استاد صدا در میان اساتید شعر و ادب
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، مراسم بعد از تلاوت قرآن با بازپخش فیلم سخنرانی مقام معظم رهبری در بزرگداشت حافظ در کنگره سال 1367 شروع شد.
بعد از پخش فیلم، دکترطه هاشمی پشت بلند گو قرار گرفت تا پیام آیت الله هاشمی رفسنجانی را برای حضار قرائت کند.در همین حین استاد محمد رضا شجریان وارد سالن شد. او مورد استقبال کم نظیر حاضرین در سالن قرار گرفت و کنار رئیس دانشگاه آزاد جای گرفت.
با ورود شجریان هیجان و شادی سالن را فراگرفت، خیلیها در دل آرزو می کردند امروز فرصتی باشد تا غزلی از حافظ را با صدای او بشنوند.
بعد از قرائت پیام آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره ویژگی های منحصربه فرد حافظ، دکتر میرزاده برای سخنرانی دعوت شد.
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
رئیس دانشگاه آزاد سخنانش را با بیت
درازل پرتو حسنت به تجلی دم زد/ عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد شروع کرد. میرزاده از اینکه توانسته این کار ناتمام را به سرانجام برساند ابراز خرسندی کرد. چشمان ریاست دانشگاه می درخشید و می شد حس کرد برگزاری این همایش با وجود تمام خستگی ها، بار بزرگی را از روی دوش او برداشته است و دیگر احساس خستگی نمی کند.
از دیگر رویدادهای جالب توجه این مراسم سخنرانی دکتر جاسبی رئیس سابق دانشگاه آزاد اسلامی بود. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از اینکه نتوانسته در سال پایانی مدیریت خود این همایش را برگزار کند افسوس خورد و از میرزاده برای پیگیری دوباره این برنامه و برگزاری این کنگره تشکر کرد.
صدای من برای مردم کشورم ممنوع است
حالا نوبتی هم که باشد نوبت استاد صدای ایران است. او باید در فرصتی هرچند کوتاه روبه روی حاضران بایستد و با آنها صحبت کند. این فرصت این بار در دانشگاه آزاد فراهم شده بود. سخنرانی دکتر جاسبی که به اتمام رسید، شجریان بنا به دعوت ریاست دانشگاه آزاد روی سن آمد و با اهالی دانشگاه آزاد سخن گفت و به دغدغههایش پرداخت. دغدغههایی که بزرگترینش ممنوعیت خواندن در کشور خودش بود.
شجریان از اینکه با تاخیر به همایش رسیده عذرخواهی کرد و دلیل دیر آمدنش را اشتباه راننده عنوان کرد. رانندهای که او را تا انتهای اتوبان همت میبرد و دوباره مجبور میشوند نزدیک به ۲۰ کیلومتر راه را برگردند. خیلیها درباره وقتشناسی استاد شنیدهاند. او جزو معدود کسانی است که کنسرتهایش با کمترین تاخیر برگزار میشود و به دلیل همین تنظیم ساعت بود که از دیرکرد چند دقیقهای خود به شدت رنجیده خاطر بود.
دغدغه اصلی محمدرضا شجریان عدم اجازه برای خواندن در کشور بود. او گفت من خوانندهای هستم که اجازه ندارم برای مردم کشورم بخوانم. همین جملات کافی بود که فضای سالن عوض شود. میشد حلقه اشک را در چشمان دوستداران شجریان دید. استاد شاید برای تلطیف فضا، صحبت را عوض کرد و اذهان را به سمت استاد شعر و غزل حافظ شیرازی برد. محمدرضا شجریان ادامه داد: بدون شعر آواز خواندن برای من ممکن نیست و آن غنای شعرحافظ است که من را از خود بیخود میکند و جایی میبرد که با هیچ اتفاقی نمیشود تجربهاش کرد و وقتی ازآن حال برمی گردم تازه متوجه میشوم کجا هستم. حافظ من را باخودش میبرد و تمام زندگی مرا تحت شعاع قرارداده آنقدر معلم و پدرم است.
در آستان جانان
فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و شرابی به خاک آدم ریز
پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حشر/ به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز
این ابیات، ابیاتی برای ترک سن بود که از طرف محمدرضا شجریان برای حاضرین قرائت شد. او با خواندن این ابیات و گلایهای مختصر از شرایط خود سن را ترک کرد.
بعد از پایین رفتن استاد از سن صدای موسیقی که توسط استاد مشکاتیان ساخته شده بود، فضا را پر کرد و آواز دلنشین شجریان به گوش رسید. قطعه آستان جانان پخش شد و اکثر حاضرین سعی میکردند لبخند را جایگزین بغضهایشان کنند.
آستان جانان با اجازه شجریان توسط گروه موسیقی مجتبی عسگری بازخوانی شد. گروه موسیقی سنتی مجتبی عسگری با لبی خندان درمقابل استادشان روی سن قرار گرفتند و بعد ازاجرای چند قطعه موسیقی که با اشعار حافظ درآمیخته شده بود، فضای سالن را عوض کردند.
فضا با پیچیدن آواز مرغ سحر دلنشین شده بود و در انتها مجتبی عسگری این قطعه را به استاد شجریان تقدیم کرد و برای دست بوسی از سن پایین آمد. حاضرین ایستاده کف میزدند و این آخرین تصویری بود که توسط عکاسان خبری حاضر در سالن شهید مطهری به ثبت رسید.
انتهای پیام/