دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
03 آبان 1397 - 10:30
آنا گزارش می‌دهد؛

پروپاگاندای اصلاح‌طلبی روی خط معاون اول رئیس‌جمهور

در شرایط کنونی کشور، پروپاگاندای بسته بودن دست جهانگیری در دولت در حالی از سوی جریان اصلاحات پیگیری می‌شود که هدفی جز انحراف افکار عمومی ندارد.
کد خبر : 320620
17-5-16-146429.jpg

گروه سیاسی خبرگزاری آنا؛ معصومه رضائیان - اسحاق جهانگیری که قریب به 6 سال عنوان عالی‌ترین مقام اجرایی را یدک می‌کشد، این روزها سخنانی بر زبان می‌آورد که هر چند تازه نیست اما فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور را به خود جلب کرده است.


معاون اول رئیس‌جمهور که در شرایط ویژه امروز کشور باید هم‌وغمش ارائه راهکار اقتصادی باشد، در مراسم روز ملی صادرات، نیازمندی کشور به مدیران شجاع و ریسک‌پذیر را بهانه‌ای برای بیان دردل‌های سیاسی خود می‌کند و می‌گوید که برخی فکر می‌کنند ما باید خودکار به‌دست دنبال عزل مدیرانی باشیم که ریسک پذیر نیستند؛  در حالی که من اجازه برکناری منشی خودم را ندارم چه برسد به تغییر افراد و مدیران دولتی.


مردم در شرایط سخت اقتصادی چنین سخنانی را از زبان فردی می‌شنوند که در سال 1396 خود را کاندیدای ریاست جمهوری معرفی، اما در جایگاه پوشش حسن روحانی از انتخابات کناره‌گیری کرد؛ بنابراین به نظر می‌رسد طرح چنین مسائلی بازهم به سیاق 6 سال گذشته، در راستای مطالبات اصلاح‌طلبانه‌ از رئیس‌جمهوری باشد که دولتش مدیون ضمانت انتخاباتی آنان است.


این ادعا با صحبت‌های محمود صادقی تأیید می‌شود که به آنا می‌گوید: روند دولت دوازدهم به طور مشهودی نشان می‌دهد نقش جهانگیری ضعیف‌تر شده است. وی اضافه می‌کند از زمان آمدن محمود واعظی از وزارت ارتباطات به دفتر رئیس‌جمهور عملاً نقش‌ها در کابینه تغییر کرده است. عضو فراکسیون امید مجلس معتقد است به طور کلی سوی اصلاح‌طلبی دولت روحانی ضعیف شده و این کم‌لطفی روحانی به اصلاح‌طلبان است. صادقی همچنین تصریح می‌کند که رئیس‌جمهور باید به شعارهای انتخاباتی خود وفادارتر باشد.


قصه قهر و آشتی اصلاح‌طلبان و دولت اما داستان امروز نیست؛ اختلافات حسن روحانی با حامیان انتخاباتی‌اش تقریباً سه‌ ماه پس از آغاز دولت دوازدهم و وقتی کابینه به گونه‌ای چیده شد که مد نظر کنشگران اصلاحات نبود، کلید خورد و درست در بحبوحه‌ای که کشور نیازمند کار و تلاش بی‌وقفه بود، دولت و حامیانش هنوز درگیر سهم‌خواهی‌های انتخاباتی بودند.


طمع قدرت در اصلاح‌طلبان به اندازه‌ای بود که حتی پست معاونت اول به‌عنوان بالاترین جایگاه اجرایی بعد از رئیس‌جمهور هم آنان را راضی نکرد و همین نارضایتی عاملی شد که همواره حواشی فعالیت‌های جهانگیری پررنگ‌تر از متن باشد.


اصلاح‌طلبان جهانگیری را مهره‌ای می‌دانستند که در انتخابات دوازدهم خوش درخشیده و هر چند در قالب کاندیدای پوششی ظاهر شد، توانست پررنگ‌تر از آنچه تصور می‌رفت ظاهر شود؛ بنابراین کم‌کم به این فکر افتادند تا از طریق او بنیه سیاسی خود را تقویت کنند، نارضایتی این جریان سیاسی در انتصاب‌ استانداران و فرمانداران از یک سو و برخی تغییرات در درون دولت، کم‌کم آنان را به این فکر انداخت تا سیاست‌های جدید پیشه کرده و ساز مخالفت با تصمیمات دولت را کوک کنند.


بروز مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همچنین برهم خوردن محاسبات خارجی اصلاح‌طلبان در برجام، زنگ خطر را در اردوگاه اصلاحات به صدا در آورد و تئوریسین‌های آنان را متوجه این موضوع کرد که ادامه چالش با دولت باعث ریزش بیشتر در پایگاه اجتماعی آنان خواهد شد و این موضوع به آینده سیاسی آنان لطمه خواهد زد. همچنین وجود جهانگیری در کلیدی‌ترین جایگاه دولت هنوز برای آنان فرصتی مغتنم است! بنابراین در چرخش موضعی سعی کردند فضای افکار عمومی را تغییر دهند و فضای دوستانه‌ای را با دولت به نمایش بگذارند.


روزنامه‌های زنجیره‌ای هم مطالب خود را همراستا با تئوری جدیدی که به آنان دیکته شده بود، آغاز کردند و مانند همیشه سعی کردند ماجرای اختلاف اصلاح‌طلبان و دولت را به گردن جناح مقابل بیندازند و اینگونه عنوان کنند که عده‌ای در این میان قصد اختلاف‌افکنی دارند و عنوان کردند که اختلاف میان جهانگیری و روحانی به یک شوخی شباهت دارد و رگه‌هایی حتی بسیار کمرنگ از واقعیت در آن دیده نمی‌شود!


اما آتش اختلافات اصلاح‌طلبان با دولت زیاد زیر خاکستر دوام نیاورد. شرایط بد اقتصادی کشور که مرهون مدیریت ضعیف در دولت و حامیان انتخاباتی آن است، باعث شد لحن کنشگران اصلاح‌طلب بار دیگر تغییر کرده و بار دیگر واقعیت‌ها را به نمایش بگذارند. به طوری که غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در گفتگو با آنا در واکنش به سخنان جهانگیری بیان می‌کند که اگر من به‌ جای او بودم که حتی نمی‌توانستم  منشی خودم را تغییر دهم، یک روز هم در کابینه دولت نمی‌ماندم. از این رو خالی کردن دست دولت و نماندن معاون اول رئیس‌جمهور دوباره از سوی جریان اصلاحات مطرح می‌شود که به نظر می‌رسد، هدف شانه‌خالی کردن از مسئولیت‌ها و فرار از وضعیت نابسامان کشور است.


به هر جهت اینطور پیداست که  اتاق فکر جریان اصلاحات با تکرار بازی موش و گربه در فکر به راه انداختن پروپاگاندای دیگری است که اذهان عمومی را به سمت و سویی هدایت کند تا در انتخابات ریاست جمهوری 1400 با مطرح کردن جهانگیری به‌عنوان گزینه مستقل اصلاح‌طلبان نه تنها پایگاه اجتماعی سال 92 را از دست نداده باشد، بلکه بتواند دامنه آن را به حامیان معتدل روحانی نیز گسترش دهد تا به‌زعم خودشان از مخاطراتِ ناکارآمدی‌های دولت روحانی در امان بمانند و بتوانند بار دیگر جایگاه سیاسی از دست رفته‌شان را بازیافت کنند.


انتهای پیام/4071/4034


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب