سطح آموزش بسیار عالی رشتههای علوم و ریاضیات در مدارس ایران/ در سفرهای اخیرم به ایران بهسختی جوانی را کتاب بهدست دیدم
گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، الیار صداقتی فروردین ماه 1361 در تهران به دنیا آمد و تا اول دبیرستان را در ایران گذراند. وی به همراه خانوادهاش و به دلیل اینکه پدرخواندهاش قصد تحصیل در دانشگاه منچستر در مقطع دکتری را داشت، ایران را ترک کرد و دوره دبیرستان و پیشدانشگاهی را گذراند.
وی سپس وارد دانشگاه کمبریج شد و رشته فیزیک را شروع کرد و در سال آخر گرایش نجوم را انتخاب کرد. بعد از چند سال کار در صنعت، دوباره به دانشگاه برگشت و برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در همان رشته فیزیک وارد دانشگاه فرای برلین (در آلمان) شد و پایاننامهاش را در زمینه «اتمسفرهای فراخورشیدی» در آژانس فضایی آلمان (DLR) در برلین با راهنمایی دکتر هیک رائور (Heike Rauer)، مدیر ماموریت فضایی پلاتو گذراند. منظور از فراخورشیدی سیارههایی هستند که خارج از منظومه خورشیدی قرار دارند و به دور یک ستاره (غیر از خورشید) در حال گردشند.
علاقه وی به نجوم باعث شد که همین رشته را نیز در دوره دکتری ادامه دهد و با همین تیم تحقیقاتی در سازمان فضایی آلمان کار کند. همین جا بود که از طرف رصدخانه جنوبی اروپا (ESO) بورسیه شد. این بورسیه شامل هزینههای دو سال تحصیل در دوره دکتری بود و همچنین این فرصت را در اختیار او قرار داد تا از نزدیک با VLT (تلسکوپ بسیار بزرگ) در جنوب شیلی کار کند.
الیار صداقتی بعد از این دو سال به آلمان برگشت تا تز دکتریاش را بنویسد و از آن دفاع کند.
در ادامه مصاحبه ایمیلی ما را با این ستارهشناس میخوانید:
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
در حال حاضر در موقعیت پستدکتری به عنوان محقق در رصدخانه جنوبی اروپا در شیلی مشغول به کار و پژوهش هستم. من ستارهشناسی هستم که مسئولیت رصد UT1 از VLT را به عهده دارم. VLT چهار تلسکوپ مهم دارد که UT1 یکی از آنهاست. برای کار در این سمت شغلی باید دکتری ستارهشناسی داشت. برای این کار رقابت شدیدی وجود دارد و هر سال حدود 70 درخواست برای این شغل وجود دارد ولی تنها سه نفر پذیرفته میشوند.
تاکنون چند دستاورد یا کار پژوهشی داشتهاید؟ لطفا کمی در مورد آنها توضیح دهید.
هماکنون نویسنده مقاله در چهار مجله کاملا علمی و نجومی هستم که عبارتند از نیچر، دو مجله A&A (نجوم و اخترفیزیک) و یک مجله ماهانه انجمن سلطنتی نجوم. علاوه بر این، در تعدادی نشریه نیز به عنوان همکار نویسنده مقاله مینویسم. در کل پژوهشهای من در زمینه تشخیص و مشخصهیابی اتمسفرهای سیارات فراخورشیدی است.
ماه شهریور خبری از شما منتشر شد مبنی بر کشف وجود تیتانیوم اکسید در جو یک سیاره از نوع مشتریهای داغ که شما سرپرستی این تیم پژوهشی را برعهده داشتید. چه شد که تحقیقاتتان را در این زمینه شروع کردید؟
پژوهش در این زمینه را از زمان تحصیلاتم در دوره کارشناسی ارشد شروع کردم و از آن به بعد هم ادامه دادم. این بحث یکی از هیجانانگیزترین بحثهای پژوهشی است زیرا مطالعات این چنینی مستلزم رصد اتمسفرهای سیارات فراخورشیدی است و در نهایت ما را به آشکارسازی علائمی از حیات در سیارات دیگر رهنمون خواهد کرد.
تحقیقات من انحصارا در این زمینه بوده و مقالاتم را هم در این زمینه نوشتهام. فرضیههای مربوط به شناسایی اتمسفرهای فراخورشیدی از همان سالهای اولیهای که بحث سیارات فراخورشیدی شروع شد، مطرح شد. پیشگام اصلی این علم «سارا سیگر» از دانشگاه MIT بود که مقالات او بین سالهای 1999 تا 2002 اساس سیارات فراخورشیدی را شکل داد. وی یک بار هم به ایران آمده و در کنفرانسی در پژوهشگاه دانشهای بنیادی در ایران شرکت کرده است.
تحقیقات اخیر من در زمینه شناسایی تیتانیوم اکسید (TiO)، کشف بسیار مهمی به شمار میرود زیرا مطالعات و مشاهدات بسیاری در زمینه جستوجوی اکسیدهای فلزی در اتمسفرهای فراخورشیدی انجام شده است ولی هیچ کدام موفق از آب درنیامد. دلیل عدم موفقیت این تحقیقات، ضعیف بودن بسیار سیگنالهای این سیارات است و از همین رو، تشخیص آنها از نویزهای مشاهده شده و رصد شده کار بسیار سختی است. از لحاظ تئوری، وجود تیتانیوم اکسید و وانادیوم اکسید (VO) در فضای اتمسفرهای سیارات فراخورشیدی مشتری داغ در سال 2008 توسط فورتنی و بارو پیشبینی شده بود.
آگاهی از حضور این اکسیدهای فلزی به ما امکان داد که مدلهای جوی نظریای را که برای فراخورشیدیها داریم، محدود کنیم. این امر در تجزیه و تحلیل هر گونه مشاهدات از اتمسفرهای فراخورشیدی در آینده مفید خواهد بود.
ستارهشناسی از نظر شما چگونه علمی است؟
ستارهشناسی و مشاهده آسمانها قدیمیترین علم شناخته شده بشریت است. بعد از این که هزاران سال از مشاهدات خورشید، ماه و ستارگان برای پیشبینی جزر و مد، الگوها در خشکسالیهای فصلی و مسیریابی سفرها از طریق ستارهها میگذرد، حال انسان دارد سعی میکند مشاهداتش را در قالب قوانین اساسی جهان هستی ارائه دهد. به همین دلیل این علم همیشه در جهت پیشرفت بشریت مورد توجه و اولویت قرار دارد.
آیا به وجود بیگانگان فضایی اعتقاد دارید؟ به نظرتان چطور میشود نشانههایی از آنها پیدا کرد؟
اگر به فرازمینیها اعتقاد داشته باشم پس دانشمند خوبی نیستم. زیرا ما فقط بر اساس حقایق علمی کار میکنیم و مشاهدات و عقاید هرگز به تفکر علمی ما وارد نمیشود. با این حال، با توجه به تعداد بسیار زیاد ستارگان در کهکشان خانه ما (راه شیری)، و پس از آن، سیارههای سنگی بسیار زیادی که دور این ستارگان میچرخند، احتمال این وجود دارد که شرایط لازم برای زندگی در نقطهای از این جهان هستی و روی یکی از این سیارات به وجود آید.
با این حال، تمام عوامل موثر بر پاسخ به این سوال مبتنی بر حدس و گمانهایی است که هیچ کدام از آنها به صورت قطع وجود فرازمینیها را ثابت نمیکنند.
اگر زندگی در خارج از کره زمین وجود داشته باشد، فقط دو راه هست تا بتوانیم آنها را بشناسیم. یکی گوش دادن به سیگنالهایی است که ممکن است از آن سیاره ارسال شود که در این مورد باید بگویم دانشمندان از دهه 1960 در قالب پروژه SETI در کالیفرنیا روی این موضوع و دریافت این سیگنالها کار میکنند. روش دیگر، جستوجو برای نشانههای احتمالی فعالیت بیولوژیکی در جو زمین است و همین بحثی است که من روی آن کار میکنم.
به نظر شما آیا در نهایت زمین برای زندگی انسان دشوار خواهد شد و باید از این سیاره کوچ کند؟
از نظر فاکتورهای نجومی، در نهایت سوخت خورشید تمام میشود و آنقدر گسترش مییابد که تمام سیارات درونی از جمله زمین را فرا میگیرد. البته این اتفاق تا 10 میلیارد سال دیگر رخ نخواهد داد و احتمالا شرایطی روی زمین حاکم خواهد شد که قبل از این ماجرا، زمین غیرقابل سکونت خواهد شد.
بزرگترین خطری که سکونت روی زمین را تهدید میکند، گرمایش زمین است. شرایط حاکم بر زمین در واقع برآیند مجموعهای از فرآیندهای تعادلی بین درون زمین، جو و تابش از فضاست. کوچکترین اختلال در این تعادل میتواند کل سیستم را از حالت تعادل بیرون بکشد و جو زمین را به سمت اثر شدیدتر گازهای گلخانهای، مانند آنچه بر سر سیاره زهره آمد، پیش ببرد. (با تشدید شدن و تداوم اثر گلخانهای به مرور زمان تمام آبهای روی زمین تبخیر خواهند شد).
با توجه به خروجی فعلی دیاکسید کربن و مونوکسید کربن، به نظر میرسد که به سرعت به سمت این سناریو پیش میرویم و این در حالی است که هنوز وسیلهای برای مسافرت به منظومههای شمسی دیگر نیز نداریم و با توجه به فناوریهای کنونی و حتی از لحاظ نظری، سفر ما به نزدیکترین ستاره صدها هزار سال طول میکشد. در خوشبینانهترین حالت، اگر فناوریای توسعه پیدا کند که بتواند انسان را به منظومههای شمسی دیگر برساند، به جای هزار سال، حدود چند صد سال طول خواهد کشید. پس بهترین گزینه برای ما مراقبت از سیاره خانه خودمان است.
چه فیلمهایی در زمینه فضا دیدهاید و آنها را دوست داشتید؟
من طرفدار سینما و به ویژه فیلم علمی-تخیلی نیستم. در عوض کتاب را بیشتر ترجیح میدهم. در چند سال اخیر چند فیلم منتشر شده که در تمهای نجوم و فضاست. از میان آنها «مریخی» (The Martian) به واقعیت نزدیکتر بود. این فیلم براساس کتابی ساخته شده که کاملا خوب نوشته شده و از نظر اساس علمی هم درست است. این کتاب بهخوبی امکانات و سختیهای سفر انسان به مریخ را توضیح میدهد.
فیلم دیگر «بینستارهای» (Interstellar) است که داستان آن تقریبا غیرمحتمل یا نزدیک به غیرمحتمل است. این فیلم نیز براساس یک تئوری کاملا علمی ساخته شده است که ایده پشت نظریههای نسبیت آلبرت انیشتین را توضیح میدهد و بیان میکند که چگونه این تئوریها میتوانند برای ناوبری فضا و زمان مورد استفاده قرار گیرند.
طرح پژوهشیای که هماکنون روی آن کار میکنید، چیست؟
هماکنون روی پروژههای مختلفی کار میکنم که در زمینه نحوه آشکارسازی سیارات فراخورشیدی و همچنین اتمسفرهای آنهاست. در چندین پروژه هم برای ساخت تجهیزات جدید برای چندین تلسکوپ مشارکت میکنم که در مطالعات فراخورشیدیها مورد استفاده قرار میگیرند.
از نظر شما، محققان ایرانی تا چه اندازه در زمینه ستارهشناسی پیشرفت داشتهاند؟
تعداد زیادی از دانشمندان ایرانی در سرتاسر اروپا و آمریکا وجود دارند که در پژوهشهای نجومی بسیار پیشرفته مشارکت میکنند. به نظر من هیچ گونه وجه تمایزی میان علومی که این افراد دارند و علوم افراد دیگر وجود ندارد. من خیلی با شرایط و فضای پژوهشی داخل ایران آشنایی ندارم ولی متاسفانه چیزی که میبینم این است که تعداد نشریات ایرانی به ویژه در زمینه نجوم بسیار محدود است.
به نظر شما نظام آموزش عالی ایران در مقایسه با آلمان چه مزایا یا معایب و نقصهایی دارد؟ وضعیت دانشجویانی که از ایران به کشورهای دیگر برای تحصیل یا کار مهاجرت میکنند، چه وضعیتی دارند؟
با توجه به این که مدت زیادی در ایران نبودم، فقط میتوانم در مورد سطح آموزش در نظام مدرسه ایران نظر بدهم. سطح آموزش در رشتههای علوم و ریاضیات بسیار عالی است. زمانی که در 14 سالگی به اروپا رفتم، تنها مشکلی که داشتم زبان انگلیسی بود. ریاضیات و علوم برای من بسیار آسان بود زیرا این دروس را در مدارس ایران خیلی خوب آموخته بودم.
با این حال، به نظر میرسد که این موضوع در مورد دانشجویانی که از سطح کارشناسی یا کارشناسی ارشد به خارج از کشور مهاجرت میکنند، صدق نمیکند. دانشجویان ایرانی که به دانشگاههای اروپایی میآیند، معمولا با جنبههای عملی مطالعات به مشکل برمیخورند.
محبوبترین ابزاری که از آن استفاده میکنید چیست؟
تنها ابزار الکترونیک که استفاده میکنم لپتاپ و گوشیام است. از گوشیام برای ارتباط با دوستانم و خواندن ایمیل و از لپتاپ برای انجام کارهایم استفاده میکنم.
زمانهایی که اوقات فراغت دارید، آیا با گوشی خود بازی میکنید؟
به هیچ عنوان! کلا خیلی کم از گوشیام استفاده میکنم و هیچ وقت بازی نمیکنم. هیچ وقت هم علاقهای به بازی موبایلی یا به طور کلی بازی دیجیتال نداشتهام. بیشتر ترجیح میدهم که مطالعه کنم، سفر بروم و زمانم را با دوستانم سپری کنم.
از چه نرمافزارهایی در گوشیتان بیشتر از همه استفاده میکنید؟
از واتساپ برای صحبت کردن با دوستانم؛ سافاری برای خواندن اخبار و دسترسی به اینترنت و Mail Client برای خواندن ایمیل. از اپلیکیشن Duolingo نیز برای یادگیری زبان اسپانیایی استفاده میکنم.
برای ارتباط با دوستان و افراد خانوادهام در ایران از تلگرام استفاده میکنم.
میزان سواد و علمی جوانان ایرانی را در چه سطح میبینید؟ چه توصیهای به جوانان ایرانی دارید؟
ایران از دیرباز کشوری مملو از دانشمند و افراد بااستعداد بوده و خواهد بود. تحصیلات همواره در میان خانوادههای ایرانی در اولویت قرار دارد و در مقایسه با کشورهای منطقه، سطح ایران با تفاوت بسیاری، بالاتر از بقیه و قابل مقایسه با بسیاری از کشورهای مطرح جهان است.
با این حال، در سفرهای اخیرم به ایران متوجه عدم علاقه نسل جوان ایرانی به علوم پایه شدم. بهسختی جوانی را دیدم که کتاب دستش باشد. اما دغدغه اکثر آنها این است که پروفایل اینستگرام خود را بهروز کنند و بیشتر از این که به فکر یاد گرفتن باشند، عکسهایشان را در دنیای وب آپلود کنند.
فضای پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاهی در کشورهایی که تحصیل کردهای، چگونه بوده؟ سیستم پژوهشی آنجا چطور دانشجویان و دانشمندان را به تحقیق و پژوهش تشویق میکند؟
من مدتها در انگلستان و آلمان زندگی کردم و در حال حاضر هم در شیلی زندگی میکنم. میتوانم بگویم که سطح سرمایهگذاری در پژوهش در انگلستان و آلمان بسیار خوب است و ما در ایران از آنها خیلی فاصله داریم. ایران به سرمایهگذاری بیشتری در زمینه پژوهش و تحقیقات نیاز دارد. همچنین مسئولان کشور باید توجه بیشتری به نوآوری و جوانان نوآور داشته باشند و اولویت را به علوم عملی و مهندسی اختصاص دهند.
دانشمندان در اروپا تشویق میشوند که کار خود را از طریق تامین منابع مختلف از سازمانهای تامین مالی در سرتاسر کشور و اروپا ادامه دهند. علاوه بر این، زمانی که شخصی به سطح بالای آموزش (معمولا دکتری) میرسد، شغلهای سطح بالای بسیاری در صنایعی که به طور خاص به مهارتهای دانشمندان مرتبط است، وجود دارد. به طور مثال، ستارهشناسان به طور ویژه جذب بخش علوم داده میشوند زیرا آنها در دوران تحصیلشان زبان برنامهنویسیای یاد میگیرند که «پایتون» (Python) نام دارد.
در مورد آمریکا هم میتوانم بگویم با توجه به مطرح بودن موسسات علمی آمریکا در جهان، سرمایهگذاری این کشور در زمینه علمی بسیار زیاد است و حمایت مالی دولت از بخش خصوصی بسیار است. زیرا در آمریکا معمولا همه امور دست بخش خصوصی است.
آیا دوست دارید برای زندگی به ایران برگردید؟ فکر میکنید چه امکاناتی باید در ایران وجود داشته باشد تا دوست داشته باشید در ایران زندگی کنید؟
یک روز شاید بیایم اما نه در آیندهای نزدیک. در حال حاضر به عنوان شخصی که برای پستدکتری بورسیه شده در رصدخانه جنوبی اروپا کار میکنم و حداقل تا چهار سال دیگر قرارداد دارم. با این حال برنامهام این است که در این موسسه بمانم و در پروژه ELT (تلسکوپ بسیار عظیم یا Extremely Large Telescope که یک تلسکوپ 39 متری است) مشارکت کنم.
کلا برگشت من به ایران به دو عامل بستگی دارد: اول وجود تسهیلات و تجهیزات نجومی در ایران. در حال حاضر شکاف عمیقی در زمینه تلسکوپهای مدرن بین ایران و کشورهای دیگر به وجود آمده است؛ هرچند که یک تلسکوپ چهار متری در حال ساخت در نزدیکی کاشان است که به نظر من استارت خوبی است. دومین مساله نبود موسسات تحقیقاتی ستارهشناسی در سطح جهانی در ایران است.
گفتوگو از نسترن صائبی
انتهای پیام/