گفت و گو با موسس کمپین «بین خطوط برانیم»/ حمایتها صرفا کلامی بوده
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از خراسان، سیاوش کشمیری 25 ساله طراح وب و برنامه نویس، موسس کمپین #بین خطوط_برانیم یا همان کمپین خط است.
کمپین خط دقیقا چه زمانی و با چه ایده ای تشکیل شد؟
اگر بخواهم دقیق بگویم، 19 بهمن 94 از یک توئیت ساده آغاز شد. توئیتی نوشتم و در آن غُر زدم که رانندگی بین خطوط 50 تا 60 درصد به کاهش ترافیک کمک می کند و چرا این کار را نمی کنیم و ... در جواب یکی از دوستانم نوشت که قبلا ایده ای داشته مبنی بر این که پشت شیشه ها جمله : من بین خطوط می رانم را برچسب بزنیم ولی چون با استقبال چندانی مواجه نشد این ایده را رها کرد. من گفتم علاقه مندم این کار را انجام دهیم و مسئولیت کارهای گرافیکی اش را خودم به عهده می گیرم. یک سری دیگر از دوستانم استقبال کردند، در نتیجه همان روز سه چهار نفری جمع شدیم و یک گروه تلگرامی تشکیل دادیم. با آن که صاحب ایده به علت مشغله زیاد نتوانست با ما همراهی کند، اما آن ایده همان روز نوزدهم شکل و شمایل اولیه به خود گرفت.
به طور رسمی نهادهای دولتی برای کمک و ترویج این حرکت پا پیش گذاشته اند؟
خیلی جاها با ما تماس گرفتند، از پلیس راهور تهران بزرگ گرفته تا سایپا، تاکسیرانی، شهرداری و... اما تا به حال حمایت ها صرفا کلامی بوده است. البته ما همچنان به صورت مستمر با این ارگان ها در ارتباطیم و در عین حال که ماهیت مردمی بودن کمپین را حفظ می کنیم سعی می کنیم از کمک های این نهادها برای هرچه گسترده تر کردن کارمان بهره ببریم. این طوری حتما صدایمان به افراد بیشتری خواهد رسید و فراگیرتر خواهیم شد، به ویژه در میان جامعه رانندگان.
به نظر شما و با توجه به استقبال خوبی که از کمپین شده است به غیر از این قبیل کمک های دولتی، چه اقدامات دیگری این حرکت را همه گیر خواهد کرد؟ صرفا تبلیغات مجازی را در پیش می گیرید یا ایده های تازه تری دارید؟
با توجه به نفوذ بالای شبکه های اجتماعی به ویژه در سال های اخیر این شبکه ها سکوی پرتاب و حکم برگ برنده برای هر حرکت جمعی دارد. اما قطعا با توجه به جامعه هدف بزرگ ما که تقریبا کلیه رانندگان هستند، نیاز است برای ادامه کار از راه های گوناگون توجه افراد را جلب کنیم. البته این کمپین از ابتدا نیز مردمی بوده و همین الان در شهرستان ها خود مردم دست به کار شده اند و کارهایی را انجام داده اند. گرچه منسجم و یکدست نبوده اما خوشحال کننده است. ما برای گسترده شدن کارمان حدود 10 روز پیش در یکی از پارک های شهر تهران جمع شدیم و با مردمی که حضور داشتند درباره کمپین و اهداف آن صحبت کردیم؛ بازخوردهای بسیار مثبتی گرفتیم. اگر بتوانیم مجوز گردهمایی های این چنینی را به صورت مستمر بگیریم خب طبیعتا در دنیای واقعی نیز معتبر و شناخته شده تر خواهیم شد. دو هفته دیگر نیز قرار است در یکی از دانشگاه ها سمینار برگزار کنیم و این طوری در جمع های دانشجویی نیز طرفدار پیدا کنیم.
نظرات، پیشنهادها و انتقادهای مردم تا الان چه طور بوده است؟ جالب ترین بازخوردی که داشتید چه بوده است؟
معمولا حرکت های این چنینی همیشه مخالفانی دارد. خب به هرحال تفاوت سلیقه وجود دارد. اما برای خود من خیلی جالب است که درباره حرکت بین خطوط مخالفان تقریبا انگشت شمارند و در مقابل تعداد بی شماری موافق وجود دارند که گاهی نظرات و کمک هایی ارائه می کنند که به ذهن خودمان نرسیده بود. آن درصد مخالفان هم صرفا به خاطر این که مشکلات بزرگ تری را در جامعه می بینند، یک جمله می گویند : چرا حالا حرکت بین خطوط؟ چرا فلان مشکل نه؟ جواب من خیلی ساده است : هرکسی در جامعه می تواند برای مشکلات بزرگ و کوچک قدم بردارد. ما برای مشکل رانندگی بین خطوط قدم برداشتیم بقیه هم برای مشکلات دیگر قدمی بردارند. جالب ترین برخورد برایم این بوده است که تعداد زیادی پیام داشتم که ما هیچ وقت به این قضیه بین خطوط حتی فکر هم نمی کردیم اما الان سعی کرده ایم رعایت کنیم.
تا به حال به فکر ایجاد کمپین های دیگر افتاده اید؟ به قول مخاطبانتان برای مشکلات دیگر فرهنگی؟
راستش شاید تا یکی دو هفته پیش به این که در آینده می خواهیم چه کنیم خیلی فکر نمی کردیم اما این کمپین باعث شد افرادی با همدیگر آشنا شوند که دغدغه مند هستند نه فقط برای مشکل حرکت بین خطوط بلکه برای هر مشکل فرهنگی که جامعه ممکن است داشته باشد. امیدواری زیادی حاصل می شود که افراد زیادی هستند که منفعل نیستند و برای پیشرفت فرهنگی کشورشان کار می کنند.
محتوای کار شما معطوف به فرهنگ رانندگی است؛ برای ترویج این پیام در میان قشری که شغلشان رانندگی است، چه می کنید؟
بزرگ ترین چالش ما از روز اول همین بوده است. این که بتوانیم کسانی را که خیابان در واقع محل کار و امرار معاش شان است و درست یا نادرست خود را صاحب خیابان می دانند مجاب کنیم که در صورت رعایت یک سری مسائل ساده در رانندگی چه قدر از خستگی و فرسودگی شان کم می شود و به آرامش می انجامد. در جریان هستم که شهرداری کلاس هایی را در زمینه فرهنگ صحیح رانندگی برگزار می کند اما چه قدر تاثیر گذار است نمی دانم. در هر حال چنین کمپینی به تنهایی کافی نیست، استاندارد سازی جاده ها و خیابان ها و خودروها نیز اهمیت بالایی دارد.
نتیجه مطلوب و غایی را برای خودتان چه می دانید؟
وقتی فکر می کنم که چه به دست آوردیم یا چه می خواهیم، به ذهنم می رسد که چه چیزی بهتر از این که به شناختی از محیط اطرافمان رسیدیم. شناختی که باعث می شود چشم هایمان را باز کنیم و ببینیم افراد بسیاری کنارمان هستند که پر از حس خوب هستند و می خواهند جامعه بهتری داشته باشند؛ و اینکه هر از گاهی به جای فقط «من» بودن، «ما» باشیم و برای منافع «ما» حرکت کنیم. تخمینی که الان برای کمپین ما وجود دارد حدود 12 هزار نفر است. اگر کمپین ما باعث شده باشد فقط 12 هزار نفر بین خطوط رانندگی کنند فکر می کنم به یک نتیجه خوب رسیده است و برنده ایم.
انتهای پیام/