از شیوه جدید حملات نظامی اسرائیل علیه غزه و لبنان چه می‌دانیم؟

گروه سیاسی خبرگزاری علم و فناوری آنا- عماد نجار: از حدود یک ماه پیش می‌دانستیم که دشمن صهیونیستی در تدارک یک حمله گسترده علیه غزه و کلیه نیرو‌های پشتیبانی و تدارکات نظامی مقاومت است و برای این اقدام برنامه ریزی می‌کند.

طی روز‌های گذشته مناطقی از غزه شدیدتر از گذشته شاهد بمباران بود و تل آویو تلاش بسیاری برای ترور مقامات بلند پایه مقاومت از جمله «محمد الضیف» در مدل «جنگ ترورها» آن هم از نوع حملات هوایی داشت تا با استفاده از این روش به چندین هدف دست پیدا کند: ابتدا اینکه توان نیرو‌های انسانی مقاومت را به تدریج و بطور فرسایشی کاهش دهد. دوم اینکه طی این حملات و هدف قرار دادن مناطق از قبل تعیین شده باعث افزایش و گسترش گرسنگی و تشنگی در این مناطق باشد. سوم هم با بالا بردن آمار تلفات و تعداد شهدا امکان روی گردانی مردم غزه از مقاومت را فراهم آورد و در مرحله چهارم هم به اسم ایجاد نیروی به اصطلاح مردمی اقداماتی برای ایجاد و سازمان دهی نیروی شبه نظامی تحت کنترل اسرائیل برای جایگزینی نیرو‌های مقاومت فعال در غزه انجام دهد (همانند نیرو‌های آنتوان لحد در لبنان).

از سوی دیگر، جنگ ترور‌ها همواره در دستور کار رژیم صهیونیستی بوده است و هر از گاهی ما شاهد یکی از این اقدامات صهیونیست‌ها در سوریه و لبنان هستیم. در حال حاضر، این روش جنگی در لبنان و سوریه با هدف نابودی مراکز مهم رصد و تجمع نیرو‌ها و همچنین زرادخانه‌های تسلیحاتی و پایگاه‌های مهم، محل استقرار مخفی لانچر‌ها و حتی افراد رده بالای نظامی در حال انجام است.

در سوی دیگر هم بازیگران دیگری در حال اجرای نقش مکمل خود در این پازل مهم بشری و شرافتی هستند ازجمله سعودی‌ها که جزء برترین کاندیدا‌های دریافت مدال در این کارناوال خونین هستند، زیرا ریاض با ایجاد جنگ اقتصادی علیه یمن و تشدید آن در این بزنگاه مهم سعی در حمایت غیر واضح از رژیم صهیونیستی دارد و این اقدام را از طرق مختلف از جمله اعمال فشار به بانک‌های یمن و حتی بالا بردن میزان ارتباطات و تبادلات زمینی با سرزمین‌های اشغالی انجام می‌دهد. 

طرح ارتباط زمینی برای حفظ حیات نیم بند اسرائیل در بخش مراقبت‌های ویژه، طرحی شکست خورده است که آل سعود برای حفظ روابط با تل آویو از آن استفاده می‌کند. سعودی‌ها همچنین برای خوش رقصی و پسند صهیونیست‌ها در این بحران انسانی شدید در غزه تعداد پایگاه‌های آمریکا در عربستان را افزایش داده‌اند تا از این طریق مراکز مهم و نظامی یمن که علیه کشتی‌های صهیونیستی اقدام می‌کنند را هدف بگیرند و راه ارتباطی دریایی اسرائیل نیز مفتوح شود. 

علاوه بر این اقدامات دولت‌های جهان علیه جمعیت دو میلیون نفری مردم غزه، شاهد تشدید حملات علیه حامیان زنان و کودکان بی دفاع فلسطینی هستیم که در ایام شهادت امام حسین علیه السلام و یاران وفادارش مظلومانه به خاک و خون کشیده می‌شوند. خبر‌ها حاکی از هدف قرار گرفتن یک کشتی حامل تجهیزات برای یمن است که اینگونه اقدامات تنها برای کاهش حمایت‌های مردم غیور یمن از مظلومان ففلسطینی است.

اما هدف صهیونیست‌ها از این تداوم کشتار و افزایش شدت جنایت چیست؟

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در طراحی و مدیریت حملات سیاسی و نظامی یک پروژه چند وجهی و زیر سایه حمایت همه جانبه همپیمانانش را دنبال می‌کند. نخست وزیر اسرائیل با این روش قصد دستیابی به توافقی یک طرفه دارد که تمامی شروط از سمت تل آویو تعیین شده باشد. دستیابی به این توافق هم می‌تواند جبهه داخلی صهیونیست‌ها را علیه خود آرام کند و هم می‌تواند فضای سیاسی را کمی به سمت آرامش سوق دهد و به نوعی برای نتایاهو تامین امنیت کند. از سوی دیگر باعث کاهش تنش‌های بین تل آویو و مقامات غربی خواهد شد، زیرا طی این چند ماهه اخیر بسیاری از مقامات اروپایی از هراس و فشار افکار عمومی داخلی خود بطور علنی سیاست‌های نتانیاهو را نکوهش کردند.

البته طراحی آن توافق باید طوری باشد که در صورت برآورده نشدن خواست‌های اسرائیل، تل آویو هر زمان که بخواهد زیر میز و وعده آتش بس بزند و با طرحی جدید کشتار مردم بی دفاع را آغاز کند و این را به نوعی برای خود یک برگ برنده داشته باشد.

شاید خرید زمان برای برگزاری انتخابات در آمریکا و مشخص شدن طرح‌های رئیس جمهور آینده این کشور بسیار برای تل آویو مهم باشد و نتانیاهو بسیار خوشنود خواهد شد تا همراهی واشنگتن در اقدامات نظامی منطقه‌ای را با خود داشته باشد. 

فراموش نکنیم که دونالد ترامپ با ترور وحشیانه و غیر انسانی سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی سعی در جلب نظر لابی‌های صهیونیستی قدرتمند در آمریکا داشت. این خرید زمان حتی می‌تواند توان دفاعی مقاومت در جبهه‌های مختلف فلسطین، یمن، سوریه و لبنان را مستهلک کند تا اسرائیل در زمان مناسب با تجدید قوای لازم و به کمک همپیماناش حملاتی گسترده به این مواضع داشته باشد.

با تمام این احوال و در نظر گرفتن میل به جنایت صهیونیست ها، جبهه مقاومت نیز توانسته به دنیا اثبات کند که حماس و دیگر نیرو‌های مقاومت شکست نخواهند خورد و توان دفاعی این نیرو‌ها به هیچ وجه از بین نمی‌رود و این موضوع را طی این ۹ ماه دفاع جانانه به رخ دشمنان خود کشیده‌اند. 

مقاومت در عرصه مذاکرات نیز هوشمندانه عمل کرده و حضور در تمامی مذاکرات برای آشکار کردن نیرنگ‌های رژیم صهیونیستی موثر بوده و حتی توانسته بخش‌هایی از خواسته‌های مقاومت را به طرف ددمنش مقابل بقبولاند. خروج از محور نتزاریم و تخلیه شمال غزه یکی از پیروزی‌های مقاومت در مذاکرات است که تنها مخالفت اسرائیل عدم بازگشت فلسطینیان به این مناطق اعلام شده و این شرط از سوی طرف فلسطینی رد شده است. البته نمایندگان صهیونیست حاضر در مذاکرات بحران‌های دیگری را هم تحمل می‌کنند از جمله اینکه در صورت تخلیه مناطق اشغال شده به چه صورت می‌توانند کنترل آن بخش‌ها را در اختیار داشته باشند؟ مدیریت مناطق خالی از نظامیان اسرائیلی چگونه خواهد بود؟ 

نکته بحران زای دیگر برای رژیم صهیونیستی کنترل و نظارت بر مرز‌ها و گذرگاه‌های رفح و محور فیلادلفیا است- منطقه‌ای ۱۴ کیلومتری که به نام محور صلاح الدین نیز مشهور است و از دریای مدیترانه تا گذرگاه کرم ابوسالم کشیده شده که در سال ۲۰۰۵ کنترل آن به نیرو‌های مرزی مصر واگذار شد. 

اما آنچه که نگارنده تاکید بر آن را لازم می‌داند و معتقد به اهمیت فراوان آن است، تداوم توان دفاعی مقاومت غزه، عدم عقب نشینی از مواضع طرح شده از گذشته، همراهی و پایداری مردم تحت ظلم این باریکه علیرغم تمامی فشار‌ها و بحران‌های متعدد و بیشمار رژیم صهیونیستی است که این رژیم را به سمت مرگ تدریجی برده و حیات کنونی آن وابسته به تجهیزات پیشرفته حمایتی غرب است. نباید فراموش کنیم که رهبر انقلاب اسلامی در یکی از فرمایشات خود اعلام کردند که این رژیم ۲۵ سال آینده را نخواهد دید. سپس با جمله‌ای که سراسر تحقیر برای اسرائیل بود فرمودند «ما گفتیم رژیم صهیونیستی ۲۵ سال دیگر را نمی‌بیند، خودشان عجله کردند و زودتر می‌خواهند بروند.»

این جملات حکیمانه و پر از امید رهبر فقید جهان اسلام ما را بیش از گذشته در پیمودن این مسیر برای رسیدن به قله امیدوارتر می‌کند و موانع و سختی‌ها هیچگاه ما و کل جبهه مقاومت را دلسرد نخواهد کرد.