مهارت مدیریت زمان، شرط اول موفقیت در زندگی دانشجویی
به گزارش خبرنگار حوزه صنفی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، زندگی دانشجویی، دانشجویان را پخته و اجتماعی میکند؛ هرچند در ابتدای این مسیر دانشجویان با مشکلاتی مواجه هستند؛ اما در پایان نتایج مثبتی کسب خواهند کرد، در این گزارش راهکارهایی برای سازگاری با محیط خوابگاه میخوانید.
زمان در هر مرحلهای از زندگی دارای جایگاه ویژهای است که در دوران دانشجویی بیش از هر زمان دیگری باید موردتوجه قرار گیرد؛ تسلط دانشجو بر مهارت مدیریت زمان، موفقیت وی را در فعالیتهای مختلف چند برابر افزایش میدهد، با توجه به تنوع فعالیتهای دوران دانشجویی ضروری است تا نودانشجویان با مهارت مدیریت زمان آشنا شوند. بسیاری از دانشجویان، مشکلات سنگینی در استفاده بهینه از زمان و اوقات خود دارند.
«من هیچوقت زمان کافی برای کارهایم ندارم»، «تا زمانی که موقع امتحان نرسد، نمیتوانم درس بخوانم»، «ارادهای ندارم که بر اساس آن برنامهام را دنبال کنم» و «غیرممکن است که در خوابگاه بتوانید برنامهای بریزید و انجامش بدهید» جملاتی است که بهصورت شایع میتوان از سوی دانشجویان شنیده میشود.
واقعیت این است که شبانهروز بیش از ۲۴ ساعت نیست و نمیتوان آن را تمدید کرد. بنابراین برای استفاده بهینه از زمان، چارهای جز مدیریت آن وجود ندارد. مهارت مدیریت زمان مجموعهای از فعالیتهای مختلف است.
هدفگذاری، گام نخست مدیریت زمان
هدفگذاری دارای اصول و قوانینی است. هدفگذاری باید دارای ویژگیهای واقعبینانه، قابلسنجش، اختصاصی و قابلدستیابی باشد. دانشجویان برای مدیریت زمان باید هدف خود را در نیمسال تحصیلی حاضر مشخص کنند تا بدانند در انتهای نیمسال تحصیلی قرار است به کجا برسند؟
هدف هر یک از دانشجویان متفاوت است. ممکن است هدف یک دانشجو، کسب جایگاهی ممتاز باشد و دیگری در کنار فعالیت درسی، مایل باشد که بیشتر بداند، بفهمد و مطالعه آزاد بیشتری داشته باشد یا بهصورت مستمع آزاد در کلاسهای رشتههای دیگر نیز شرکت کند.
دانشجو باید فهرستی حاوی کارهایی را که باید انجام دهد تهیه کند. فعالیتهای مهمتر در بالای فهرست و فعالیتهایی که کمتر اهمیت دارد، پایین فهرست نوشته میشود. دانشجو باید در این برنامه، برنامههای درسی خود را به اجزای کوچک و کوچکتر تقسیم کند. مثلاً اگر دانشجو میخواهد مقالهای برای درس تاریخ اسلام تهیه کند، بهتر است تهیه مقاله را به اجزای ریزتری مانند انتخاب موضوع، مشخص کردن سرفصلها، تهیه پیشنویس و اصلاح آن تقسیم کند.
یکی از مهمترین مهارتهای مدیریت زمان، اولویتبندی کردن است. مثلاً مهمتر است که دانشجویی تلاش کند تا نمره «ج» در یک درس اختصاصی را به «ب» تبدیل کند. بسیار مهم است که دانشجویان فعالیتها و دروس خود را اولویتبندی کنند.
برنامهریزی نادرست دانشجویان عامل سرشکستگی
تجربه رایج بسیاری از دانشجویان، برنامهریزیهایی است که به واقعیت درنمیآید و معمولاً خود عاملی برای سرزنش و احساس شکست میشود. ایراد اساسی در برنامهریزیهای دانشجویان این است که اصولاً نه واقعبینانه و عملی تنظیم شده است و بسیار ایدئال است. درنهایت دانشجو با این برنامهریزی به هدف خود نمیرسد و دوباره خود را سرزنش میکند. درحالیکه آنچه باید زیر سؤال برود؛ برنامه است نه دانشجو.
برنامهریزی دانشجویان باید واقعبینانه باشد؛ بهطور مثال دانشجویان در درسهایی که سخت هستند، موردعلاقه دانشجو نیست و بهتازگی شروع کرده است، یا در آن ضعف دارد، باید وقت ثابت بیشتری در نظر بگیرد. بر اساس تجربههای قبلی خود و شناختی که از خود دارد، دانشجو باید برای عقبافتادگیها، حواسپرتیها و وقفههای درسی خود وقتی در نظر بگیرد.
برای اکثر افراد، زمان درس خواندن، حداقل دو ساعت برای هر کلاس باید در نظر گرفته شود. همچنین زمان برای فعالیتهای مختلف مذهبی، ارتباطی، تفریحی و ورزشی در کنار فعالیتهای درسی تعیینشده باشد. معمولاً برای هر ساعت درس خواندن ۱۰ تا ۱۵ دقیقه استراحت در نظر گرفته شود. ساعتهای شروع و پایان درس خواندن دقیقاً مشخص باشد.
بهتر است دانشجو در جای مشخص و ثابتی درس بخواند و فعالیتهای سخت را برای زمانهایی در نظر بگیرد که هوشیارتر و باحوصلهتر است. دانشجویان باید به ساعت زیستی خود نیز توجه داشته باشند و با طبیعت خود نجنگند. بعضی خصوصیات جنبه زیستی و عصبی دارند و قابلتغییر نیستند. مثلاً بعضی افراد با پنج ساعت خواب شبانهروز سرحال و پرانرژی هستند، درحالیکه عدهای دیگر حداقل به ۷ ساعت خواب نیاز دارند. بعضی افراد شبها بهتر درس میخوانند و اصولاً شبها عملکردشان بهتر است؛ درحالیکه عدهای دیگر در روز کارایی دارند.
دانشجویان کار در شب آخر، لحظه آخر را کنار بگذارند، عده زیادی از دانشآموزان آموختهاند که لحظه آخر و شب آخر درس بخوانند. این عادت منفی تابهحال جواب داده است و به همین دلیل ادامه یافته است. بااینحال در دانشگاه چنین سبک درس خواندنی باعث مشکلات بسیاری ازجمله مشروطیت خواهد شد.
رسیدن به هدف در گروه حذف کارهای غیرضروری
دانشجویان کارهای غیرضروری خود را حذف کنند تا بتوانند با تمرکز بر کارهای مهمتر، آنها را انجام دهند و به فعالیتها و کارهای اضافی و غیرضروری نه بگویند. زندگی و ارتباط با همسالان بهخصوص زندگی در خوابگاه با پیشنهادها متعدد بموقع و بیموقع زیادی همراه است. دوستان و هماتاقیها، پیشنهادهایی برای کار، تفریح و سرگرمی میدهند. از سوی دیگر دانشجو برنامهریزیهایی نیز کرده است و بهشدت نیاز دارد که به برنامه خود وفادار بماند. از همین رو ضروری است در زمانهایی که برنامه درسی دانشجو با پیشنهادهای دوستان تداخل میکند به آنان نه بگوید.
اجتناب و اهمالکاری، طفره رفتن، یکی از مشکلات بسیار مهم و اساسی در مطالعه و تحصیل است. میتوان گفت همه دانشجویان اجتناب را تجربه کردهاند. زمانی که برنامهای قرار است شروع شود، بهخصوص اگر برنامه درسی باشد، فرد مرتب به خود میگوید الآن نه فردا شروع میکنم. همین عبارت را فردا نیز به خود میگوید. مراقب فرآیند اجتناب باشید. اجتناب عامل بسیار مخرب و خطرناکی است.
دلایل اجتناب و اهمالکاری متفاوت است. مهارتهای ضعیف مدیریت زمان، ضعف در تمرکز، ترس و اضطراب، باورهای منفی مانند اینکه من در هیچ کاری موفق نمیشوم، خستهکننده بودن آن کار و ترس از شکست ازجمله دلایل اجتناب و اهمالکاری است. برای غلبه و تسلط بر اجتناب و اهمالکاری، دانشجویان میتوانند از روشهایی همچون تعیین برنامه ثابت و منظم، زمانبندی ثابت، پایبندی به برنامه تدوینشده، انجام کارهای موردعلاقه و دلخواه بعد از انجام کارهای درسی و تحصیلی، مطالعه در فاصلههای کوتاه، انگیزه دادن به خود و به یاد داشتن انگیزهها، اهداف، ارزشها و آرزوهای خصوصی استفاده کنند.
دانشجویان باید گریزهای خود را بشناسند و آن را حذف کنند، بعضی از رفتارها باعث اتلاف وقت و انرژی زیادی در دانشجو میشوند. گریزها، بهمنظور اجتناب از درس خواندن صورت میگیرد و در مورد هر فردی متفاوت از فرد دیگری است. دانشجویان باید گریزها را بشناسند و بدانند چرا پیش میآید و اینکه چطور در برنامهریزی خود به آنها توجه کنند. تعدادی از گریزهای شایع، صحبت کردن با تلفن، استفاده از اینترنت، خوابیدن، کمک کردن به دوستان، مرتب کردن گنجه کتاب و لباسها هستند.
دانشجویان باید کمالگرایی را کنار بگذارند، در کمالگرایی، هدف فرد معطوف به موضوعات کوچک و بیاهمیت است، به همین دلیل از انجام اصل کار بازمیماند. کمالگرایی با سرزنش و تحقیر زیادی همراه است. به همین دلیل آرامش روانی که انسان برای مطالعه به آن نیاز دارد، از بین میرود. کمالگرایی ماهیتی مخرب دارد و به عزتنفس فرد بهشدت صدمه میزند. همچنین کمالگرایی توان فرد برای موفقیت در آینده را از بین میبرد و فرد را فلج میکند.
فرد برای رسیدن به هدف خود نیازمند است تا سرزنش کردن خود را کنار بگذارد. برای شکستن اجتناب باید دستبهکار شد؛ حتی اگر قسمت کوچک و کماهمیتی را انجام بدهد، بازهم جلو خواهد بود. همچنین باید از قطعههای زمانی استفاده شود، منظور از قطعههای زمانی، واحدهای کوچک زمانی است. استفاده از این زمان باعث میشود که قدمهای کوچک ولی مؤثری برداشته شود.
سارا دانشجوی ترم دو رشته حقوق در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا اظهار کرد: من همیشه از برنامههایم عقب هستم و همیشه آنقدر از این موضوع کلافه میشوم که اصلاً از برنامهریزی و زمانبندی فرار میکنم.
یکی از دلایل شایع عقب افتادن از برنامهها این است که برنامهریزیها بهشدت غیرواقعبینانه و کمالگرایانه تنظیم میشود و بر اساس واقعیتهای موجود نیست. هر بار و هر دفعه که از برنامهریزی خود عقب افتادید، بهجای شک نسبت به خود بهتر است برنامه خود را مورد تجدیدنظر قرار دهید. بهاحتمالزیاد این برنامه شماست که ایراد دارد و نه خود شما چون شما نقص در اجرای برنامه را به شخص خودتان نسبت میدهید و آنقدر کلافگی و ناراحتی به سراغتان میآید که از برنامهریزی مجدد اجتناب میکنید.
انتهای پیام/4084/پ
انتهای پیام/