دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
18 دی 1398 - 00:01
دهه بصیرت20/ دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه صنعتی شریف:

9 دی یکی از شیرین‌ترین خاطرات نسل جدید انقلاب است/ مدیران جوان نیازهای مردم را جدی بگیرند

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه صنعتی شریف گفت: 9 دی یکی از شیرین‌ترین خاطرات نسل جدید انقلاب اسلامی است، اولین درس 9 دی این است که نسل جدید مدیران جوان، مردم را جدی بگیرند و صدای آن‌ها را بشنوند.
کد خبر : 464818
_MID1224.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه تشکل‌های دانشجویی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، پس از اعلام نتایج انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ برخی از کاندیداها و احزاب سیاسی شکست‌خورده در رقابت‌های انتخاباتی که بازیچه اقدام طراحی‌شده دشمن بودند، با اعتراض به نتیجه انتخابات برخی از شهرهای ایران به‌ویژه شهر تهران را دستخوش ناآرامی‌ها و اعتراضات کردند.


این اعتراضات که هم‌زمان فضای دانشگاه‌های تهران و برخی از شهرستان‌ها را تحت تاثیر قرارداد تا دی‌ماه همان سال به طول انجامید. ناآرامی‌های دی‌ماه با روز عاشورا حسینی هم‌زمان شد و آشوبگران با توسل به حربه خلوت بودن خیابان شروع به آشوب در خیابان‌ها و هتک حرمت به هیئت‌های عزاداری کردند.


بعد از غائله آشوب روز عاشورا توسط اغتشاشگران مردم ایران در روزهای هشتم و نهم دی ماه برای محکومیت این آشوب‌ها دست به راهپیمایی خودجوش زدند. به همین منظور برای بررسی و واکاوی وقایع در روز ۹ دی پای صحبت‌های محمد صالح سلطانی دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه صنعتی شریف نشستیم. مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید


آنا: به نظر شما پیامدها و ریشه‌های قیام مردمی 9دی چه بود؟


سلطانی: بهتر است ابتدا به عقب برگردیم و ریشه‌های 9دی را از 22خرداد 88 جستجو کنیم. ما در انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 با صحنه بی‌سابقه دوقطبی سیاسی در کف جامعه مواجه شدیم که عموم مردم را درگیر خود کرده بود. یعنی تا قبل از انتخابات حال جامعه ما به خاطر شور و هیجانی که داشت خوب بود.


اما بعد از 22 خرداد با ادعای تقلب از جانب میرحسین موسوی مواجه شدیم که باعث شد آن شور و هیجان به بدترین شکل ممکن کانال‌کشی شود و قطعاً ریشه‌های ماجرای 88 نیز در همین ادعای تقلب بود. که در آن برهه برای مردم قابل‌باور بود. هرچند با اندک آشنایی با ساختار انتخاباتی ایران می‌توان فهمید که تقلب در این ابعاد امکان‌پذیر نیست و نقل‌قول‌ها مثل آقای تاج‌زاده که زندان به دوستان خود می‌گفت ما انتخابات را باختیم.


اما به‌هرحال در آن برهه زمانی 13 میلیون نفر قوی‌ترین اقلیت در ایران بودند که باور شکست برای آن‌ها سخت بود. همچنین میرحسین موسوی را در ابتدا نباید به‌عنوان یک فتنه‌گر شناخت چراکه کاندیدای تائید صلاحیت شده شورای نگهبان بود که در تبلیغات خود ادعا می‌کرد از بقیه ولایتمدارتر است همین باعث شد جمعیت قابل‌توجهی با وی همراه شوند که اوج آن در راهپیمایی 25 خرداد بود.


ولی 29خرداد با حضور رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه و خطبه‌های تاریخی ایشان خط فتنه را از مردم جدا کرد بنده معتقدم  29 خرداد خلع سلاح فتنه از حمایت مردم بود. پس‌ از آن می‌توان ریزش چشمگیر مردم از خط فتنه را مشاهده کرد به‌طوری‌که بعد از آن ادعاهای عجیب‌وغریب مطرح می‌شود و اعتراضات شکل عریانی به خود می‌گیرد. مثلاً در 27 شهریور روز قدس شعار علیه آرمان فلسطین یا 13 آبان شعار علیه استکبارستیزی سر می‌دادند.


نقطه اوج این اتفاقات در 6 دی 88 روز عاشورا بود که دیگر برای مردم غیرقابل‌تحمل شد و نیاز بود حضور میدانی مردم کار را تمام کنند. حتی هیچ‌کس انتظار چنین جمعیتی را نداشت. من نقطه پررنگ و در واقع شاه‌کلید حماسه9 دی را رویکرد تبیینی آن زمان از سوی نهادهای دولت و حاکمیتی می‌دانم. اینکه برای مردم استدلال داشتند، علاوه بر سخنرانی‌های مکرر رهبری نهادهای مسئول در این حوزه نیز تمام تلاش خود را برای روشن شدن مردم کردند.


به‌طور مثال شورای نگهبان 10 روز فرصت صلاحیت انتخابات می‌دهد که توسط رهبری 5 روز دیگر تمدید می‌شود همچنین از شخص نامزدهای انتخابات برای حضور در شورای نگهبان دعوت می‌شود که تنها محسن رضایی قبول می‌کند. و برای اولین بار در تاریخ انقلاب آمار صندوق‌ها را هم مشخص می‌کنند. و صداوسیما به‌صورت زنده از صندوق‌های رأی گزارش تهیه می‌کرد.


این سیر تبیینی باعث شد حضور مردم در خیابان‌ها به حداقل برسد که پیش‌قراول این تبیین شخص رهبری بود. ولی الآن که 10 سال از فتنه گذشته همچنان برای موضوعات مختلف مردم اسیر ابهامات و پرسش‌هایی هستند اما هیچ مسئولی خود را ملزم به پاسخگویی نمی‌داند و برای تصمیمات خود نظر مردم را نمی‌پرسند برای همین اعتراضات به‌صورت خشونت باری مثل آبان امسال شکل می‌گیرد، اگر دنبال تکرار حماسه 9دی در موقعیت مشابهی باشیم  باید همان سیر و فرایند را طی کنیم و خود را ملزم بدانیم با مردم مهربان باشیم.


آنا: شور و هیجان به‌صورت نادرستی هدایت شد، این کم‌کاری از چه کسانی بود که نتوانستند شور و هیجان را کنترل کنند؟


سلطانی: در انتخابات 1388 ما با یک فضای قطب دیده بین مردم مواجه بودیم که احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی علاوه بر کاندید بودن یک فضای شیفتگی بین آن‌ها و هوادارانشان وجود داشت. به نظرم مقصر اصلی شخص میرحسین موسوی بود چراکه از سرمایه اجتماعی عظیم برخوردار بود اما عمداً یا سهواً هیجانات آن‌ها را به آشوب‌های خیابانی کشاند که با سخنرانی چند نفر از مسئولان نظام این جمعیت کنترل نمی‌شد، و اصلاً اعتراض رهبر معظم انقلاب به میرحسین موسوی هم همین بود که اگر اعتراضی دارید از راه قانونی پیش بروید که این‌طور نشد، به‌هرحال نمی‌شد از آقایان اصولگرا توقع داشت این جمعیت را هدایت می‌کردند.


صالح سلطانی دبیر انجمن مستقل شریف


آنا: به نظر شما چقدر شبهات  سال 1388 برای مردم تبیین شده و نقش دانشجویان در آن را چطور ارزیابی می‌کنید؟


سلطانی: به نظر بنده پرونده تقلب در انتخابات 1388 برای مردم بسته‌شده است چراکه آخرین میخ بر تابوت شبهه تقلب را در انتخابات 1392 کوبیدیم یعنی جایی که حسن روحانی با 7/. درصد توانست پیروز شود. پیشنهاد می‌کنم حتماً کتاب فتنه تقلب را مطالعه کنید، در این کتاب نکات جالبی درباره اقدامات اعتماد ساز نظام از دفتر رهبری تا شخص رئیس‌جمهور و دیگر نهادها آورده است که چه تلاش‌هایی کردند تا به مردم پاسخ دهند و اعتماد بین آن‌ها شکل بگیرد.


مثلاً درخواست بازشماری آراء که درخواست معترضان بود اما پای‌کار نیامدند تا اینکه شورای نگهبان به‌صورت داوطلبانه این کار را انجام داد. صداوسیما نیز به‌صورت زنده برای مردم گزارش تهیه می‌کرد به‌ طوری که منبع بسیاری از صحبت‌های مردم صداوسیما شده بود. الآن هیچ‌کس مستدل نمی‌تواند در مورد فتنه 88 صحبت بکند اگر هم کسی حرفی دارد همان‌طور که گفتم انتخابات 1392 خط بطلانی بر آن بود. اما الآن به روشنگری‌های دیگری نیاز داریم.


در دولتی که 50 درصد آن ایده‌آل میرحسین موسوی است مردم نامحرم هستند. نمونه بارز آن گرانی بنزین بود که دولت تصمیمی می‌گیرد که انگارنه‌انگار قرار است مردم بار گرانی آن را متحمل شوند. سال 88 فاصله میان حاکمیت و مردم کم بود و مردم احساس می‌کردند به سؤالشان پاسخ داده می‌شود. باید به مردم برگشت و به آن‌ها احترام گذاشت.


9دی و حضور شگفت‌انگیز مردم با هزار و یک برکت برای نظام داشت، اما مسئولان نباید کم‌کاری کرده و به حضور مردم معتاد شوند. یعنی الآن با حضور مسئولانی مواجه هستیم که فکر می‌کنند می‌توانند با برانگیختن احساسات مردم، ملت را پای صحنه بیاورند و مشکلات را حل کنند. درصورتی‌که این آفت از بی‌عملی مسئولان می‌آید که از نجابت مردم سوءاستفاده می‌کنند، نمونه‌اش همین فتنه اخیر در آبان 1398 که قطعاً در فتنه بودن آن شکی نیست اما خب ما از چه کسی زخم خوردیم؟ از سوءتعبیر در اجرای یک تصمیم اقتصادی.


انتخابات 1388 حاکمیت تقصیری نداشت بلکه جریان حاضر در انتخابات بود که نانجیبی کرد. اما الآن رئیس‌جمهور ماست که عامل ایجاد بحران در کشور می‌شود. ما باید نگران این باشیم چرا در 9دی 1388 باید شاهد جمعیت میلیونی، در 96 جمعیت صدها هزارنفری و در 4آذر امسال جمعیتی به‌مراتب کمتر هستیم. ببینید حضور مردم درصحنه کار را تمام خواهد کرد نمونه‌هایش را هم دیده‌ایم. ولی مردم برای حضور خود دلیل می‌خواهند باید قانع شوند. حفاظت از آرمان‌های نظام هم دلیل قانع‌کننده‌ای است.


این انقلاب، انقلاب مردم است که برای آن خون و هزینه داده‌اند. اگر مردم نخواهند فتنه را جمع کنند اصلاً نمی‌توانیم کاری انجام دهیم، اگر می‌بینیم برخورد سختی با فتنه‌گر صورت می‌گیرد چون پشتوانه نیروهای امنیتی قوت قلب مردم است که مجازات آشوب‌گر را می‌دانند به‌این‌علت جمع‌کردن فتنه در میدان ممکن می‌شود. من قائل به این هستم که اگر هر زمان مردم احساس کنند آرمان‌های انقلاب به خطر افتاده باشد بازهم درصحنه حاضر می‌شوند.


من احساس می‌کنم گفتگو دولت با مردم قطع شده است. آقای رئیسی به‌عنوان یک نمونه موفق و دم دست‌ترین نمونه است که با مردم گفتگو می‌کند، اقشار مختلف حاکمیت هم باید با زبان مردم نزدیک شوند این‌ها چیزهای بدیهی در آرمان‌های انقلاب بود و خیلی زشت است بعد از 40 سال باید در مورد این موضوع صحبت کنیم. رئیس‌جمهور ما حاضر نیست حتی از همان هوای مردم تنفس کند و موقع آلودگی سفر می‌کند، و با مردم و دانشجوها گفتگو نمی‌کند.


این‌ها درنهایت باعث ناامیدی مردم و عقب‌نشینی آن‌ها می‌شود که بعداً با جرقه‌ای مثل گرانی بنزین بیرون می‌زند.  اما اگر مردم را محرم ندانیم و درد و دل آن‌ها را نشنویم هیچ تضمینی وجود ندارد این حرف رهبر معظم انقلاب و امام خمینی(ره) است که خدا به هیچ‌کس چک سفید امضاء نداده است.


مردم ما خیلی نجیب هستند. فرانسه را ببینید یک سال است هر یکشنبه تظاهرات می‌کنند اما در این 40 سال چند بار آشوب خیابانی در ایران شکل‌گرفته است؟ البته نمی‌شود گفت همه اعتراضات در ایران مردمی بوده چراکه در برخی از آن‌ها مردم هیچ نقشی نداشتند اما بازهم در مقایسه با کشورهای هم‌جوار چیزی نیست. اگر هم اعتراضی می‌بینیم یعنی دیگر صبر مردم سرریز شده است که حاضر شده‌اند به خیابان بیایند.


مسئولان ماهم فکری برای مواجه با آن ندارند. اگر دقت کنید سیکل بحران‌ها در ایران 10 ساله بوده اما الآن کاهش پیداکرده است اما بااین‌حال هنوز هم از بسیاری کشورها فاصله‌ داریم. ولی معمولاً اعتراضات مردمی در ایران رادیکال بوده است. بخشی از آن به‌این‌علت است که دشمن منتظر فرصت برای ناآرام کردن ایران است. می‌توانیم اعتراضات را به شیوه درست سازمان‌دهی کنیم.


مسئولان مواجه بی‌واسطه‌ای با مردم ندارند که درد و دل آن‌ها را گوش کنند، فرصت اعتراض مدنی هم که نمی‌دهند، حالا همین اعتراضاتی هم که شکل می‌گیرد بازهم طلبکار شویم؟ نباید این‌طور باشد که جز صندوق رأی راه دیگری برای شنیدم صدای مردم داشته باشیم، اینکه منتظر هر انتخابات باشیم تا صدای مردم شنیده شود. به همین علت است مردم می‌بینند آبان 1398 تا انتخابات 5 ماه فاصله است یا می‌بینند از دی1396 تا صندوق بعدی 2 سال مانده پس راهی جز اعتراض پیدا نمی‌کنند که درنهایت با سوءاستفاده دشمن همراهی شود.


ما باید سازوکاری جز صندوق رأی برای شنیدن صدای مردم داشته باشیم تا صدای مردم پژواک داده شود. پیدا کردن راه آن‌هم دست جامعه شناسان و کارشناسان علوم سیاسی و.. است.


آنا: به نظر شما 9دی چه دست آوردهایی مهمی داشت و برای ماندگاری آن‌ها از چه ابزاری می‌شود استفاده کرد؟


سلطانی: 9 دی یکی از شیرین‌ترین خاطرات نسل جدید انقلاب اسلامی است. نکته اول این است که فتنه 88 با حضور مردم جمع شد. الآن بحث جوان‌گرایی در گام دوم انقلاب مطرح است، اولین درس 9 دی این است که نسل جدید مدیران جوان مردم را جدی بگیرند و صدای آن‌ها را بشنوند.


نکته بعدی نیز حساب دو سه غده سرطانی از نظام جدا شدند. نخست‌وزیر 8 سال کشور، رئیس مجلس 6 سال و رئیس‌جمهور اسبق. نکته بعدی درس معنویت این حماسه بود. چراکه شعار 9 دی یا حسین بود، ما با مردم معنوی روبه‌رو هستیم که احساس کردند دین و ایمانشان نشانه رفته است. درست است که ظواهر مردم تغییر کرده اما در چنین اتفاقاتی می‌فهمیم همچنان معنویت آن‌ها پابرجاست. این سرمایه عظیمی است که باید قدر آن را دانست.


انتهای پیام/4133


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته