دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
نشست هم‌اندیشی انسان، جامعه و تاریخ در نگاه شریعتی

استاد دانشگاه آزاد اسلامی: شریعتی برخلاف سنت‌گرایان با عقل مدرن منفعلانه برخورد نکرد

نشست هم‌اندیشی انسان، جامعه و تاریخ در نگاه شریعتی از صبح امروز با حضور استادان دانشگاه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برگزار شد.
کد خبر : 153877

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، این نشست از صبح تا عصر امروز با حضور دکتر رحیم احمدی، دکتر سیدجواد میری، دکتر بیژن عبدالکریمی،‌ دکتر حسن محدثی، دکتر محمدامین قانعی‌راد، دکتر احسان شریعتی،‌ دکتر سارا شریعتی و دکتر آیدین ابراهیمی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. دکتر بیژن عبدالکریمی، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی در این نشست مقاله‌ای را با عنوان "شریعتی و تفکر آینده ما" ارائه کرد و درباره آن گفت: «روزگار ما با روزگار شریعتی تفاوت دارد؛ افق تاریخی و معنایی ما با افق تاریخی شریعتی تفاوت دارد. شریعتی در آخرین دوره مدرنیته متقدم بود؛ در چند دهه اخیر ما شاهد شکاف‌های تمدنی شدیدی هستیم و بعد از فروپاشی شوروی دوران مدرنیته متاخر و مدرن شکل گرفت. دوران شریعتی به پایان نرسیده است. بی‌تردید دوران ما متفاوت از آن دوران است. من معتقدم که می‌توان مولفه‌هایی را پیدا کرد تا افق‌های معنایی شریعتی را درک کرد. بصیرت‌هایی که در دوران‌های تاریخی شکل می‌گیرد باید مورد توجه قرار گیرد و به دوران‌های بعدی منتقل شود.»


این استاد فلسفه ادامه داد: «کسی که متفکر است باید با الفبای هرمونتیک آشنا باشد. انحطاط فقط سیاسی نیست؛ متاسفانه جامعه روشنفکر ما نیز منحط است. متاسفانه ما قدرت خوانش را از دست داده‌ایم. متن چیزی نیست که در گذشته بماند، بلکه هربار که خوانده می‌شود می‌توان معنای جدیدی را کشف کرد. برخی می‌گویند که این‌گونه شریعتی تحریف می‌شود، در صورتی‌که این‌گونه نیست. من اجازه می‌دهم که متن با من سخن بگوید. بخش عظیمی از جامعه پوپولیستی ایران وقتی نام شریعتی را می‌شنوند، رفتار مشمئزکننده‌ای دارند. البته این قابل فهم است، ولی من به آن اعتراض دارم. متاسفانه بسیاری از دوست‌داران و منتقدان شریعتی در قامت شریعتی نبودند و نیستند. ما هم وظیفه دانشجویی خودمان را به جا نیاورده‌ایم. من که زندگی معنوی‌ام را با شریعتی آغاز کردم، به هیچ وجه قامتم متناسب با شریعتی نیست و این جزو کاستی‌های ماست.»


عبدالکریمی افزود: «شاید برای شناخت شریعتی زمانی دیگر باید صحبت کرد. متاسفانه کینه‌توزانه شریعتی را نقد می‌کنند و این رفتار صحیح نیست. احمد فردید معتقد است صدر تاریخ ما ذیل تاریخ غرب است و آینده ما، گذشته غرب است. شاید ما در قرن 21 هستیم، اما تاریخ ما با تاریخ غرب یکی نیست. تحولات بزرگی در چند دهه جهان شدت تاریخ جهانی را افزون کرده است و تحولات IT و رسانه تاریخ بومی و محلی را متحول کرده است. در گذشته تمدن‌ها مثل رودهایی در کنار هم بودند، اما امروز همه این رودها با هم مخلوط شده‌اند. از این رو ما باید این درهم‌تنیدگی آینده ایران و جهان را در نظر داشته باشیم.»


"تفکر شریعتی با آینده ما ایرانی‌ها چه نسبتی دارد" او در پاسخ به این پرسش گفت: «شریعتی برخلاف سنت‌گرایان با عقل مدرن منفعلانه برخورد نکرد. یکی از درس‌های شریعتی این بود که با جهان فعالانه برخورد کرد. او مواجهه‌ای کینه‌توزانه با عالم مدرن نداشت و همچنین آن‌چنان تحت‌تاثیر غرب قرار نگرفت که به اضمحلال برسد. شریعتی مدرنیته را اجتناب‌ناپذیر می‌دانست. شریعتی برخلاف بسیاری مدرنیته را به عنوان یک عارضه تلقی نکرد که بتوان آن را با چند فتوا حل کرد.»


این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «شریعتی خواهان برقراری گفت‌وگو با روشنفکری بود. متاسفانه روشنفکران دینی مدرنیته را به رسمیت نمی‌شناسند. در شرایط فعلی نمی‌توان هیچ نکته‌ای را بیرون مدرنیته تعریف کرد. این را شریعتی می‌دانست. شریعتی با وجود همه این موارد دعوت به اصالت می‌کرد، اما دعوت شریعتی خام و کودکانه نبود. او مدعی نبود که می‌خواهد جهان را کن‌فه‌یکون کند. به نظر من اگر کسی این را نمی‌فهمد نسبت به متن غریب و بیگانه است؛ شریعتی مولفه‌های جهان مدرن را درک می‌کرد؛ در هیچ‌یک از سنت‌گرایان اندازه شریعتی اعتقاد به آزادی وجود ندارد. برخی از سنت‌گرایان به گونه‌ای از سنت تاریخی دفاع می‌کنند که با مولفه‌های جهان کنونی سازگاری ندارد. برخی از کژاندیشان می‌گویند شریعتی زمینه‌ساز بنیادگرایی بود ولی ما می‌گوییم اگر شریعتی نبود چه بلاهایی سر این کشور نمی‌آمد. آنچنان که بنیادگرایی در عربستان است، در ایران تیز نیست. من روشنفکرانی که شریعتی را به عنوان روشنفکر ایدئولوژیکی می‌شناسند، نمی‌بخشم. این یک خطای استراتژیک است که دکتر سروش، آقای طباطبایی و دکتر شایگان مرتکب این خطا شده‌اند.»


عبدالکریمی در پایان گفت: «شریعتی می‌کوشد که سنت را به مدرنیته بیاورد. فقط حوزه علمیه و دولت‌های ما دچار عقب‌ماندگی نیستند بلکه روشنفکران ما دچار عقب‌ماندگی تاریخی هستند. در جامعه ملحد و ارتجاع‌گونه بازگشت به گذشته محکوم است؛ این ایراد شریعتی نیست بلکه به دلیل پوپولیستی بودن جامعه ماست. برخی می‌گویند بازگشت به گذشته امکان‌پذیر نیست، در صورتی‌که اینگونه نیست و روشنفکران ما دعوت به گذشته را نمی‌فهمند. تفکر آینده نه تفکر سکولار است و نه نهیلیسم غربی؛ تفکر شریعتی نمی‌خواهد به هیچ نظام تئولوژیک دیگری تن دهد؛ راه آینده جهانی از نظام‌های تاریخی گذشته می‌گذرد. شریعتی در چنین مسیری گام برمی‌دارد؛ او هیچگاه یکپارچه از سنت دفاع نکرد. جرم شریعتی این است که از آن ماست. ما چشم‌هایمان را به متن بسته‌ایم و استعداد خوانش متن را از دست داده‌ایم. باید استعدادمان را بازیابی کنیم. نمی‌گویم که شریعتی را نباید نقد کرد، ولی باید نقد براساس متن باشد.»


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب