آیتالله موسوی اردبیلی درگذشت + زندگینامه
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، آیتالله عبدالکریم موسوی اردبیلی از مراجع تقلید دو روز قبل در بیمارستان لاله تهران بستری شد و بامداد روز گذشته به کما رفت و امروز بعد از تحمل بیماری، دار فانی را وداع گفت.
وی پیش از انقلاب اسلامی (۱۳۵۷) به اداره و سرپرستی روحانیت اردبیل، عضویت هیئت مدیره مجله «مکتب اسلام»، تدریس و تألیف مشغول بود.
از مشاغل و مسئولیتهای او پس از انقلاب اسلامی میتوان به عضویت در شورای انقلاب، عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی، عضویت در هیئت سه نفره رسیدگی به اختلاف بنیصدر و دیگران، نمایندگی دورهٔ اول مجلس خبرگان رهبری، دادستانی کل کشور، ریاست دیوان عالی کشور، عضو شورای عالی قضایی و عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی و مسئولیت اجرای فرمان شش مادهای امام خمینی(ره) اشاره کرد. ایشان همچنین عضو هیات موسس دانشگاه آزاد اسلامی و از موسسان اصلی این دانشگاه بودند.
* خلاصهای از زندگی آیتالله موسوی اردبیلی؛ از حوزه تا سیاست
مرحوم آیتالله عبدالکریم موسوی اردبیلی، که صبح امروز در سن 91 سالگی دار فانی را وداع گفت، در طول زندگی خود همگام با فعالیت علمی در مبارزه سیاسی و حرکتهای اجتماعی نیز حضور داشت.
به گزارش آنا، وی در سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سمت دادستان کل کشور مشغول به فعالیت بود. از دیگر فعالیتهای مهم وی میتوان به عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی، شورای بازنگری در قانون اساسی و مسئولیت اجرای فرمان شش مادهای امام در مسأله گزینش ادارات را برعهده داشت. مرحوم موسویاردبیلی در اوایل انقلاب و در زمان ریاست خود بر دستگاه قضایی کشور، وظیفه تدوین قوانین کیفری، جزائی و حقوقی دادگستری و انطباق آنها با موازین شرع و فقه اسلامی را نیز برعهده داشت.
آیتالله موسویاردبیلی از نزدیکان به مجمع روحانیون مبارز در دهه60 بود. این مرجع تقلید، در پی اعتراضها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ با خانوادههای بازداشت شدگان پس از انتخابات دیدارهایی داشت و بارها نسبت به این بازداشتها اعتراض کرد که این مواضع با اعتراض شدید برخی از چهرههای اصولگرا همچون مرحوم شجونی و حسین شریعتمداری همراه بود.
آیتالله سید عبدالکریم موسوىاردبیلى، 8 بهمن 1304 در شهر اردبیل، متولد شد. پدر وی روحانى مرحوم سید عبدالرحیم و مادرش، مرحومه سیده خدیجه بود. سید عبدالکریم آخرین و تنها فرزند پسر خانواده بود.
آغاز طلبگى
مرحوم موسوى اردبیلى تحصیلات خود را در سن شش سالگى با ورود به مکتب خانه آغاز کرد و در سال 1319 به قصد ادامه تحصیل در دروس حوزوى، وارد مدرسه علمیه ملاابراهیم در شهرستان اردبیل شد. وی در سال 1322 به شهر مقدس قم مهاجرت کرد. سپس مرحوم موسوى اردبیلى به اتفاق سه نفر از فضلاى حوزه علمیه قم تصمیم گرفتند به نجف اشرف مهاجرت کنند. با انصراف دو نفر از همراهان، ایشان با نفر سوم یعنى مرحوم شیخ ابوالفضل حلالزاده اردبیلى در 16 آبان 1324 از قم حرکت کردند. اوضاع نابسامان عراق و نگرانى ناشى از بیمارى پدر موجب گردید وی، ناچار به ترک عراق و عزیمت به ایران شد و در سال 1327 به قم بازگشت. در مدت حضور در قم، توسط مرحوم اردبیلی و عدهاى از فضلاء و روحانیون حوزه علمیه، براى نخستین بار مجلهاى به نام مکتب اسلام در قم منتشر شد که با استقبال کمنظیرى روبهرو گردید. وی که از بانیان این مجله بودند، مقالاتى در آن به رشته تحریر درآورد که از آن جمله مىتوان به سلسله بحثهاى «دین از نظر قرآن» و مقالاتى مانند «قرآن یا آفتابى که غروب ندارد» و «طوفان نوح» اشاره کرد.
وی در سال 1339 به منظور گذراندن ایام تعطیلات تابستانى قم را به قصد اردبیل ترک کرد. پس از ورود به اردبیل، در تابستان همان سال در مسجد مرحوم حاج میر صالح، مجالس وعظ و تبلیغ تشکیل داده و نسبت به تجدید بنا و تعمیر مدرسه ملاابراهیم که در جوار این مسجد قرار داشت، اقدام کرد.
مهاجرت از اردبیل به تهران
گسترش فعالیت هاى سیاسى مرحوم در اردبیل، باعث شده بود که کنترل و نظارت دستگاههاى امنیتى رژیم بسیار شدید شود تا جایى که بر اثر هجوم مکرر مأموران ساواک به منزل وی، هرگونه آسایش و امنیت حتّى در منزل نیز از معظمله سلب شد. در نتیجه وی ناچار شد نظر مشورتى حضرت امام رحمه الله را در مورد مهاجرت از اردبیل جویا شود. امام نیز در پاسخ فرمودند: «ما صلاح نمىدانیم که آقایان شهرها را ترک کنند و به تهران یا قم بروند، ولى گویا وضع شما به گونهاى است که ناچارید مسافرت کنید. در عین حال خودتان بهتر مىدانید و مىتوانید تصمیم مناسبترى بگیرید».
اقامت و فعالیت در تهران
آیتالله موسوى اردبیلى در تابستان 1347 وارد تهران شدند و پس از چند روزى، مقدمات لازم جهت اقامه نماز جماعت توسط وی در مسجد امیرالمؤمنین علیه السلام واقع در خیابان نصرت فراهم شد. پس از چند صباحى با همکارى و همفکرى بعضى از دوستان دیگر مانند شهید آیتالله بهشتى، شهید آیتالله مطهرى، شهید حجتالاسلام مفتح و برخى دیگر، تحقیق در علوم قرآن را به صورتى جدى آغاز کرد.
با توجه به تفکرات الحادى که در آن زمان در ایران شایع و رایج بود، ضرورت تأسیس مرکزى جهت برگزارى جلسات سخنرانى، کلاس هاى تبیین و بررسى معارف دینى و مسائل عقیدتى و فرهنگى، روزبهروز بیشتر احساس مى شد. به همین منظور، مسجد و کانون توحید توسط وی در خیابان پرچم احداث گردید که کلاسهاى متعددى توسط سخنرانان و متفکران مذهبى ایران در آنجا برگزار شد. بعلاوه، در راستاى همین اهداف، مدارس راهنمایى و دبیرستان مفید را نیز در تهران احداث کرد که هنوز هم تمام این مراکز به فعالیت خود ادامه مىدهند. همه این مراکز تحت پوشش مؤسسهاى به نام مؤسسه خیریه مکتب امیرالمؤمنین علیه السلام قرار داشت.
فعالیت هاى علمى و فرهنگى در دهه اول انقلاب
در طى یازده سال اول انقلاب، اشتغالات علمى و فرهنگى معظم له روند و وضع دیگرى پیدا کرد. از جمله اشتغالات جدید وی، تدوین قوانین کیفرى، جزائى و حقوقى دادگسترى و انطباق آنها با موازین شرع و فقه اسلامى بود. با توجه به اینکه پاره اى از قوانین موضوعه قبل از انقلاب به ویژه قانون مجازات عمومى برگرفته از قوانین اروپایى بود، چنین کار گسترده و وسیعى نیازمند صرف وقت فراوانى بود.
یکى دیگر از مشکلات قوه قضاییه، جایگزینى قضات بازنشسته و تصفیه شده با قضات جدید بود که غالبا آشنایى زیادى با کارهاى ادارى نداشتند. با توجه به اینکه شرط قضاوت از نظر شرع مقدس اسلام، رسیدن به درجه اجتهاد در مبانى فقهى است، ضرورى بود که از فضلاء اهل علم و طلاب حوزه براى قضاوت استفاده شود، ولى با توجه به اینکه در حوزه علمیة قم و نجف، آقایان مدرسین بیشتر کتاب هاى عبادات مانند کتاب صلاه و کتاب صوم را تدریس مى نمودند و تدریس کتاب هاى قضا، حدود، دیات و قصاص، در حوزه ها چندان معمول نبود، کسانى که متعهد بودند در قوه قضائیه کار بکنند، اکثرا با مسائل قضا آشنا نبودند. از طرف دیگر آنچه در کتب قضا نوشته شده است، تناسب چندانى با اوضاع اجتماعى جوامع امروزى ندارد. همه این عوامل دست به دست هم داده و مشکلات حادى را براى قوه قضائیه به بار آورده بودند. براى حل این دو مشکل به طور همزمان، معظم له تدریس یک دوره خارج کتاب قضا را براى قضات آغاز کردند و همزمان، کتاب فقه القضا را به رشته تحریر در آوردند و در آن مسائل جدیدى را که در متون فقهى سابق وجود نداشت ولى پیدایش آنها در جوامع فعلى اقتضاى فهم احکام شرعى آنها را دارد، مورد بحث و بررسى قرار دادند.
هجرت مجدد به قم
چهار دهم خرداد 1368 حضرت امام خمینى رحمهالله رحلت فرمودند. پس از این حادثه، آیتالله موسوى اردبیلى که در دوران حیات حضرت امام رحمهالله بارها تقاضاى کنارهگیرى از مسئولیتها و پرداختن به اشتغالات علمى را از ایشان نموده و پاسخ منفى شنیده بودند، در شهریور همان سال به قم هجرت کرد. وی هنگامى که تصمیم به اقامت مجدد در قم گرفت، اقدام به تأسیس مؤسسهاى به نام دانشگاه علوم انسانى (دارالعلم) مفید کرد.
انتهای پیام/