جنبش دانشجویی در هر موضوعی که ورود کرده تأثیرگذار بوده است
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، علی اسکندری عضو شورای مرکزی اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی بهنمایندگی از سوی این اتحادیه در نشست دبیران اتحادیههای دانشجویی که به مناسبت 16 آذر در خبرگزاری آنا برگزار شد، حضور یافت.
برای شروع، درباره تاریخچه جنبش دانشجویی پیش از انقلاب و تفاوت آن با جنبش دانشجویی امروزی توضیحاتی بفرمایید؟
یک نکته درباره وقایع 16 آذر سال 32 این است که دانشجویان در آنزمان دغدغهمند بودند که بهراحتی به یک شخصیت حتی درجه یک آمریکایی اعتراض میکنند و در این راه شهید میشوند. چه اتفاقی میافتد که به اینجا رسیدهایم که بهعنوان مثال وزیر امور خارجه انگلیس به ایران میآید و همه ما میدانیم که وقتی انگلیس مستقیم میآید یعنی یک اتفاق وحشتناک رخ میدهد ولی صدایی از کسی درنمیآید یا لودریان وزیر امور خارجه فرانسه میآید بهزحمت تعدادی از دانشجویان جمع میشوند که با همان هم مقابله میشود.
این روند چه تطوری را طی میکند که به این مرحله میرسیم. به مراسمی که در روز دانشجو برگزار میشود نگاه کنید، نامگذاری روز دانشجو بهدلیل شهادت دانشجویان بر سر آرمانها و دغدغههای استکبارستیزی بوده است چه اتفاقی افتاده که در این روز جشن میگیریم، استندآپ کمدیها برگزار میشود، یا نهایتاً این است که مثلاً مناظره برگزار میشود.
مهم است چه اتفاقی افتاده که روز دانشجو برای ما تبدیل به مخدر شد و آرمانهایی که داشتیم به دست فراموشی سپرده شد. این همه کار و آرمان برزمینمانده وجود دارد و هیچکدامشان پیگیری نمیشود. در شهرستانها، در تهران، در بخشها و اتحادیههای مختلف، این مسئله که اتفاقهای مهمی در کشور میافتد و صدایی از کسی بلند نمیشود تقریباً همهگیر شده است.
اتفاقهای خوبی هم توسط تشکلها رقم خورده است. در موضوع کارگران هفتتپه همین دانشجوها مطالبه کردند، یا در موضوع دهونک، که البته در این وقایع هم دانشجویان با تأخیر ورود شد. یعنی آنقدر از قشر دانشجو دور شدهایم که اصلاً از درد مردم خبر نداریم.
این همه اتفاق مهم در کشور رخ می دهد که تشکلها بیخبر هستند، خصوصیسازیها، CFT، حتی صداوسیما که قرار بود جبهه جنگ باشد، هر سال رهبر معظم انقلاب از دانشجویان درخواست دارند که شما این چندتا چیز را پیگیری کنید، این کارها را بکنید. چه کاری پیگیری میشود؟
این مشکلی است که به تشکلها برمیگردد، چرا مطالبات پیگیری نمیشود؟
بخشی از موضوع به خودمان برمیگردد که چه اتفاقی رخ داده که دانشجویان این عملکرد را دارند.
حضرت آقا میگوید آتش به اختیار عمل کنید، ظاهراً حمایتها هم کم نیست؛ چرا دانشجویان منفعل هستند؟
مگر چه اتفاقی افتاد که عباس آخوندی نتوانست شهردار شود. غیر از این فشارهایی بود که از چپ و راست وارد آمد. تشکلهای دانشجویی، تجربۀ موفق کم ندارند، یعنی آنجایی که جنبش دانشجویی تبدیل شد به یک جنبش عمومی و توانست حرفش را به عامه مردم برساند به توفیق دست یافت. مگر از این موارد کم داریم که توانستیم به موفقیت برسیم؟ CFT کم موفقیتی بود؟ 40 رأی مخالف به 120 رأی تبدیل شد. نمونههای موفق دانشجویی زیاد است و خیلیهایش را اصلاً ما نشنیدهایم یا حتی شما که خبرگزاری هستید اصلاً نشنیدهاید؟
یعنی جنبش دانشجویی در جایی نمیخواهد ورود کند، تواناییاش را ندارد یا رصدش ضعیف است؟
به چند بخش تقسیم میشود. یکی اینکه کلاً فضای جامعه به سمت «نمیشود»، «نمیتوانیم»، «امکانش نیست» رفته است که این موضوع به «رسانه»ها برمیگردد. رسانهها میتوانند اتفاقهای خوبی در جنبش دانشجویی افتاده را منعکس کنند. فضای کشور به این سمت رفته که «نمیشود». اینقدر برخی رسانههای معاند داخلی و خارجی فشار آوردهاند اما باید با آنها مقابله کرد.
به عنوان مثال گروهی از دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران مسئله مهمی از گمرک را حل کردهاند. درآمد گمرک چندین برابر افزایش یافته است ولی اصلاً دیده نمیشود. اتحادیهها، دفاتر بسیج دانشجویی فعالیتهای بسیاری کردهاند، بسیج دانشگاه تهران، موضوع خدمترسانی و کولبرها را پیگیری میکند.
فقط هم رسانه نیست. دولت و مجلس تلاش میکنند ما را به بنبست برسانند، معاهدههای پاریس، معاهده محیط زیست، CFT و ... میخواهند بنبست را القا کنند. برجام در چه فرآیندی رخ داد؟ سکوت جنبش دانشجویی. این همه حرف داریم و نمیزنیم همین میشود.
یک بخش این است که جنبش دانشجویی فهمی از موضوعات ندارند. اینقدر بازیچه شدهاند که دنبال مسئلههای اصلی نمیروند. در یک فرایندی این اتفاق افتاده که باید ریشهیابی شود. گاهی تشکلهای دانشجویی چهار تا نامه زدهاند و فکر میکنند کار تمام است. ما پیگیری یاد نگرفتهایم، میفهمیم، اما خسته شدهایم، انگار تنبل شدهایم.
هر بخشی از جنبش دانشجویی اگر روی یک مسئلهای دست میگذاشت و آن را مطالبه و پیگیری میکرد؛ قطعاً مردم هیچ مشکلی نداشتند. البته باید سر مدل فکر کنیم.
نه اینکه بخشی از کار جلو برود و به بخشهای دیگر کار نداشته باشند. یک بخش از مطالبات را در جاهایی که امکانش هست صفر تا صدش را جلو ببرند. البته یک عده قبول ندارند که دانشجو کارش این است. آیا صداوسیما را نمیشود اصلاحش کرد؟ مدلش هست، همه چیز هست فقط مطالبهاش نیست، چون کسی قرار نیست در صدا و سیما جوابگو باشد. تقریباً همه کارشناسان اذعان دارند که گند صداوسیما را برمیدارد.
همین امسال حضرت آقا سفارش کردند که بروید شما راهحلهایتان را برای ما درباره قوه قضائیه و صداوسیما بیاورید. ما این را پیگیری میکردیم، راهحلهای زیادی هم وجود دارد و همه تقریباً قبول دارند که صداوسیما وضعیت مطلوبی ندارد. تقریباً همه در فشل بودن سیستم اذعان دارند. ما تابویی برای خودمان درست کردهایم که اینها منصوب به رهبری هستند! خود مقام معظم رهبری میگوید صداوسیما را نقد کنید. خودشان میگویند من نقد دارم.
جنبش دانشجویی بهجای بازیهای سیاسی، به این مسائل بپردازد. در همین دانشگاه تهران چقدر بازخوانی امام(ره)، بازخوانی رهبری، انجام میشود؟ اینقدر بازخوانی انجام شده کافی نیست.
جنبش دانشجویی مطالبهگری را بلد است؟
نشان داده جایی که شروع کرده به نتیجه رسیده است. یک بخشش بلد نبودن است، بخشی تنبلی است، بخشی یأس است، ولی نشان داده جایی که اراده کرده، به نتیجه رسیده است.
برخی تشکلها در مبانی ضعف دارند. یعنی تشکلهایی وجود دارند که یک دور صحبتهای آقا با دانشجویان را مطالعه نکرده است تا فضای گفتمان حاکم دستش بیایید.
البته برخی هم تأییدکننده وضع موجود هستند که در هر شرایطی این افراد آگاهانه یا ناآگاهانه در یک پازل بازی میکنند. رسانهها هم موفقیت جنبش دانشجویی را بهخوبی منعکس نکردهاند و مردم تشکلهای دانشجویی را باورنکردهاند.
شاید بهدلیل این است که مردم باوری به جنبش دانشجویی و تأثیرگذاری جنبش دانشجویی ندارند. مردم میدانند جنبش دانشجویی نقشآفرین است؟
آنجایی که دانشجویان پای کار مردم و آرمانها انقلاب، بودند، میشناسند. در دهونک به هر کسی بگویی، میشناسد. جایی که پیگیر مطالبات بودهاند، میشناسند. مثلاً اگر در مریوان، در شهرهای مرزی بروید بگویید جنبش دانشجویی، میشناسند. یعنی آنجایی که رفتیم پای کار مردم، میشناسند و آنجایی که رسانه آمد پای کار جنبش دانشجویی، میشناسند. موضوع ویلای سردار فیروزآبادی درد مردم نبود ولی آرمان انقلابی بود که پیوست داشت و همه میدانند پیگیری آن کار تشکل دانشجویی است. پس این دو اگر کنار هم باشد یعنی هم جنبش دانشجویی برود پای کار مردم، هم بازنمودش مشخص باشد، بله میشناسد.
یعنی تواناییاش را دارد، رسانه هم حمایت میکند، فضا هم برایش فراهم است ولی در جایی ورود نمیکند؛ چراییاش مشخص نیست؟
چراییاش باید آسیبشناسی شود.
اگر تشکلهای دانشجویی دچار رخوت شده باشند که نباید در هیچ موضوعی ورود کنند، درحالیکه شما میفرمایید در موضوعاتی که ورود کردهاند به توفیق دست یافتهاند.
کسانی ورود کردند که مسئله را فهم کردند.
چرا همانها در موضوعات دیگر ورود نمیکنند؟!
خب یک توانی دارند.
جنبش دانشجویی ظرفیت عظیمی دارد.
نه، مثلاً در جنبش عدالتخواه یک ظرفیتی داریم، هر کسی یک ظرفیتی دارد. اینقدر مسئله زیاد است الان یک تحیری بهوجود آمده که کدامش را انجام دهیم. چون توانایی خاص داریم میگردیم، اصلیترین مسئله را پیگیری میکنیم.
اتحادیه جنبش عدالتخواه نسبت به دیگر تشکلها به افراط در روش مطالبهگری شهرت دارد و دیگر تشکلها روش شما را نمیپذیرند، این تفاوت در روش موجب تشتت در جنبش دانشجویی نمیشود؟
اصلاً ما دنبال یکی شدن نیستیم. این تعدد خودش جزء برکات انقلاب است. ما که معتقد نیستیم مثل مدل ما جلو بروند، طبق هر مدلی که خودشان دارند مسئلهای را پیگیری کنند و آن را به سرانجام برسانند. ما که اصلاً بحثمان سر مطالبه نیست. میگویند مدل ما را در دهونک قبول ندارند، خب پای کار نیایند! همان را که قبول دارند بروند.
برخی فضای فعلی جنبش دانشجویی را سیاستزده میبینند. نگاه شما چیست؟
واقعیت این است که این مسئله خیلی القا شده است. بخشی از این مربوط به بازنمود رسانهای است. این یک آسیب جدی است که واقعاً نباید باشد. یعنی بین چپ و راست و اصلاحطلب و اصولگرا هم هیچ فرقی نیست. البته بعضیها حرفشان با حرف انقلاب یکی است. نمیتوانیم همان حرف را نزنیم چون که جناح سیاسی مطرح کرده است حرف ما هم آرمان انقلاب است و در جایی با برخی از جناحهای سیاسی یکی است.
انتهای پیام/4007/پ
انتهای پیام/