تئاتر امروز نیاز به پویایی با تکنولوژیهای جدید دارد/سالهاست منبع درآمدی نداریم!
به گزارش خبرنگار آنا، نمایش «کمی شبیه تئاتر» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی میثم زندی و بازی فاطمه زندی و داریوش رشادت آبان ماه اجرایش را در سالن قشقایی تئاتر شهر آغاز میکند. این نمایش دارای اپیزودهای مختلف و غیرمرتبط با هم است. در این نمایش مخاطب با خرده روایتها و کلاژهایی از زندگی تئاتری ۲ بازیگر تئاتر مواجه میشود. نمایش به صورت غیرخطی و راوی زندگی این دو بازیگر در صحنه و خارج از صحنه تئاتر است. داریوش رشادت درباره بازی خود در این نمایش صحبتهایی را بدین شرح مطرح میکند:
چطور شد در این نمایش ایفای نقش کردید؟
حضور من در این نمایش خیلی عجیب بود، پانزده سال پیش در چالوس وارد دنیای بازیگری و نمایش با شاگردی دکتر میثم زندی شدم، او به من اعتماد به نفس و ایمان به کار دارد و باعث شد تا مسیر پر چالش را بتوانم طی کنم، بنابراین زندگی من تغییرکرد، سالها از هم دور بودیم اما من راه خودم را پیدا کرده بودم تا اینکه برای این نمایش با من تماس گرفت و من مشغول تمرین یک تئاتر دیگر بودم، ولی پاسخم مثبت بود.
بنابراین تجربه این کار برای من فقط تجربه یک تئاتر نیست، یک کلاس درس آموزی است، چرا که میثم زندی همیشه خود مخاطب خود را به دل تاریخ میبرد، از فلسفه حرف میزند، ادبیات ایران و جهان را میپیماد و همه اینها ممکن است در فضای ساده یک کافه رخ بدهد. همبازی شدن با فاطمه زندی هم که نخستین همکلاس من در تئاتر بود، جذاب و جالب است که الان تبدیل به یک بازیگر حرفهای شده است.
در این نمایش چه نقشی را ایفا میکنید؟
نقش من در واقع خود من است، بازیگر تئاتری که تلاشهایش در این پانزده سال را بازی میکند، حضور بی واسطه این بازیگر روی صحنه در مواجهه با مخاطب تئاتر جذاب است. نمایش دارای چند اپیزود از تئاترهایی است که خود میثم زندی اجرا کرده، یا نوشته و ما در هر اپیزود بازیگرانی را میبینیم که یک صحنه از این نمایشها را بازی میکنند.
تئاتر سالهاست به عنوان یک منبع درآمد محسوب نمیشود آیا شغل دیگری هم دارید یا ازین راه زندگی میکنید و چشم انداز تئاتر در کشور را چطور میبینید؟
سالهاست که ما بازیگران و عوامل تئاتر با این مسئله مواجه هستیم و متاسفانه با اینکه این معضل فرهنگی به دفعات با مسئولان در میان گذاشته شده، اما هیچ کس نتوانسته یک راه حل عملی و پایدار را به کار ببندد و ما مدام با عوض شدن مسئولان در هر دورهای، همه چیز را از صفر شروع میکنیم. برای پایداری یک تئاتر خوب نیاز به بودجه پایدار و نظامند برای بازیگران و عوامل تئاتر هست. چه بسیار بازیگران و دیگر عوامل خوب تئاتر که در دورههایی میدرخشیدند ، اما به دلیل نیازهای ضروری زندگی برای همیشه تئاتر را کنار گذاشتند.
من به شخصه در این پانزده سال با سیلی صورت خودم را سرخ نگه داشتم که فقط بتوانم ادامه بدهم و به عنوان کار اصلی به بازیگری بپردازم. هیچ چشم اندازی نمیبینم مگر اینکه یک تصمیم انقلابی در شورای عالی فرهنگی برای تئاتر گرفته ش
برای رسیدن به نقش چقدر زمان میگذارید؟
من معمولا بازیگری هستم که خیلی دیر به نقش و اجرا میرسم تا کم کم در درون من آن نقش شکل بگیرد. اما گاهی پیش میآید که زمان زیادی برای اجرا نداریم. مثل همین دو تئاتری که من در حال حاضر دارم، یعنی نمایش «کمی شبیه تئاتر» و یک نمایش دیگر که از یازده مهر در سالن قشقایی تئاتر شهر شروع به اجرا میشود. در ضمن من دیر به این پروژهها اضافه شدم. اما به طور کل، گفتوگو با کارگردان، خوانش متعدد متن و تمرینات و تعمقهای خانگی، بداههها و لحظاتی که در تمرین شکل میگیرند و تحقیقاتی که درباره نقش باید انجام بدهم چه مطالعه نوشتاری، دیداری و در نهایت مواجهه مستقیم با مخاطب، همه اینها مسیر شکل گیری یک نقش و اجرا را در من میسازد.
آیا تجربه بازی در تئاتر روی صحنه در زندگی شخصیتان هم اثرگذار بوده؟
بسیار زیاد. قطعا احساساتی که ما روی صحنه تجربه میکنیم و در درونمان میآید چه مفید باشد و چه مضر بر زندگیمان اثر میگذارد. گاهی پیش میاید که ما بازیگران به طنز به هم میگویم که چقدر شبیه نقشت شدی! واقعا یک جاهایی مرز بین زندگی واقعی و حرفهایمان جدایی ناپذیر میشود و این تفکیک نیاز به مراقبه و هوشمندی دارد.
برای آینده تمایل دارید در همین شغل به پیشرفت و درآمد برسید؟
حتما. البته نه به اندازه پانزده سال پیش که با تمام باور و ایمان میگفتم یا بازیگری یا مرگ! چون واقعا وقتی با لنز عریض به زندگی نگاه میکنی، میبینی که بازیگری با تمام جذابیت و پیچیدگیهایش، فقط یک بخشی از این هستی است که به من داده شده، اما وقتی با لنز نزدیک و بسته و دگماتیسم بدان نگاه میکنی، میگویی که من حتما و باید موفق بشوم، من باید مشهور شوم، من باید پول دربیاورم، من فقط میخواهم بازیگر باشم و این مدل نگاه کردن به زندگی و اتفاقات تا قبل از کرونا در من هم بود، اما از دست دادنها و مواجه شدن با مرگ کسانی که شاید تصور میکردی تا سالها باشند و دیگر نیستند، بر تغییر نگاه من به زندگی تاثیر داشت.
به قول نیچه انگار تنها راه رسیدن به مفهوم خالصانه زندگی و زیستن، اندیشیدن و مواجه شدن با مرگ همین است. اما به طور کلی امروز تصمیم دارم که در این حرفه باشم و رشد کنم ولی فردا را نمیدانم.
آیا تئاتر امروز میتواند از تکنولوژی و فناوریهای جدید نمایشی دنیا اثر بپذیرد؟
بله قطعا همینطور است و ما مجبور به این کا رهستیم، تئاتر تا بوده از زمان سوفکل، آشیل و یونان با جامعه و طبیعت و خود انسان سروکار داشته، وقتی جامعه مدام در حال پویایی و تغییر است، پس تئاتر هم ناگزیر به این امر است و باید پویا باشد و تغییر کند . یکی از همین تغییرات کلان موضوع تکنولوژی است چه بسا اگر هوشمندانه و درست مورد استفاده قرار بگیرد، به جای ممانعت بر موجودیت تئاتر، کمک کننده این هنر کهن خواهد بود.
نکته آخر؟
امیدوارم دراین نمایش یک اجرای خوب و درخشان مخاطبان ببینند که هم حال ما خوب باشد و هم حال آنها. به عنوان یکی از اعضای این گروه نمایشی دعوت میکنم که حتما مردم آبان ماه به دیدن نمایش «کمی شبیه تئاتر» بنشینند.
انتهای پیام/