«تنهایی لیلا»، جفا به روابط انسانی زیر لوای رسانه ملی
متولی امامزاده، پسری با ظاهری متشرع و منزوی است که از تنها ماندن با این دختر، مضطرب شده و به قول عُرَفا، همچون بید بر سر ایمان خویش میلرزد و برای خویشتنداری، دستانش را در معرض شعلههای آتش قرار میدهد.
شخصیت دختر این داستان هم با رفتارهایی بس مبالغهآمیز که گویی تا پیش از پیاده شدن از خودرواش و وارد شدن به امامزاده، هیچ اطلاع و شناختی از فرهنگ کشورش نداشته و نحوه تعامل با مردم، بهویژه افراد متشرع را نمیداند، برخوردی «راحت» با متولی جوان امامزاده دارد و برای معرفی خود، به او «دست میدهد».
فارغ از ادامه داستان و اتفاقاتی که پس از این دیدار روی میدهد، ارائه چنین کاراکترهای مبالغهآمیز و سیاهوسفید بهقدری غیرواقعی و اغراقآمیز صورت گرفته است که مخاطب را منزجر میکند و کلیشهای نخنما را بهتصویر میکشد. این دیدگاه که هر برخورد زن-مرد و دختر-پسر قطعاً باید به یک رابطه گریزناپذیر منتهی شود، اوج نگاهِ رذیلانه و فرومایه به انسان است و به این معنی است که انسان فقط در جایگاه و نقش «جنسیت» قرار دارد. چنین نگرشی به انسان، تأثیر بسیار مخربی بر «ناخودآگاهِ مخاطب» خواهد داشت و زمینه فکری جامعه را آماده این موضوع میکند که هر گاه و در هر مکان، دو نفر در موقعیت اینچنینی قرار بگیرند، اولین کنشی که به ذهنشان باید خطور کند، برقراری رابطه خاص است.
ایجاد حساسیتِ نادرست نسبت به رابطه زن و مرد و القای تصویری مسموم و مخدوش از این ارتباط که در آن، زن همیشه «موجودی اهریمنی» و مرد یک «ضعیفالنفس» است و به محض دیدن جنس مخالف، تحریک به برقراری رابطه میشود، ازدیگر دستآوردهای این مجموعه است! این در حالی است که در قرآن، نمونههای بسیارخوبی از ارتباطات اجتماعی و برخورد بین زن و مرد را میتوان یافت. به عنوان مثال، در سوره قصص، از برخورد حضرتموسی با دختران شعیب در هنگام آب دادن به گوسفندان یاد میشود که در نتیجهی این برخورد و تعاملِ کاملاً عادی و مرسوم، ازدواج و وصلت مبارکی بین آنها شکل میگیرد. قرآن بدون منع و خودداری از ارتباط سالم بین زن و مرد، همواره انسانها را به خوشرویی و تعامل و در عین حال حفظ عفت تشویق میکند و این امر، نکتهای است که در سریال فوق، به آن هیچاعتنایی نشده و رفتاری «تارِکِ دنیا» را برتر دانسته و توصیه میکند.
ترویج این نگاه که شوربختانه در زیر لوای یک کُنش مذهبی، خود را تطهیر میکند و با سپر قرار دادن دین، قصد تبلیغ رفتاری مذهبی را دارد، تقلیل دینداری و عرفان به خودداری از هرگونه ارتباط اجتماعی با جنس مخالف و خلق یک «دیوار ذهنی» بین زن و مرد، بزرگترین ضربه را به اصلِ دینداری وارد میکند.
پخش و اشاعه این نگرش از دریچهای که متعلق به یک ملت است و با عنوان رسانه ملی - بدون کمترین تناسبی با خواست، سلیقه و صلاح ملت - از آن یاد میشود، بزرگترین جفا به مردم این سرزمین است. رسالت و هدف رسانه، آموزش و ترویج اخلاقیات به جامعه است که در این موردِ ویژه، شایسته است که روابط انسانی، کاملاً عادی و مبتنی بر اخلاق، شخصیت و منِش آدمیان، بدون هیچ برچسبی تعریف و تبلیغ شود.
* منتقد سینما و تلویزیون
انتهای پیام/