چرا در شرایط «جنگ ترکیبی» نیاز به «مراقبت فرهنگی» داریم؟
گروه سیاست خبرگزاری آنا- محیا کریمی: فرهنگ شامل رویدادهای غیرمادی، باطنی و عقلی است که با اجتماع ارتباط دو طرفه دارد.
بدین معنا که از یکسو فرهنگ و نظام فرهنگی، اساس و پایهی ارزشهای یک جامعه را تعریف میکند و از سوی دیگر جامعه نیز به واگذاری و پایداری ارزشها و آداب و رسوم به عنوان پایههای فرهنگی جامعه کمک میکند.
قطعاً دغدغه مدیریت فضای فرهنگی و مدیریت فرهنگی جامعه نیازمند کنش و واکنشهای مختلفی است. علی الخصوص در حال حاضر که بر اثر گسستگی، یکنواختی و فعالیتهای ضد و نقیض سازمانها و دستگاههای فرهنگی نا بسامانی و آشوب فرهنگی ایجاد شده، این ضرورت بیش از گذشته نمایان میشود.
همین دغدغه، مقام معظم رهبری را بر آن داشت تا از سال ۱۳۸۱ تا کنون بر اهمیت و ضرورت مهندسی فرهنگی کشور تأکید کرده و همچنان بر تاکیدات خود بیفزایند.
در حقیقت کار مهندسی فرهنگی، نظم دادن و جهت دادن به مجموعه دستگاههای کشور و حفظ و نگهداری از فرهنگ کشور میباشد.
در ایجاد این نوع مهندسی ابتدا باید فرهنگ جامعه و کشور مورد مطالعه و شناخت قرار گیرد و در نتیجهی این تحقیق و پژوهش یک فرهنگ مطلوب و بر مبنای شکل زیست محیطی جامعه مشخص گردد.
سپس با مهندسی صحیح این فرهنگ افقهای آینده فرهنگی کشور ترسیم شده و در نهایت اگر فرهنگ جامعه نیاز به تحول، حرکت و یا تغییر اهداف داشته باشد به کمک این نوع مهندسی قابلیت اجرا یابد؛ بنابراین در ابتدا باید اهداف فرهنگی جامعه مشخص شده، بعد با شناخت نقاط قوت و ضعف به تقویت و یا حذف آنها پرداخته شود.
هوشیاری دائم، شناخت دقیق ضعفهای فرهنگی در عرصههایی نظیر اجتماع، سیاست، خانواده، سبک زندگی و دیگر عرصهها و تلاش برای دستیابی به راهحلهای عالمانه برای رفع نقاط ضعف و ترویج گزارههای صحیح فرهنگی، از «الزامات اساسی مهندسی فرهنگی» کشور است.
ضرورت مهندسی فرهنگی برای یک جامعه زمانی به منصه ظهور میرسد که بدانیم ادامه حیات جامعه در گرو اعمال آن فرهنگ میباشد و فرهنگ یک جامعه اساس هویت آن جامعه است.
مقام معظم رهبری در سخنان خود در خصوص مسئله فرهنگ چنین بیان کردهاند: «عاملی که یک ملت را به رکود و خمودی یا تحرک و ایستادگی یا صبر و حوصله یا پرخاشگری و بی حوصلگی یا اظهار ذلت در مقابل دیگران یا احساس غرور و عزت در مقابل دیگران یا به تحرک و فعالیت تولیدی یا به بیکاری و خمودی تحریک میکند فرهنگ ملی است.
در این صورت لازم است که نقاط ضعف فرهنگی خود را در جامعه پاک کنیم و نقاط قوت خود را تقویت کنیم تا از نفوذ و خسارت به بخش فرهنگی جلوگیری به عمل آید و در جهت رشد اهداف فرهنگی قدم برداریم.
جهت روشنشدن مفهوم مهندسی فرهنگ و فرآیند آن حضرت آیتالله خامنهای میفرمایند: یکی از مهمترین تکالیف ما در درجهی اول مهندسی فرهنگ کشور است. یعنی مشخص کنیم که فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی در جامعه بهوجود میآید، چگونه باید باشد، اشکالات و نواقصاش چیست؟ کندیها و معارضاتش کجاست.
از دیگر ضروریات داشتن مهندسی صحیح فرهنگی در جامعه ارائه راهکارهایی در مقابل انواع تهاجمهای فرهنگی خارجی میباشد. مهمترین آن «مقابله با ناتوی فرهنگی» در کشور است.
با ایجاد یک ساز و کار درست فرهنگی میتوان در بسیاری از مباحث فرهنگی ورود پیدا کرد و با آینده نگری، مصونسازی، ایجاد شور و نشاط انگیزی، جامعه را برای مقابله با ناتوی فرهنگی که هدف آن همه اقشار میباشد آماده کرد.
در مقابله با ناتوی فرهنگی بهترین شیوه و روش این است که فرهنگ دینی به زبان ساده و قابل فهم برای همگان متناسب با نیازهای روز، برای افراد جامعه نهادینه گردد و در چهارچوب مقررات و قوانین و هنجارهای اجتماعی، جزء ارزشهای اصولی جامعه گردد.
به عبارت دیگر فرد و جامعه هر دو کنار یکدیگر رشد داشته باشند و اگر اینچنین نباشد با توجه به قدرت نفوذ فرهنگی غرب، مشکلات بسیاری به وجود خواهد آمد.
قدم دیگر این است که اگر گروهی اجتماعی یا فرهنگی، به مبارزه با فرهنگ قانون شده برخاست، با آن به درستی مقابله و با تدبیر و اندیشه اقدامات صحیحی انجام شود تا خسارت آن به حداقل ممکن کاهش یابد.
همانگونه که در تأکیدات رهبری اشاره شده است: «مهندسی فرهنگی موجب روشن شدن تکالیف دستگاههای مختلف از جمله آموزش و پرورش، صداوسیما، آموزش عالی، مراکز مرتبط با جوانان و هپمچنین تشکلهای مردمی میشود.اگر اینگونه دستگاهها دچار غفلت از وظایف مهم خود شوند، جامعه ضرر فراوانی خواهد کرد.»
فرهنگ، شکل دهنده به ذهن و رفتار عمومی جامعه است. اندیشیدن و تصمیم گیری جامعه بر اساس فرهنگی است که بر ذهنها حاکم است.
هر دولت و جامعهای نسبت به پیشرفت اقتدار و ثبات آرمانها و اهداف خود اقداماتی را انجام میدهد و «مراقبت فرهنگی» یکی از این اقدامات لازم و ضروری در جهت حفظ هویت و استقلال ملتها میباشد.
مراقبت فرهنگی اگر شرح داده شود، مرز گذاری گردد، دارای برنامه جامع، طولانی و دائمی باشد، نتایج ومزایای بسیاری را در پی خواهد داشت.
بدون مراقبت فرهنگی، اصلاً مهندسی فرهنگی امکان پذیر نمیباشد؛ چرا که در مهندسی فرهنگی به عنوان اقدامی همیشه کارآمد و معمول، باید پیوسته شرایط و حقیقت جامعه، و نیز آسیب ها، زیان ها، فرصتها و تهدیدهای متوجه به جامعه و فرهنگ شناسایی شده، نسبت به آنها مراقبت صورت گیرد و در خصوصشان چاره اندیشی شود.
قطعا آگاهی از گزندها و شکافهایی که ازآنها به ماهیت فرهنگ اجتماعی حمله میشود، و نیز فهم صحیح از فرصتها و محدودیت ها، سرآغاز مهندسی فرهنگی است و این مهم است که مهندسی فرهنگی را به روز، کاربردی و کارآمد میکند.
پس نه تنها نظارتهای فرهنگی یک رفتار عقلانی و پسندیده است بلکه رفتاری ضروری و اجتناب ناپذیر نیز به حساب میآید.
مقام معظم رهبری با تاکید بر لزوم شناخت واقعیت در برنامه ریزی فرهنگی چنین بیان میکنند که ما نمیخواهیم با نگاه افراطی به مقوله فرهنگ نگاه کنیم. بایستی نگاه معقول اسلامی را ملاک قرار داد.ما نه معتقد به ولنگاری و رهاسازی هستیم، که به هرج و مرج خواهد انجامید، نه معتقد به سختگیری شدید، اما معتقد به نظارت، مدیریت، دقت در برنامه ریزی و شناخت درست از واقعیات هستیم.
اما چه حیف که متصدیان امر به این مسئله مهم، ارزش و بهای کافی و لازم را نداده اند و در عمل کارها و عملکرد موسسات و دست اندرکاران امور فرهنگی بسیار درهم، نابسامان، بدون انسجام و حتی بدون فکر و برنامه ریزی دقیق و بی بهره از آینده نگری و تامل است!
انتهای پیام/