جنگ و صلح برای خدا
به گزارش خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت گروه فرهنگ و هنرخبرگزاری آنا، فرمانده تخریب، سردار شهید حسین ایرلو متولد ۱۳۴۰در شهرری است. با شروع جنگ تحمیلی به عنوان سرباز در جبههها حاضر شد و این حضور حدود چهار سال طول کشید.جانفشانی، سلامت نفس و مدیریت و قاطعیت او سبب شد تا فرمانده تیپ شود.
در این دوران، یک بار اسیر نیروهای بعثی شد.این شهید بزرگوار در بیست و پنجم اسفند ۱۳۶۳ در منطقه شرق دجله به شهادت رسید و پیکر مطهرش در بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
خاطره کوتاه زیر از صفحه 73کتاب «میداندار» به قلم رحیم مخدومی انتخاب شده است. این کتاب حاوی خاطرات این سردار شهید به روایت دوستان و همرزمانش است:
همیشه خودمونی صحبت میکرد، میگفت:من یک کارگر بودم و به جبهه اومدم.
وقتی صحبت میکرد انصافاً به اون چه میخواست بگه مسلط وآگاه بود، قبل از عملیات والفجر چهار، قرار بود برای عملیات اعزام بشیم. یکی دو روز بود داشتیم آماده میشدیم. شب دعای توسل خوندیم و خداحافظی کردیم. حتی بعضی از بچهها سوار ماشین شده بودند که یک دفعه خبر آوردند عملیات لغو شده.بچهها وقتی از ماشین پایین آمدند، فوق العاده روحیه شون رو از دست داده بودند. گریه می کردند و میگفتند: خدایا ما لیاقت نداشتیم؟چی شد؟ ما که این همه کار کرده بودیم،آمادگی داشتیم.
ایرلو بچهها رو جمع کرد تو ساختمون تخریب، با یک تشری به اونها گفت: این حرکتها چیه؟ ما جنگیدنمون،صلح کردنمون،حتی خوردن و خوابیدنمون در جبهه بر اساس رضایت خدا و حضرت ولی عصره. مگه دست خودمونه که یک کاری بکنیم ناراحت بشیم یا یک کاری نکنیم و ناراحت بشیم؟ الان شما که برگشتین ،ثواب عملیات رو براتون نوشتند.
نزدیک نیم ساعت با یک اراده محکم صحبت کرد.بعد از اون، دوباره روحیهها بالا رفت .میگفتند:اگه خدا واقعاً این طوری راضیه، ما هم رضایت خدا رو میخوایم.
ایرلو مثل یک استاد اخلاق به کارها مسلط بود. نسبت به اون چیزی که باید به عنوان فرمانده تخریب انجام میداد، روشن و آگاه بود.
انتهای پیام/4072/
انتهای پیام/