برخی عناصر انقلابی از بیان کارآمدی تفکر اسلامی خجالت میکشند
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، افتتاحیه سومین دوره مدرسه علوم انسانی صدرا با حضور جمعی از دانشجویان نخبه و استادان برتر حوزه علوم انسانی برگزار شد و حجتالاسلام رضا غلامی رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی صدرا مهمان این افتتاحیه بود.
غلامی در ابتدای این مراسم با اشاره به اهمیت تولید علوم انسانی بومی گفت: به لطف الهی روز به روز گفتمان علوم انسانیِ اسلامی در جامعه دانشگاهی و حوزوی بسط و عمق بیشتری پیدا میکند. چند سال پیش برخی ما را به خاطر بالا گرفتن پرچم علوم انسانیِ اسلامی سرزنش میکردند و معتقد بودند موضوع تحول بنیادین در علوم انسانی را باید حدکثر در چارچوب بومیسازی علوم انسانی و یا تغییر و بهروز سازی سرفصلهای درسی مطرح کرد.
وی افزود: به رغم گذشت ۴۰ سال از عمر انقلاب، هنوز شماری از عناصر متدین و انقلابی در بیان حقانیت و کارآمدی تفکر اسلامی لکنت زبان دارند و با موضعی منفعلانه در برابر حلقههای روشنفکریِ سکولار، از بالا نگه داشتن پرچم علوم انسانیِ اسلامی در دانشگاهها خجالت میکشند. تصور نکنید همه آنهایی که در حوزههای علمیه هستند با علوم انسانیِ اسلامی موافق و همراهند.
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی صدرا با بیان اینکه امروز با کسانی در حوزهها روبرو هستیم که به دلیل عدم فهم صحیح جامعیت و کمال دین، نسبت به واقعیت علوم انسانیِ اسلامی تحقق و یا امکان تحقق آن شک دارند اظهار کرد: با این همه، حرف بنده این است که عقلانیت حاکم بر علوم انسانیِ اسلامی روشن، محکم و قابل دفاع است و ما نه از طرح موضوع علوم انسانیِ اسلامی پشیمان هستیم و نه از ادامه تلاش در این زمینه صرف نظر میکنیم.
غلامی در ادامه ایمان را اصلیترین شرط تحقق علوم انسانی اسلامی دانست و افزود: علوم انسانیِ اسلامی تنها در فضای ایمان الهی شکوفا میشود. اینگونه نیست که بتوانید در خارج از فضای ایمان الهی درباره علوم انسانیِ اسلامی بیاندیشید و به دنبال عینیت یافتن آن در زندگی فردی و فراتر از آن در نظامهای اجتماعی باشید.
وی با تبیین چالشهای پیش روی علوم انسانی اسلامی به 10 چالش مهم آینده این حوزه اشاره کرد و گفت: بدفهمی علوم انسانیِ اسلامی نخستین چالش علوم انسانی اسلامی است. قبول علوم انسانیِ اسلامی به منزله پشت کردن به دانش تجربی، عقلی و عرفی نیست. در واقع، علوم انسانیِ اسلامی با منطقهبندی جدید علم انسانی و اجتماعی، ضمن اختصاص وحی به زیربناییترین منطقه از مناطق علم انسانی، هر منبع و متدلوژی را بدون اینکه از زیر چتر جهانبینی الهی خارج شود، بر حسب جایگاه و کارکردی که دارد، در منطقه مشخصی از علوم انسانیِ اسلامی وارد میکند.
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی صدرا ادامه داد: منابع و متدلوژیها در علوم انسانیِ اسلامی با یکدیگر ارتباط و تعامل دارند یعنی اینگونه نیست که مناطق گوناگون علوم انسانیِ اسلامی حکم جزایر جدا افتاده را داشته باشند. همه آنهایی که امروز از علوم انسانیِ اسلامی صحبت میکنند، این برداشت از علوم انسانیِ اسلامی که مولود کلاننگری به تعالیم اسلامی است را ندارند و علوم اسلامیِ مصطلح را مساوی با علوم انسانیِ اسلامی در نظر میگیرند که همین امر میتواند علوم انسانیِ اسلامی را با چالش روبرو کند.
غلامی سطحیگرایی و شعارزدگی در علوم انسانی اسلامی را دومین چالش این حوزه دانست و گفت: سطحی دیدن علوم انسانیِ اسلامی و تنزل دادن آن به بحثهای دم دستی، کم عمق و فاقد چارچوب تئوریک صحیح، طومار علوم انسانیِ اسلامی را خواهد پیچید. کسانی که در تبدیل مباحث مبنایی و جدی به شعارهای کم فایده مهارت پیدا کردهاند، از مباحث مرتبط با علوم انسانیِ اسلامی فاصله بگیرند و حرف زدن در این میدان را به اهلش واگذار کنند.
وی با بیان اینکه تقدس دادن به علوم انسانیِ اسلامی یکی دیگر از چالشهای موجود برای ارتقاء این علوم است خاطرنشان کرد: علوم انسانیِ اسلامی تلاشی است روشمند برای استنباط خطوط اسلامی در حیات مدنی و خلق یک دستگاه علمی، هم برای سامان دادن به جامعه مطلوب اسلامی و هم برای شناسایی و حل مسائل و گرههای بزرگ اجتماعی. با این وصف، علوم انسانیِ اسلامی بیش از علوم اسلامیِ مصطلح یعنی کلام، فقه، اخلاق یا تفسیر در معرض خطاست و اینگونه نیست که بتوان هر آنچه به عنوان علوم انسانیِ اسلامی ارائه میشود را صد در صد عین اسلام دانست. حتی بنده معتقدم بخش مهمی از علوم انسانیِ اسلامی دانش درجه دو به شمار میرود و همه اینها موجب میشود که از تقدسدهی به این علوم که تبعات آن روشن است، پرهیز شود.
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی صدرا چهارمین چالش علوم انسانی اسلامی را عدم شکلگیری جهاد علمی همهجانبه در کمالبخشی به علوم انسانی دانست و افزود: هرچند علوم انسانیِ اسلامی در برخی رشتهها یا لایههای دانش مانند حقوق یا تعلیم و تربیت اسلامی به بلوغ نسبی دست پیدا کرده است اما تردیدی نیست که هنوز در بسیاری از رشتهها میانی علوم رشد لازم را نداشته و به پختگی کافی نرسیده است.
غلامی اضافه کرد: در چنین شرایطی طبیعی است که باید در یک بازه زمانی بسیار وسیع، سرمایهگذاریهای هوشمندانه در بسط نظری علوم انسانیِ اسلامی با قوّت ادامه پیدا کند. حتی بنده از تعبیر جهاد علمی استفاده میکنم، به دلیل اینکه معتقدم کار علمیِ معمولی نتیجه ندارد، بلکه باید با همه ظرفیتها، بسترهای لازم را برای شکلگیری جهاد علمی همهجانبه در این عرصه بهوجود آورد چیزی که امروز نه تنها مشاهده نمیشود بلکه عکس آن که از آن به بسترسوزی تعبیر میکنم، توسط عدهای دنبال میگردد.
وی غفلت از کاربرد علوم انسانیِ اسلامی به عنوان چالش پنجم یاد کرد و گفت: مباحث صد در صد نظری در علوم انسانیِ اسلامی هم در جای خود غیرکاربردی نیست و این که برخی، متفکرین اسلامی را در تداومبخشی به مباحث نظری بیثمر متهم میکنند، ناشی از عدم اشراف آنان به ساختار علم است.
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی صدرا با بیان اینکه آوردن علوم انسانیِ اسلامی به صحنه عمل و مواجهه ایجابی و سلبی با امور جامعه، اقتضائاتی دارد اظهار کرد: مهمترین آنها متدلوژی مناسب است. یکی دیگر از اقتضائات نقشآفرینی مؤثر علوم انسانیِ اسلامی در ساحت عمل، اشراف دانشمندان ما به تحولات برقآسای میدانی است. البته تحولات میدانی هر قدر که ساختارشکن باشند، اثری در اصول و پایههای علوم انسانیِ اسلامی و حتی راهکارهای اساسی آن در درمان مسائل و گرفتاریهای اجتماعی ندارند.
غلامی انفعال و وادادگی در برابر علوم انسانیِ سکولار را چالشی دیگر دانست و عنوان کرد: یکی از هنرهای علوم انسانیِ سکولار، تابوسازی و ابهتآفرینی نسبت به نظریات و تبدیل این تابوها به بخش مهمی از هنجارهای اجتماعی است.
وی ادامه داد: تابوسازی و تحجرورزی درباره علم سکولار و نتایج آن، با تابلوی آزادی دنبال میشود و هر کس که حاضر به تعظیم درباره علم سکولار نشود و مسیر متفاوتی را انتخاب کند، نه فقط به بیسوادی، بلکه با بیرحمی به ضدیت با آزادی متهم میشود. در چنین شرایطی برخی استادان مذهبی دانشگاهها مشمول خط انفعال و وادادگی در برابر علوم انسانیِ سکولار میشوند و همین امر آنها را به رفتارهای دوگانه با علوم انسانی سوق میدهد.
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی صدرا هفتمین چالش را گرفتن میدانهای عملی از علوم انسانیِ اسلامی نام برد و گفت: برای رسیدن یک علم به عرصه کاربرد، راه دادن آن علم به میدانهای عمل از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. البته موفقیت در میدان عمل بدون آزمون و خطا ممکن نیست چیزی که درباره علوم انسانیِ سکولار آن هم در یک بازه زمانی لااقل سیصد ساله، هزاران برابر بیش از علوم انسانیِ اسلامی اتفاق افتاده است.
غلامی تصریح کرد: مشکل آنجاست که به رغم گذشت 40 سال از عمر نظام اسلامی در ایران، هنوز مسیر همواری برای ورود غیرتصنعی دانشمندان علوم انسانی ِاسلامی به میدانهای عملی ایجاد نشده و حتی بعضی از مدیران به ظاهر متدین و انقلابی در بدنه دولتها، هیچ رسالتی برای خود مهمتر از میدان دادن به فارغالتحصیلان علوم انسانیِ سکولار و غربی در قلمرو مدیریتی خود و حتی در مواردی، قلع و قمع محترمانه متفکران اسلامی در آن قلمرو قائل نیستند.
وی کم عنایتی به نقد و آزاداندیشی را چالش مهم دیگر پیش روی علوم انسانی اسلامی خواند و عنوان کرد: علوم انسانیِ اسلامی رشد و تکامل خود را مدیون گسترش نقد و آزاداندیشی در فضای غیرسیاسی میداند و اگر شرایطی به وجود بیاید که باب نقدهای جدی و بنیانافکن از طرف مخالفان این علوم بسته شود و متفکرین علوم انسانیِ اسلامی در یک فضای گلخانهای و به دور از هجمه منتقدان به راه خود ادامه دهند، تردیدی نیست که ظهور این شرایط چیزی جز نزدیک کردن علوم انسانیِ اسلامی به پایان عمر خود نیست.
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی صدرا گفت: رونق نقد در خانه اصحاب علوم انسانی و وجود سعهصدر و خطرپذیری برای نوآوریهای بزرگ از اهمیت بالایی برخوردار است. اینکه برخی در مجامع علمی حوزوی یا دانشگاهی هرگونه نقد به نظریات اسلامیِ مشهور را برنتابند و منتقدان را به ساختارشکنی متهم کنند یا هزینه نوآوری را آنقدر بالا ببرند که کمتر متفکری در ساحت علوم انسانیِ اسلامی حاضر به پرداخت این هزینهها باشد، حتماً علوم انسانیِ اسلامی را در آینده با توقف روبرو خواهد کرد.
غلامی اظهار کرد: نهمین چالش از نظر بنده کج فکری و سوء مدیریت در جریانبخشی به علوم انسانیِ اسلامی است. صرف نظر از کسانی که به اسم تحول در علوم انسانی، این علوم را به ناکجا آباد کوچ میدهند و صرف نظر از تلاشهای کودکانهای که برای حذف رقیب در صحنه شکل میگیرد، مشکل اصلی علوم انسانیِ اسلامی حاکمیت نگاه از بالا به پایین یا نگاه پروژهای است.
وی ادامه داد: این تصور که میتوان علوم انسانی را در اتاقهای دربسته با دستور و بخشنامه متحول کرد، چیزی است که اگر در سالهای آینده حل نشود، حتماً علوم انسانیِ اسلامی را نیز با چالش روبرو خواهد کرد. علوم انسانیِ اسلامی باید با مشارکت استادان دانشگاه در یک روند کاملاً طبیعی راه خود را برای ورود به دانشگاهها باز کند و امروز استقبال رو به گسترش استادان از علوم انسانیِ اسلامی و پیگیری خودجوش آن در کشور، ثابت کرده است که پیگیری فرایند علوم انسانیِ اسلامی نه فقط ممکن است، بلکه زودتر از آنچه تصور میشود نتیجهبخش خواهد بود.
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی صدرا دهمین و آخرین چالش پیش روی علوم انسانی اسلامی را تنها و بیحامی رها کردن اصحاب علوم انسانیِ اسلامی دانست و گفت: هرچند امروز به نحوی فزاینده به عدد بازیگران خودجوش در صحنه شکلگیری و تکامل علوم انسانیِ اسلامی اضافه میشود و کسی به راحتی نمیتواند این مسیر را کور کند، اما واقعیت این است که اصحاب علوم انسانی یعنی کسانی که بیشترین بار را برای تقویت این فرایند به دوش گرفتهاند نیازمند حمایتند.
وی گفت: اینکه عدهای دائماً به دنبال کاهش همین منابع ناچیز مالی در این عرصه باشند و کارهای مبتکرانه در این میدان را به تعطیلی بکشانند، هنری است که متأسفانه باید بگویم برخی در کسوت طرفدار انقلاب و اسلام از آن برخوردارند.
غلامی در پایان گفت: شرایط فعلی برای متفکران اسلامی با یک فرصت منحصربهفرد و تاریخی جهت شکلدهی و کمالبخشی به علوم انسانیِ اسلامی پیدا کردهاند و اگر این فرصت تاریخی از آنها سلب شود یا خودشان از سر رخوت و تنبلی یا کمصبری آن را از دست بدهند، معلوم نیست این فرصت به این زودیها نصیب نسلهای بعدی متفکران اسلامی بشود.
انتهای پیام/4007/
انتهای پیام/