مردم حوصله ندارند هر سریالی را ببینند/ باید به تلویزیون هم حق بدهیم
سرویس فرهنگی آنا: رسانه ملی همچنان که از اسمش مشخص است باید دنبال جذب همه طیفها و طبقات باشد و تلاش کند مردم را راضی نگاه دارد. برنامهها و مجموعههایی بسازد که همه جور مخاطبی از آن لذت ببرند. چه بسا زمانی برنامههای ورزشی و زمانی هم سریالهای شبانه است که بیننده را سر کیف میآورد.
گرچه سریالهای تلویزیونی چندان هم بیرقیب نیستند؛ خصوصا الان که برخی سریالها سر از شبکه خانگی درآوردهاند و حسابی هم تماشاگرپسند هستند. پس تولیدات تلویزیون باید آنقدر باکیفیت باشد که بیننده میلیونی را اذیت نکند و صدایش را درنیاورد.
این را میشود حتی خیلی کوتاه از سر دردل در گفتوگو با بازیگران پرکار و کاربلدی مثل محمود پاکنیت نیز شنید. بخشی از گفتگوی این بازیگر با خبرگزاری آنا را بخوانید:
* شما از جمله بازیگران پرکاری هستید که همه مدیومی را تجربه میکنید، البته به شرط کیفیت، برایتان گویا فرقی ندارد سینما باشد، شبکه نمایش خانگی باشد و یا تلویزیون. به نظر شما مهمترین موضوعی که میتواند مخاطب را جذب سریالی در تلویزیون کند، چیست؟
به نظرم این چندساله مهمترین مسأله برای تماشاگر در سریالها، "قصه" است. قصه اگر باشد مخاطب از سریال و فیلمها لذت میبرد. آن وقت ژانر دیگر برایش فرقی ندارد و حتما محصول هنری را دنبال میکند.
* حتی اگر بستهای از عوامل و حرفهایها نیز دورهم جمع شده باشند؟
به نظرم بدون قصه خوب کاری نمیشود کرد. مهمترین عوامل و بازیگران را هم اگر در کاری گرد یکدیگر آورند ولی قصه سریال خوب نباشد، جذابیت و گیرایی برای مردم ندارد. بنشیند و چه چیزی را ببیند؟
* در هر ژانری؟
بله! کار خوب با هر قصه طنز، اجتماعی و غیره، مخاطبش را دارد. خصوصا تلویزیون که بینندهاش، خیلی هم زیاد است. مردم حوصله ندارند هر کاری را ببینند؛ مسلما فقط مینشیند پای کار باکیفیت. به ویژه الان که تولید سریالها نیز زیاد شده باید متوجه داستانگویی جذاب باشند.
* اما نه وقتی که دنیای فیلمساز و مخاطبش زمین تا آسمان فرق دارد و هریک جایی سیر میکنند!
البته مثل آن زمانها که میگفتند سریال باید "خیابان خلوتکن" باشد! باید رفت سراغ مجموعههای شبانه که مخاطب را سرجایش بنشاند. گرچه بیننده تلویزیون و سینما متفاوت است. در سینما تماشاچی با فیلم یک ساعت و خردهای روبروست که مجبور است مدام روی پرده زوم کند و حواسش اصلا پرت نشود. درحالی که در تلویزیون با این شرایط محدود، روبرو نیستیم. زن خانهدار آشپزی میکند و سرش هم به سریال گرم است!
* و جنس مخاطب اینها البته یکی نیستند. مثل تئاتر و سریال!
حُسن تلویزیون همین است که اتفاقا خاص و محدود نیست. بالاخره همه اهل تئاتردیدن نیستند و شاید علاقهای هم به آن ندارند. سینما نیز همینطور؛ یعنی دایره مخاطبش نسبت به سریالهای روی آنتن، کمتر است. این سیماست که از روستا تا شهر و همه جا در دسترس مردم است. فقیر و غنی پای تلویزیون مینشینند.
* پس اینکه برخی میگویند ما تلویزیون نمیبینیم و اینها ...
اگر فیلمنامهنویسان تلویزیون برای مردم، فیلمنامه داستانگو بنویسند، مجموعه خوب بسازند و تبلیغ بهتر داشته باشند، همان روشنفکر و ثروتمندش هم جذب تلویزیون میشود.
* حساسیتش هم بالاخره بالاتر است. شما ببینید ما در سینما هر از گاهی با توقیف فلان فیلم مواجهایم ولی وای به روزی که سریالی حتی درحد یک جمله به فلان شخص و نهاد و غیره، انتقاد کند!
چون همه تلویزیون میبینند، باید مراقب نیز باشند. مدیر تلویزیون دلهره دارد که محصولش حتی برای یک بچه نیز بدآموزی نداشته باشد. این مسئولیت در قبال مخاطب، صدالبته سنگینتر است. گرچه امتیازاتی دارد که هیچ رسانهای ندارد.
* برای خود شما نیز به عنوان هنرمند، این حوزهها چقدر متفاوت است؟
حتما تفاوت دارد. این را نیز بگویم که سینما و تئاتر و اینجور هنرها، به انتخاب خود مردم است. یعنی مردم برایش خرج میکنند و سمتش میروند. پول میدهند اما اگر از کار خوششان نیامد دیگر سراغش نمیروند. ولی سریالهای تلویزیونی راحت در اختیار مردم است. باید به تلویزیون هم حق بدهیم وقتی این همه بیننده دارد.
* فکر میکنم بزودی هم سریال جدیدی از شما روی آنتن ببینیم.
بله مشغول بازی در سریال «آشوب» بودم که به نظرم سریال خوشساختی است. امیدوارم مردم آن را کاری زیبا و دلنشین ببینند.
انتهای پیام/