دانشجوی تعادلپیشه
البته این موضوع اخیرا به دلیل متناسب نبودن عرضه با تقاضا و بازار کار با میزان فارغالتحصیل و نیروی ماهر، قدری کمرنگ شده و بر کمیت و کیفیت تحصیل تاثیر گذاشته است.
انتظارات از خودمان به عنوان دانشجویان امروز و دانش آموختگان فردا، مسلما این است که بعد از فارغ التحصیلی، جامعه آماده پذیرش ما باشد و کاری متناسب با تخصص فراهم شود. اما واقعیت این است که خود دانشگاه و حتی دانشجو و فارغ التحصیل میتوانند کارآفرین باشند.
جبران خلیل جبران میگوید: «بگوییم ما برای کشور چه کرده ایم به جای اینکه بگوییم کشور برای ما چکار کرده است.» اصولا در زندگی باید هدف های بزرگ و بلند به اهداف کوچک و کوتاه مدت تقسیم شود تا دست یافتنیتر و آسانتر باشد.
این عمل نیازمند برنامه ریزی به صورت کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت است. اهداف راحتتر و دست یافتنیتر باید در اولویت قرار گیرند و از هرگونه آرمانگرایی و ایدهآلطلبی پرهیز شود. چون در صورت دست نیافتن به ایدهآلها، انسان سرخورده میشود. هر چند میدانیم خواستن توانستن است. اما باید با وقعیتها زندگی کرد.
بنابراین، دانشجو باید در زندگی تحصیلی اش، تعادلپیشه باشد. یعنی با برنامه ریزی صحیح، هم به درس، هم ورزش، هم کار فرهنگی و هم تفریحات سالم برسد. البته امروزه، اکثر دانشجویان در کنار تحصیل شغلی هم دارند که این بعضا به کم و کیف تحصیل آسیب میزند و در نهایت، اصلی ترین شغل یک دانشجو، تحصیل علم به نحو مطلوب بوده و بقیه مسایل باید در کنار آن و اولویت بعدی باشند تا بتوان بهترین استفاده علمی و را از زمان تحصیل خود داشت و برای ورود به بازار کار بعد از فارغ التحصیلی، مهیاتر و زبده تر شد.
باید هر چه بیشتر در دوران تحصیل به کارآموزی و کاروزی پرداخت و دانست که دنیای بعد از دانشجویی و بازار کار، محل کارآموزی و سعی و خطا نیست. هرچند تجربه با زبدگی بیشتر و گذر عمر افزایش مییابد و یکشبه تحصیل نمیشود.
چنین گفت پیغمبر راستگوی
زگهواره تا گور دانش بجوی
مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل
انتهای پیام/