«شب کیکاوس جهانداری» برگزار شد
به گزارش گروه فرهنگی آنا به نقل از روابط عمومی نشریه "بخارا"، در ابتدای این مراسم ، علی دهباشی درباره کیکاوس جهانداری گفت: «جهانداری نویسنده، مترجم و پژوهشگر ایرانی در سال ۱۳۰۲ خورشیدی در شهر کرمانشاه چشم به جهان گشود. پس از طی تحصیلات مقدماتی، وارد دانشگاه تهران شد و به سال ۱۳۲۸ در رشته زبانهای خارجی از دانشکده ادبیات و علوم انسانی فارغ التحصیل شد. مدتی در کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به کار پرداخت. از سال ۱۳۳۴ مدت ۱۱ سال، سمت معاونت کتابخانهٔ مجلس (سنای سابق) را عهده دار بود و پس از آن تا پیش از انقلاب ایران سمت ریاست آن کتابخانه را در اختیار داشت.
او اضافه کرد: «در سال ۱۳۳۹ به مدت ۶ ماه، به دعوت دانشگاه فرانکفورت رهسپار کشور آلمان شد و در آن جا به تدریس زبان فارسی پرداخت. کیکاوس جهانداری از مترجمان نامدار ایرانی است و کتابهای متعددی را از زبان آلمانی و انگلیسی به فارسی برگردانده است. وی همگام با مترجمان بزرگی همچون احمد آرام، نجف دریابندری، محمد قاضی و ... با تکیه بر ترجمه دقیق و نثر روان نوشتاری، سهم بسزایی در آشنایی ایرانیان با آثار برگزیده جهانی داشته است. از ترجمه های خوب او میتوان به این آثار اشاره کرد.»
دهباشی ادامه داد: «گرگ بیابان، اثر هرمان هسه، درباره شاهنشاهی ایران، اثر انگلبرت کمپفر، سفرنامه کمپفر، اثر انگلبرت کمپفر، سفرنامه بلوشر، اثر ویپرت فون بلوشر، زیر آفتاب سوزان (خاطرات نیدرمایر)، اثر اسکارفون نیدرمایر، سفرنامه پولاک، اثر یاکوب ادوارد پولاک، شاه اسماعیل دوم صفوی، اثر والتر هینتس، جغرافیای تاریخی فارس، اثر پاول شوارتس، قطار به موقع رسید، اثر هانریش بُل و...برخی از ترجمه های این مترجم پیشکسوت به شمار میرود.»
صادق سجادی که عضو شورای عالی و مدیر گروه دایره العمارف بزرگ اسلامی نیز گفت: «بنده به اعتبار این که سالهای متمادی، نزدیک به سی سال، با مرحوم جهانداری در مرکز دایرهالعمارف همکار بودم، چند نکته را اشاره میکنم. مرحوم استاد جهانداری بعد از فارغالتحصیلی از رشته زبانهای خارجی دانشگاه، بعد از تأسیس کتابخانه مجلس سنا، به پیشنهاد مرحوم و مدیریت دکتر زریاب خویی به سمت معاونت کتابخانه سنا برگزیده شدند. در آن هنگام کتابخانه مجلس سنا که دکتر زریاب اصرار داشت کتابخانه تخصصی ایرانشناسی و اسلام شناسی باشد و تمایل چندانی به مراجعه عام به کتابخانه نداشتند کارمندان زیادی نداشت طوری که مرحوم جهانداری در مصاحبه با خانم افراسیابی گفتهاند غیر از آقای زریاب، ریاست کتابخانه ، مرحوم آقای جهانداری، آقای تربیت و آقای محجوب در آنجا بودند».
او اضافه کرد: «چندی پس از شروع کار مرحوم جهانداری، استاد زریاب برای ادامه تحصیل و دفاع از رساله خود به آلمان رفتند و کارها یکسره به دست آقای جهانداری افتاد و آقای تربیت هم به عنوان سرپرست دانشجویان ایرانی در خارج از کشور ، دانشجویان مقیم اروپا به آلمان رفتند و کار کتابخانه مجلس سنا یکسره به دست مرحوم جهانداری و آقای محجوب افتاد. دکتر زریاب چهار سال بعد برگشتند و البته ریاست کتابخانه را داشتند ولی اندکی بعد برای تدریس به دانشکده پژشکی رفتند و مجدداً استاد جهانداری یک تنه، به عنوان معاون کتابخانه مجلس سنا کار را ادامه دادند».
سجادی تصریح کرد: «بعد از بازگشت دکتر زریاب و مخصوصاٌ انتقال مرحوم دکتر زریاب به دانشگاه تهران، استاد جهانداری در سال 1345 به ریاست کتابخانه مجلس سنا منصوب شدند و تا 1357، وقوع انقلاب اسلامی در همین سمت بودند. استاد جهانداری در 1363 به دایرهالمعارف بزرگ اسلامی آمدند. آقای دکتر زریاب و دکتر تفضلی هم بودند و روزهای سه شنبه مخصوصاٌ بخش تاریخ مجمع این دوستان کهن و فضلا بود که با هم همکاری میکردند. روزهای سهشنبه استاد زریاب به دایره العمارف میآمدند و بنده هم به عنوان دستیار ایشان عضو کوچکی از آن جمع بودم. »
سجادی در ادامه سخنان خود درباره زندهیاد جهانداری افزود :« مرحوم جهانداری با تسلط و احاطهای که بر کتابهای ایرانشناسی و اسلامی شناسی که در اروپا داشتند، خیلی از اوقات گره گشای مسائل دیگر استادان در این گروه بودند. استاد جهانداری مسئولیت بخش زبانهای خارجی را در دایرهالعمارف بزرگ اسلامی بر عهده داشتند که در آن زمان شناسایی و گردآوری کتابهای ایرانشناسی و اسلامی شناسی در اروپا بر عهده این بخش بود.جهانداری در این سی سالی که من با ایشان مأنوس بودم، عشق عجیبی داشت که محققین جوان را راهنمایی بکند ، کمک بکند هم در یافتن منابع تحقیقی و هم در دسترس قرار دادن این منابع و اگر هم لازم بود ترجمه این منابع. فهرست جامعی، مثلاٌ قریب به 500 مدخل از کتابهای محققین اروپایی در زمینههای ایرانشناسی و اسلامشناسی استخراج کرده بودند. »
در ادامه این نشست، نوش آفرین انصاری از سالها آشنایی و دوستی با مرحوم جهانداری سخن گفت: «من در اینجا به چند نکته درباره نگاه مرحوم جهانداری به کتابخانه و ارتباط ایشان با شورای کتاب کودک و نیز به نکاتی درباره اخلاق ایشان اشاره میکنم. ایشان از قدیمترین دانشآموختگان کتابداری جدید در ایران هستند و همراه با دوست دیرین دکتر تفضلی دوره کتابداری را گذراندند. و همانطور که دکتر سجادی گفتند سالهای متمادی به عنوان معاونت و نیز ریاست کتابخانه مجلس سنا کار کردند. نگاه ایشان به کتابخانه تخصیی، همانطور که دکتر سجادی هم اشاره کردند، یک نگاه بسیار روشن و درست بود و میخواستند که کتابخانه سنا یک مرجع برای ایرانشناسی باشد و یقین داشتند که برای پژوهشگرانی که میخواهند به ایرانشناسی بپردازند، بدون یک کتابخانه کامل امکان پذیر نبود و هنوز هم نیست و در حال حاضر هم کتابخانهای که مورد نظر آقای جهانداری بود نداریم.»
انصاری در بخشی از سخنان خود ادامه دادد: « نکته پایانی را عرض کنم. ایشان گرگ بیابان هرمان هسه را ترجمه کرده بودند که یکی از مهمترین آثار این نویسنده بود. به ایشان پیشنهاد کردیم که نرگس و زرین دهن را نیز ترجمه کنند و ایشان گفتند مشغول آن هستم. بعد از مدتی از کار این ترجمه جویا شدیم. گفتند این رمان با ترجمه سروش حبیبی منتشر شد و آن را خواندم و دیدم ترجمه بسیار خوبی است و ترجمه خودم را پاره کردم. بله دایی ما چنین کسی بود.»
سخنران پایانی این مراسم کامران فانی بود که درباره ترجمههای کیکاوس جهانداری گفت: « برای من مایه افتخار و خوش وقتی است که در مجلس یادبود کیکاوس جهانداری شرکت میکنم و من امشب از شخصیتی یاد میکنم که به راستی از نوادر روزگار ما بود و از دوستداشتنیترین چهرههای زمانه ما . من در آن زمان که جوان بودم و کتابداری میخواندم با ایشان آشنا شدم و وقتی قرار شد در کتابخانه مجلس سنا کار کنم، فرصتی مغتنم بود برایم.مرحوم جهانداری کتابداری نخوانده بود، اما در این رشته متبحر بود، و برخی کارهایش به استاد ایرج افشار شباهت داشت؛ کتابخوانی حرفه بود و خودش هم شیفته این کار بود».
کامران فانی در ادامه افزود : «وقتی ریاست کتابخانه مجلس(سنا) را تقیزاده بر عهده داشت ، جهانداری، با دکتر زریاب خویی نیز همکار بودند و مقدمات ایجاد مجموعه ایرانشناسی نیز در همان زمان فراهم شد. فانی به ترجمههای جهانداری از ادبیات آلمانی اشاره کرد و گفت: مرحوم جهانداری ترجمههای فراوانی داشت اما ترجمههای سفرنامه و به ویژه ترجمه سفرنامه پولاک در زمره بهترین کارهای او بودند. اما گرگ بیابان هرمان هسه که به اعتقاد من بهترین اثر این نویسنده است با ترجمه شیوای مرحوم جهانداری به جامعه کتابخوان ایران معرفی شد و شاید بسیاری در ایران زنده یاد کیکاوس جهانداری را با این ترجمه میشناختند. »
نواختن موسیقی و قطعاتی از بیات اصفهان به همراه آواز و تصنیفی که شعر آن از استاد شفیعی کدکنی نیز پایانبخش این مراسم بود.
انتهای پیام/