مهم نیست اصولگرا یا اصلاح طلب باشیم؟
گروه سیاسی خبرگزاری آنا؛ اینکه فردی دارای گرایشهای سیاسی اصلاحطلب و یا اصولگرا است، حائز اهمیت نیست، بلکه بنای اصلی، داشتن مشی اعتدال حقیقی(نه کپی لیبرالیسم) مبتنی بر اصول اسلامی است.
رهبر معظم انقلاب اردیبهشت سال 84 در دیدار شماری از دانشجویان استان کرمان فرمودند؛ «بنده دعوای اصلاحطلب و اصولگرا را قبول ندارم؛ من این تقسیمبندی را غلط میدانم. نقطه مقابل اصولگرا، اصلاحطلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاحطلب، اصولگرا نیست. نقطه مقابل اصولگرا، آدم بی اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است.»
یکی از وظایف دولت باید انسجام و وحدت داخلی باشد، اولین اولویت از نظر دولت، اقتصاد مقاومتی است که ضروری است مسیر توسعه و رشد اقتصادی را مبتنی بر توانمندیها و ظرفیتهای داخلی تعیین کند.
قانون اساسی، مشی مقام معظم رهبری و تدابیر رئیسجمهور بر این است که باید تنوع سلایق سیاسی داشته باشیم. هرگز نمیتوان ایده، اندیشه و سلیقههای سیاسی را محدود یا پاک کرد، خصوصاً در دوران کنونی که همه امکانات توسعه و تقویت اندیشه سیاسی در قالبهای مختلف همچون تکنولوژی و فضای مجازی فراهمشده است.
باید تلاش کنیم تعاملات و فعالیتهای سیاسی در قالب قانون و قانونمداری مدیریت شود.
احزاب و گروههای سیاسی به درجهای از پختگی، جامعیت و شعور سیاسی رسیدهاند که بتوانند دولت را در همه زمینهها برای خدمتگزاری به مردم یاری کنند.
با توجه به اینکه امروز شاهد شکلگیری بیشترین تعداد احزاب و تحرکات سیاسی هستیم، کسی نمیتواند به آن کوچکترین آسیبی برساند؛ از سویی دیگر مردم به چنان درجهای از هوشیاری و تشخیص رسیدهاند که کسی نمیتواند بر سر آنها کلاه بگذارد.
باید آنقدر هوشیار باشیم تا هیچ قدرت و یا حزب خارجی نتواند خدشهای بهنظام انقلاب اسلامی ما وارد کند.
یکی از اشکالات دولت این است که بدون اینکه پیشینه افراد را در نظر بگیرد آنها را رأس کار میگمارد و همین عامل سبب بیاعتمادی مردم و دلسوزان نظام میشود.
همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند در پستهای مدیریتی از همه قشرها باید استفاده شود و جذب مدیر نباید فقط بهصرف آشنایی و یا فامیلی باشد. اینگونه تفکر، ضربه سنگینی به بدنه دولت و جامعه میزند.
دوره ریاست جمهوری احمدینژاد را نباید از یاد ببریم. بسیاری از مشکلات حال کشور از آن دوره نشأت میگیرد و بهتر بود آقای روحانی اشتباهات دولت گذشته را ورق میزد و اصول حکومتی را در نظر میگرفت.
یک رئیسجمهور قوی با انتخاب افراد اصلی میتواند به تمام مشکلات کشور فائق آید؛ ولی آقای روحانی با انتخابهای اشتباه هم وقت نمایندگان خانه ملت را گرفت و هم ضربه سنگینی به اقتصاد کشور وارد کرد.
جناب روحانی ای کاش هر از گاهی به میان مردم میآمدید و مشکلات آنان را از نزدیک لمس میکردید.
ایکاش مشکلات و درد مردم بهاندازه وقتیکه برای کوهنوردی تعیین میکردید ارزش داشت.
آیا تابهحال شده بهجای سفرهای استانی در جمع مردم تهران هم حضور یافته و گرهای از درد مردم باز کنید.
آیا تابهحال شده شرمنده زن و بچهاتان باشید و مزه بیپولی و بیکاری را بچشید.
آقای روحانی! درد مردم بیشتر از این حرفهاست که من بهعنوان یک خبرنگار، مشکلات را با عنوان یک یادداشت بنویسم.
ایکاش شما هم مثل ما بودید تا تمام درهای اختلاس و صندلیهایی که توسط افراد غیر نخبه و کارشناس تصرف شده را می دیدید. امروز نخبگان و تحصیلکردههای جامعه بهجای اینکه در مرجع تصمیمگیری باشند کارگری یا با خودرو مسافرکشی میکنند.
انتهای پیام/ ن
انتهای پیام/