مفهوم مردمسالاری در حوزههای فرهنگی، رسانهای و اقتصادی رنگ باخته است
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، دیدار مقام معظم رهبری با تشگلهای دانشجویی مانند هر سال برگزار میشود و نمایندگان اتحادیهها و تشکلهای بزرگ دانشجویی هرکدام به سخنرانی در این مراسم میپردازند و از مشکلات، کشور، دانشگاهها، جامعه و... سخن میگویند.
سید محمدعلی واردی مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف نیز به نمایندگی از طرف بسیج دانشجویی دانشگاههای کشور در دیدار امسال دانشجویان با رهبر انقلاب دقایقی به سخنرانی پرداخت.
متن سخنان واردی به شرح زیر است:
اکنون که در ماههای پایانی چهارمین دهه انقلاب اسلامی به سر میبریم، بهعنوان سومین نسل، به دستاوردهای انقلابمان مفتخریم. افتخاری که نه به معنای چشمپوشی از کاستیها است و نه مانع جدیترین نقدها؛ بلکه ناشی از سنجشگری در «دستگاه محاسبهای» پویا و مؤمنانه است.
دستگاه محاسباتیای که:
اولا پویاست؛ چرا که به انقلاب اسلامی در تمامی شاخصهها، به عنوان یک حرکت فرآیندی مینگرد و نه مقطعی؛ و سختیهای این مسیر رو به رشد را جزیی از این حرکت میداند. و این داستان انقلاب ماست، که میان ما و قلیلی از همرزمان دیروزمان به واسطه همان تحلیل سادهانگارانه، فاصله انداخته است.
و ثانیا مؤمنانه است؛ زیرا علاوه بر محاسبات دقیق مادی، مؤمن به سنت الهی است و میداند که در صورت همراهی امام و امت و عدم اتکا به طاغوت، پیروزیاش قطعی است. اشکال دستگاه محاسباتی جریان غربگرا ؛ عدم درک همین مساله است. وجه تمایز میان امامی که معتقد بود آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند با آنانی که پس از حاجت نگرفتن از آستان کاخ سفید، حال به پنجرههای کاخ الیزه و باکینگهام دخیل بستهاند و توسل به «اروپای آزمونپسداده» را تجویز میکنند، دقیقاً همین تفاوت در دستگاه محاسباتی است.
بر همین اساس، معتقدیم آنچه کشور را در برابر بسیاری از فشارها مقاوم ساخته، جایگاه ویژهای است که برای نقش مردم قائل شده است. جایگاهی که گاهی به واسطه عملکرد برخی کارگزاران با چالشهای مهمی روبهرو است. و به همین واسطه است که امروز شاهد عدم بسط مفهوم مردمسالاری در حوزههای فرهنگی، رسانهای و اقتصادی هستیم که عاملی اثرگذار در تحقق ناقص مردمسالاری سیاسی نیز هست؛ از مصادیق آن، روی کار آمدن مجلسی است که بیشتر شبیه باشگاه احزاب است تا خانه ملت و شاید بیراه نباشد اگر بیاهمیتی مسئولین دو قوه دیگر به امر مهم پاسخگویی و اقناع مردم را نتیجه چنینن عملکردهایی در نماد مردمسالاری کشور بدانیم.
حال در آستانه ورود به پنجمین دهه انقلاب اسلامی، معتقدیم مردمسالاری نظام باید در قالب تحول در الگوهای تصمیمسازی و تصمیمگیری آن تحقق پیدا کند و این تغییر میبایست از طریق تغییر نسل صورت پذیرد؛ تحولی که اگر تا دیروز یک انتخاب پیش رو مدیران ارشد نظام بود، امروز یک واقعیت گریزناپذیر است که لاجرم اتفاق خواهد افتاد.
حضرت آقا؛ سال گذشته در ترسیم موانع پیش روی انقلاب، به برخی اختلالات و ایرادات ساختاری در دستگاههای مرکزی کشور اشاره کردیم که فرمان «آتش به اختیار» حضرتعالی را به دنبال داشت. اما، به نظر میرسد که باید نیم نگاهی هم به رفع اختلال از دستگاه مرکزی و فرماندهی داشته باشیم. از این روی، معتقدیم تغییر معماری موجود و رعایت قواعد صحیحِ تغییر نسل، یگانه راه شکلگیری پیوستار منسجم فرماندهی است.
معتقدیم امروز همانند تجربه دفاع مقدس، نسخههای پوسیده "ژنرالهای" خسته جنگ کلاسیک، پیامدی جز عقب نشینی ندارد و "حسن باقریها" میخواهیم تا با تغییر در استراتژی جنگ اقتصادی و فرهنگی "بنبستشکنی" کنند و این تنها با ورود جوانانی با «تفکر انقلابی» و «روحیه جهادی» ممکن خواهد بود.
تحقق صحیح چنین تغییر گستردهای، مستلزم فراهم شدن شرایطی است که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد:
اصلیترین معضل پیش رو آن است که به نظر میرسد مجموعه نهادهای نظام حتی مجموعههای انتصابی و انقلابی، برنامه درستی برای «تربیت» و «بهکارگیری» جوانان مومن انقلابی در عرصههای «تصمیمسازی» و «تصمیمگیری» ندارند.
الف) در عرصه تربیت:
در فرآیندهای رسمی تربیت، دانشگاههایمان نه تنها به صورت برنامهریزی شده به تربیت نیروی جوان توانمند و دغدغهمند برای حل مسائل کشور نمیپردازند بلکه در خوشبینانهترین حالت، آموزشگاههای خوبی هستند که به واسطهی ماشینهای ترجمه، دانشی بیارتباط با نیازهای واقعی کشور را ، به جوانان مملکت میخورانند. به راستی در مدل و محتوای آموزشی چه تفاوتی میان دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه صنعتی آریامهر وجود دارد؟ هرچند ما مدعی هستیم در این حوزه حرف و مدل داریم ولی گوش شنوایی برای آن نمییابیم.
در عرصه فعالیتهای تشکلی نیز، تلاشی نامبارک برای نابودسازی و یا کنترل جریان مستقل دانشجویی در جریان است؛ آقایان؛ اگر دستشان برسد، ریشه سیاستورزی را در دانشگاه میخشکانند و اگر نتوانند، جریان دانشجویی را به پادویی جناحهای سیاسی و خائن نسبت به مردم، نظام و رهبری سوق میدهند. (اطلاق دستهبندی جعلی اصولگرا اصلاحطلب به تشکلهای دانشجویی، یک نمونه از این تلاش نامبارک است؛ پروژهای که در وزارت علوم دولت یازدهم شروع شد و هنوز هم دنبال میشود. به عنوان نماینده بسیج دانشجویی اعلام میکنم که این عناوین جعلی مناسب سیاستبازی آقایان است، و دامان جنبش اصیل دانشجویی به این عناوین فرقهای و ضدمردمی آلوده نخواهد شد.)
ب) در عرصه تصمیمسازی:
بسیج دانشجویی، دوشادوش سایر تشکلهای انقلابی همواره سعی نموده است در خط مقدم مطالبهگری از مسئولین باشد، اما در این راه با چالشها و مانع تراشیهایی روبرو شده است.
برای مثال دانشجویی که گفته میشود موذن جامعه است چه ماذنه هایی دارد تا در لایه تصمیمسازی ورود کند؟ چرا مسئولین سعی در تولید نسلی «گوش به فرمان» و «محافظه کار» دارند؟ از تجمعات دانشجویی و برنامههای علمی زیرسقفی بگذریم؛ حتی همین نمازجمعه ای که چندسال گذشته خود حضرتعالی دستور حضور دانشجویان برای روشنگری را دادهاید؛ با فشارهای مکرر دولتی و غیر دولتی در معرض خطر و حذف قرار دارد. چرا صدا و سیما جایی را ندارد تا دانشجویان به دور از هیاهوی جناح بازیها در میان مردم روشنگری کنند؟
در بسیاری از مواقع با استفاده از کلیدواژه " تصمیم نظام" به دنبال ساکت کردن موجی از انتقادات مردمی و دانشجویی هستند. آقاجان برایمان سوال است که این نظام دقیقا شامل چه کسانی میشود که تصمیمات آن هم مخالف صریح بیانات حضرتعالی ست و هم مخالف نظر آحاد مردم به خصوص قشر انقلابی جامعه است ؟ حتی در مورد لوایح چهارگانه مربوط به قوانین مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم همانند تصویب اصل برجام، برخی نمایندگان مجلس در پاسخ به انتقادات دلسوزان، مساله را به شما یا دفتر شما منسوب کردهاند و گفتهاند تصمیم نظام است. البته آقایان به اصطلاح تصمیمگیر نظام بدانند، ما همچنان منتظر عذرخواهی آنان به خاطر تحمیل برجام به ملت ایران هستیم.
ج) ورود به عرصه تصمیمگیری:
در بحث ورود جوانان به عرصه تصمیمگیری، با وجود تاکیدات مکرر حضرتعالی مبنی بر جوانگرایی، متاسفانه هنوز سازوکاری فراگیر و نظاممند برای جایگزینی ماموریتها تعیین نشده و نسل قبلی کارگزاران، اهتمامی بر این امر ندارد. اکنون اینگونه به نظر میرسد که جوانان برای به عهده گرفتن مأموریتها به وسط مهلکهها پرتاب میشوند، یا با موفقیتی مهم همراه خواهند بود و یا به دلیل درگیری شدید آنان با سازوکارهای فعلی، از صحنه حذف میشوند.
با توضیحات گفته شده به نظر میرسد تغییر نسل برنامه ریزی شده و حل چالشهای آن تنها راه پیشرفت انقلاب است چرا که بیم آن داریم معماری گذشته و حامیان آن بخواهند از طریق شکل دادن معارضینی جوان، جوانان انقلابی تحولخواه را کنار بزنند. آقازادهها و بعضاً حزباللابیهایی که اگرچه جوان هستند اما در عمل مدافع الگوهای موجود و مخالف وقوع تحولات اساسیاند.
رهنمود حضرتعالی به عنوان منادی اصلی جوانگرایی در کشور برای مواجه شدن این نسل «دلسوز» و «کاردان» با چالشهای مذکور چیست؟
آقاجان! به ما میگویند همسنگران مصطفای شهید! ما امیدوارانه به آینده انقلاب مینگریم و معتقدیم تا جوانه زدن و ظهور راهی نمانده است اگر لایق باشیم خود را همرزم مدافعان حرم میدانیم و به این ایمان داریم و معتقدیم که اگر امروز ما در ایران در قلب تهران در کف دانشگاههای خودمان در عرصه جنگ نرم کوتاهی کنیم در حق خون دل مادران و همسران و فرزندان شهدای مدافع حرم خیانت کردهایم، حاشا و کلا که در تاریخ بنویسند سربازان امام خامنهای خیانت کردهاند.
انتهای پیام/