فیلترهای زیبایی؛ فاصلهای میان واقعیت و خود آرمانی
هرچند این جلوههای دیجیتالی در نگاه اول سرگرمکننده و لذتبخش به نظر میرسند، اما واقعیت آن است که تاثیرشان بر روان، اعتماد به نفس و حتی روابط اجتماعی عمیقتر از چیزی است که تصور میکنیم.
گوهر یسنا انزانی، روانشناس و مشاور در گفتوگو با آناتک به بررسی موضوع «فیلترهای تصویری و تاثیر آنها بر زندگی روزمره و اعتماد به نفس» پرداخته است.
چرا به نظر میرسد افراد در مواجهه با تصاویر فیلترشده احساس بهتری نسبت به خود پیدا میکنند؟
افراد هنگام مشاهده تصاویر فیلترشده، معمولا افزایش موقتی اعتماد به نفس را تجربه میکنند. فیلترها چهره را زیباتر، متناسبتر و بینقصتر نشان میدهند و این امر موجب میشود فرد تصویری نزدیکتر به استانداردهای زیبایی جامعه از خود ببیند. چنین تجربهای این باور را ایجاد میکند که «من میتوانم زیبا باشم» یا این پرسش را به ذهن میآورد که «چرا همیشه به این شکل دیده نمیشوم؟»
از سوی دیگر، تصاویر فیلترشده معمولا توجه، لایک و کامنت بیشتری دریافت میکنند. این بازخورد اجتماعی نوعی پاداش محسوب میشود که مغز در واکنش به آن دوپامین ترشح میکند و همانند یک سیستم پاداش عمل مینماید. در فضای شبکههای اجتماعی، مقایسه خود با دیگران رایج است. فرد وقتی نسخه فیلترشده خود را میبیند، احساس میکند به سطح دیگران نزدیکتر شده است، حتی اگر این تصویر واقعی نباشد.
فیلترها همچنین فرصتی برای نزدیک شدن به «خود آرمانی» فراهم میکنند. هر فردی تصویری ذهنی از خود ایدهآل دارد و فیلترها امکان دستیابی موقت به آن را میدهند؛ بهگونهای که همچون ماسکی دیجیتال عمل کرده و حس ناکافی بودن را کاهش میدهند. البته باید توجه داشت که این احساس مثبت موقتی است و وابستگی به ظاهر مصنوعی، حتی میتواند به اختلالات تصویر بدن منجر شود. بهترین راهکار پذیرش خود واقعی، دیدن مکرر تصاویر طبیعی و تمرکز بر مهارتها و ویژگیهای درونی است، نه صرفا ظاهر.
این تغییرات تصویری چطور میتوانند باعث شکلگیری انتظارات غیرواقعی از زیبایی شوند؟
استفاده از فیلترها بهتر است محدود و هدفمند باشد؛ مثلا برای سرگرمی یا تنوع، نه برای پنهان کردن چهره واقعی. توصیه میشود افراد گاهی بدون فیلتر از خود عکس بگیرند، جلوی آینه با خود صحبت کنند و زیبایی طبیعی خویش را بپذیرند. انتشار تصاویر طبیعی در شبکههای اجتماعی و دنبال کردن الگوهای سالم نیز میتواند به تقویت عزت نفس کمک کند
مواجهه مکرر با تصاویر فیلترشده، بهویژه چهرههای بینقص، بینیهای کوچک یا لبهای برجسته، موجب میشود ذهن انسان این تصاویر را بهعنوان الگوهای زیبایی ثبت کند. ذهن ما از تکرار الگوها هنجار میسازد و حتی زمانی که میدانیم تصویری با فیلتر ساخته شده، باز هم ناخودآگاه خود را با آن مقایسه میکنیم. نتیجه چنین فرآیندی، احساس ناکافی بودن، زشتی یا ناتوانی در رسیدن به معیارهای زیبایی است.
افراد وقتی خود را بدون فیلتر میبینند، این تجربه ناخوشایندتر میشود. در نتیجه، برخی برای شباهت بیشتر به تصاویر فیلترشده، به سمت جراحیهای زیبایی، بوتاکس، فیلر یا حتی عملهای لاغری شدید میروند. چنین انتظاراتی از اساس غیرواقعی و دستنیافتنی است و فشار روانی حاصل از آن نارضایتی عمیق ایجاد میکند. در واقع، فیلترها تصویری سرابگونه از زیبایی ارائه میدهند؛ هرچقدر هم فرد به سمت آن حرکت کند، باز احساس میکند به مقصد نرسیده است.
از دیدگاه شما، چرا نوجوانان و جوانان بیش از سایر گروهها درگیر این پدیده هستند؟
نوجوانان گروهی آسیبپذیر در برابر فیلترها و مقایسههای اجتماعی هستند. دلیل این امر رشد مغزی و مرحله هویتیابی آنان است. در این دوره، نوجوانان در تلاش برای ساخت هویت فردی و اجتماعی خود هستند و تحت تاثیر فشارهای اجتماعی و نیاز به تایید همسالان قرار میگیرند. استفاده گسترده از شبکههای اجتماعی، الگوبرداری از سلبریتیها و مقایسههای مداوم با دیگران، زمینه را برای کاهش اعتماد به نفس و نارضایتی از بدن فراهم میسازد.
بدن نوجوانان در دوران بلوغ دستخوش تغییرات متعدد است و این امر حساسیت آنان نسبت به نقصها و تفاوتها را افزایش میدهد. مواجهه مستمر با تصاویر فیلترشده موجب میشود آنان احساس کنند فاصله زیادی با «تصویر کامل» دارند و این امر میتواند به افسردگی، اضطراب یا اختلال تصویر بدن منجر شود. نبود آموزش کافی از سوی خانواده و مدارس، برای تفکیک تصاویر واقعی از مصنوعی نیز این آسیبها را تشدید میکند؛ بنابراین افزایش سواد رسانهای، حمایت خانوادهها و ارائه الگوهای سالم برای پذیرش خود واقعی ضروری است.
جوانان نیز اگرچه نسبت به نوجوانان پختگی بیشتری دارند، اما همچنان درگیر فشارهای شدید اجتماعی و انتظارات غیرواقعی از زیبایی هستند. آنان در دوره تثبیت هویت حرفهای، اجتماعی و عاطفی قرار دارند و تمایل دارند مقبولیت بیشتری کسب کنند. رقابت در شبکههای اجتماعی برای کسب توجه و اعتبار، فشار برای جذابتر دیده شدن را افزایش میدهد.
همچنین جوانان در جستجوی شریک عاطفی یا جایگاه اجتماعی بهتر، بیش از پیش خود را با استانداردهای غیرواقعی مقایسه میکنند. نتیجه این فرآیند، افزایش اضطراب، نارضایتی، روی آوردن به جراحیهای زیبایی یا حتی افسردگی است. راهکار مناسب در این شرایط ارتقای سواد رسانهای، افزایش آگاهی درباره تنوع طبیعی زیبایی، تمرین خودپذیری و کاهش زمان حضور در شبکههای اجتماعی است.
استفاده بیش از حد از فیلترها چه خطراتی برای روابط اجتماعی و ارتباط چهرهبهچهره دارد؟
استفاده افراطی از فیلترها آثار پنهان و جدی بر روابط اجتماعی دارد. افرادی که مدام از فیلتر استفاده میکنند، بهتدریج تنها نسخه فیلترشده خود را میپذیرند. این امر موجب میشود در تعاملات واقعی احساس جذابیت نکنند، از قضاوت دیگران بترسند و حتی از معاشرتهای حضوری اجتناب کنند.
این وضعیت میتواند به کاهش مشارکت اجتماعی، اجتناب از مهمانیها، قرارهای عاطفی یا حتی مصاحبههای شغلی منجر شود. همچنین، تفاوت میان تصویر فیلترشده و چهره واقعی میتواند بیاعتمادی ایجاد کند. فرد مقابل ممکن است احساس فریبخوردگی داشته باشد و این امر به شکست روابط یا سردی عاطفی بینجامد.
علاوه بر این، استفاده طولانیمدت از فیلترها باعث میشود افراد خود و دیگران را بر اساس معیارهای غیرواقعی قضاوت کنند. چنین روندی روابط را سطحی، کوتاهمدت و همراه با اضطراب میسازد و ارزشهایی، چون صداقت، صمیمیت و واقعگرایی نادیده گرفته میشود.
چه توصیهای به کاربران شبکههای اجتماعی دارید تا از فیلترها استفاده کنند، اما دچار آسیب روانی نشوند؟
ما مخالف استفاده از فیلترها نیستیم، بلکه بر نحوه استفاده صحیح از آنها تاکید داریم. مهم است بدانیم فیلترها ابزار سرگرمی و هنری هستند، نه معیاری برای زیبایی یا منبع تایید هویت. بنابراین، کاربران باید همواره به یاد داشته باشند که فیلتر واقعیت نیست.
استفاده از فیلترها بهتر است محدود و هدفمند باشد؛ مثلا برای سرگرمی یا تنوع، نه برای پنهان کردن چهره واقعی. توصیه میشود افراد گاهی بدون فیلتر از خود عکس بگیرند، جلوی آینه با خود صحبت کنند و زیبایی طبیعی خویش را بپذیرند. انتشار تصاویر طبیعی در شبکههای اجتماعی و دنبال کردن الگوهای سالم نیز میتواند به تقویت عزت نفس کمک کند.
کاربران باید معیارهای انسانیتری مانند رفتار، خنده، نوع نگاه و صدا را نیز در نظر بگیرند و ارزشمندی خود را صرفا بر اساس ظاهر تعریف نکنند. در صورتی که احساس کنند فیلترها بر روانشان اثر منفی گذاشته، بهتر است موضوع را با مشاور در میان بگذارند و از پنهان کردن مشکلات اجتناب کنند. به یاد داشته باشیم فیلترها تا زمانی مفیدند که صرفا نقش یک ابزار را داشته باشند، نه اینکه وسیلهای برای پنهان کردن «خود واقعی» باشند.
انتهای پیام/


