد بررسی عمیق قرار بگیرد، تا نقاط ضعف آمریکا کشفشده و به شکلی متوازن از آنها استفاده شود؛ بهنحویکه بتواند به دشمن ضربه زده و درعینحال، واکنشهای آن را محدود کند.
3. از زمان گورباچف و گرایش جهان به زمان تکقطبی شدن، هیچکس در برابر قطب آمریکایی قرار نگرفته است؛ بهجز ایران، که همواره در حال درگیری با این غول نظامی و اقتصادی است، تا آنجا که موفق شده است از هیبت آن بکاهد. ایران با وجود تمام محاصرهها، کشتارها و تهدیدها، در برابر آمریکا و همپیمانانش ایستاده است.
4. آنها که بدون در اختیار داشتن اطلاعات سرّی و محرمانه، در زمینه سیاسی و نظامی فلسفهبافی میکنند، دیدگاههایشان تنها بر اساس اطلاعات سطحی استوار است و هیچ تفکری در مورد موازین قوای بینالمللی و ائتلافها، تلاقی منافع قدرت درگیری، زمانبندی آن و دیگر عوامل ضروری برای اتخاذ یک تصمیم و اقدام ندارند. ایران بهآرامی در میدان مینها گام برمیدارد تا پیروز شود و به همین دلیل، از عامل زمان، تا حد امکان، برای پیشروی در ابعاد علمی و نظامی استفاده کرده و تلاش میکند قواعد درگیری را بهصورت تدریجی تغییر دهد.
5. کسی که خوانشی از سیاست بینالمللی و اقتصاد جهانی داشته باشد، درمییابد که ایالاتمتحده در مسیر خود، به سمت ضعف در سطح تأثیرگذاری و سیطره خارجی بینالمللی پیش میرود؛ چراکه اژدهای چینی و خرس روسی، رقبای سرسختی برای آن هستند. پیشبینیها حکایت از آن دارد که مقابله آمریکایی- چینی، از سطح اقتصادی فراتر رفته و چهبسا بتواند موازین قوا در میدان بینالمللی را تغییر دهد.
6. سیلی اول، در چارچوب پاسخ قدرتمند و جسورانه ایران، زده شد و تأثیر زیادی در کاهش هیمنه آمریکا و سیاست تکقطبی آن دارد؛ همانطور که ترامپ علناً عقبنشینی کرده، از پاسخ نظامی، صرفنظر نمود و تنها تهدید به تحریمهای اقتصادی بیشتر کرد.
همواره جمهوری اسلامی ایران، سیلیهای خود را یکی پس از دیگری به محور آمریکایی زده است؛ همچنان که این رویه را در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا و رژیم صهیونیستی و تبدیل آن به سفارت فلسطین، حادثه طبس و شکست نقشههای آمریکا برای از بین بردن انقلاب ایران با جنگ تحمیلی در طول سالهای 1980 تا 1988 دیدیم. پس از آن، شاهد حمایت ایران از جنبشهای آزادیخواهانه و مقاومت در دو جهان اسلامی و عربی بودیم اما امروز، با ترور سردار قاسم سلیمانی، مرحله تازهای از درگیریها آغاز شده است.
مترجم: دکتر مریم نصراللهی
انتهای پیام/4106/پ
انتهای پیام/