آنا: پیامدهای خشکی زایندهرود را چه میدانید؟
کوشافر: نکته مهمتر دیگری که باید توجه داشته باشیم از پیامدهای خشکی زایندهرود اینکه، همواره در زایندهرود آب و خاک در کنار هم بودهاند و یکی از کارکردهای رودخانه زایندهرود نفوذ و تغذیه آبهای زیرزمینی در این منطقه است و آبهای سطحی و زیرزمینی در تعادل قرار دارند و خشکی زایندهرود در کنار مصارف موجود و برداشت از آبهای زیرزمینی موجود موجب اُفت شدید آبهای زیرزمینی در منطقه شده و خاک که همواره با آب در ارتباط بوده اکنون دچار تغییرات متعددی شده است.
این تغییرات منشأ آثار و اشکالات مختلفی بوده که فرونشست زمین از جمله آنهاست، ممکن است فرونشستها در نقاط مختلف کشور باشد؛ اما در مناطق جمعیتی اصفهان و مناطق شهری و حاشیه شهر مناطق مسکونی و داراییهای مردم را تحتالشعاع قرار داده و روی تأسیسات و خطوط انتقال، کارخانجات و مناطق صنعتی تأثیر گذاشته و علاوه بر شهر بر آثار تاریخی هم اثرگذار بوده و آثار آن روز به روز در حال پیشرفت است.
باید دقت کنیم که آثار تاریخی متعلق به همه مردم ایران است و وظیفه حراست از آن را برعهده داریم؛ اما متأسفانه بهدلیل فرونشست زمین اکنون در وضعیت مناسبی قرار ندارند و آینده مناسبی برای آن پیشبینی نمیکنیم.
آنا: اصفهان با بیش از ۹ هزار واحد صنعتی و بزرگترین کارخانجات از جمله فولاد مبارکه، ذوبآهن و ... براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران، در جایگاه سوم صنایع کشور قرار دارد، از سویی بیش از ۴۳۰ شهرک، ناحیه صنعتی یا واحد کارگاهی در این استان مستقر است که بخش زیادی از آن در حوضه آبریز زایندهرود قرار دارد یا در نزدیکی آن احداث شده است، وابستگی صنایع به زایندهرود چقدر در خشک شدن این رودخانه و تالاب بینالمللی گاوخونی مؤثر بوده است؟
کوشافر: اعتقاد داریم هر مؤلفهای مصرف آب و نیاز آب را در زایندهرود بالا ببرد در بحران زایندهرود موثر بوده که یکی از آنها صنعت است.
صنعت باید تابع ویژگیهای سرزمینی باشد و از آن پیروی کند. انتقادات زیادی به حضور صنعت در اصفهان وجود دارد؛ مثل آب و هوا؛ اصفهان شهری است که آلودگی هوای زیادی دارد و یکی از دلایل اصلی آن، صنعت است.
درباره آب، آماری ارائه میشود که مقدار آب مصرفی صنعت را از زایندهرود مشخص کرده، در حالی که معتقدیم این درصد میتواند در اصفهان و سایر استانها کاهش یابد، استانهای دیگر حوضه زایندهرود و استانهایی که احیاناً برای توسعه صنعت، آب زایندهرود به آنجا منتقل میشود.
مسئله صنعت فقط مصرف یا مقدار آب نیست، اتفاق دیگری که با حضور صنایع در حوضه زایندهرود رخ داده است، اینکه جذابیت حضور در اصفهان بیشتر شده، الگوهای جمعیتی تغییر کرده، جذب مهاجر صورت گرفته و تغییر الگوی جمعیتی موجب شده علاوه بر نیاز آب مستقیم، نیازهای دیگر آبی ازجمله نیاز آب شرب برای جمعیت و موارد دیگر ایجاد شود.
سیستمهای آبیاری در رفع مشکل آب اصفهان مفید است؟
آنا: سهم حقابه کشاورزان شرق اصفهان از زایندهرود ۴۰۰ میلیون مترمکعب است، اما در سالهای گذشته این میزان به کشاورزان اختصاص نیافته، شما سد زایندهرود را در بحران رودخانه تأثیرگذار میدانید؟
کوشافر: زمانی که سد مخصوص زایندهرود در حوضه زایندهرود احداث میشود، آب جدیدی به وجود نیامده، بلکه الگوی آبی حوضه به هم خورده و آب در منطقهای جمع شد و حضور آب با چشمانداز زیاد در مخزن سد زایندهرود توهم فراوانی آب را ایجاد کرد و به تبع آن بارگذاریها، توسعه و رشد اتفاق افتاد.
چند دهه قبل سد زایندهرود به بهرهبرداری رسید که نقطه تحول خوبی در حوضه زایندهرود بود و آب را در منطقه و الگوهای کاربری آن را تغییر داد و دچار تحول کرد.
یکی از مولفههای آن بارگذاریها رشد و توسعه در منطقه بوده که قطعاً روی پاییندست اثرات واضح و مشخصی گذاشته است. الزاما سد زایندهرود و پاییندست محل بحث نیست؛ بلکه مسائلی هم در بالای دست زایندهرود داریم که نیاز به بررسی دارد و اگر آمار سالهای گذشته را بررسی کنیم، متوجه میشویم تغذیه سد زایندهرود در سالهای پربارش به راحتی صورت نمیگیرد؛ بنابراین به جای نگاه نقطهای باید نگاه سیستمی داشته باشیم.
آنا: آیا اجرای سیستم آبیاری نوین و گلخانهای بهتنهایی در رفع مشکل آب استان اصفهان و کشاورزان پاسخگو خواهد بود؟
کوشافر: به این نکته تأکید دارم که در هر فناوری درباره آب، باید ویژگیهای سرزمینی مطالعه شود. سیستمهای آبیاری و احداث گلخانه میتواند خوبیهای زیادی داشته باشد، اما الزاماً در هر منطقهای مفید نیست و حتی ممکن است مشکلات را زیاد کند؛ بنابراین نیاز به مطالعه دارد.
در حوضه زایندهرود ممکن است در برخی از مناطق مناسب باشد و در برخی از مناطق به هیچوجه مناسب نباشد.
به عنوان مثال، مکانهایی در کشور آب کاهش یافته و سیستمهای آبیاری نوین مانند آبیاری قطرهای و آبیاری تحت فشار موجب توسعه کشت شده و خطر بیشتر از قبل ایجاد کرده است.
شاید قبلاً در آبیاریهای غرقابی با سطوح مشخص (نه خیلی گسترده یا وسیع)، آب در حوضه زایندهرود دور میزد و نفوذ میکرد و بعد به آبهای زیرزمینی متصل میشده است، اما آبیاری تحت فشار مولفه تبخیر را بالا برده و مولفه نفوذ را کاهش داده است. ارتباط قطع شده و آبی که کمتر مصرف شده، موجب توسعه کشت شده و این بحران را بیشتر کرده است.
درباره گلخانه هم همین اعتقاد را داریم و گلخانه الزاماً راه حل اصلی بخش کشاورزی در حوضه زایندهرود نیست و نیاز به مطالعه دارد و در صورتی که در مناطق مناسب بود، میتوانیم استفاده کنیم.
آنا: نگاه غیرعلمی و ناعادلانه به مسئله آب حوضه آبریز زایندهرود چقدر در ایجاد بحران این حوضه دخیل بوده است؟