دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
نسرین بابایی در گفت‌و‌گو با آنا:

ژست قهر بازیگران با تلویزیون را نمی‌پسندم/ «بی‌همگان» راوی مشکلات جامعه است

ژست قهر بازیگران با تلویزیون را نمی‌پسندم  «بی‌همگان» راوی مشکلات جامعه است
بازیگر سریال تلویزیونی «بی‌همگان» از وجوه مختلف نقش‌آفرینی خود در این مجموعه می‌گوید و اینکه ژست قهر بازیگران با تلویزیون را نمی‌پسندد.
کد خبر : 812028

به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، این شب‌ها سریال «بی همگان»  به کارگردانی اصغر هاشمی و بهرنگ توفیقی به عنوان سریال شبانه شبکه سه سیما روی آنتن این شبکه رفته است.

«نسرین بابایی»که ایفاگر نقش «ریحانه» در این مجموعه تلویزیونی است بیش از دو دهه است که در عرصه بازیگری تئاتر، سینما، تلویزیون و نمایش‌های رادیویی فعالیت دارد.  بابایی  سه سال پیش با حضور در سریال «وارش» برای مخاطبان تلویزیون نام‌آشنا شد. « بیگانه‌ای با من است» به کارگردانی احمد کاوری و «افرا» ساخته بهرنگ توفیقی از دیگر سریال‌هایی است که وی در آنها ایفای نقش کرده است؛ بابایی سابقه بازی در فیلم‌های سینمایی «ناهید» به کارگردانی آیدا پناهنده و «لیلاج» به کارگردانی داریوش یاری را نیز در کارنامه خود دارد.

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفت‌وگوی آنا با این بازیگر است؛

** آنا: شما در سال‌های اخیر در سینما و تلویزیون ایفاگر نقش زنان و مادرانی بودید که به نظر می‌رسد همه آنها در عین تفاوت ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری مشترکی دارند. از نگاه خودتان مهم‌ترین وجوه مشترک این شخصیت‌ها چیست؟

شاید ذات «زن‌بودن و مادربودن» است که این شخصیت‌ها را به هم پیوند می‌دهد. البته اینها تفاوت‌های شخصیتی زیادی دارند. «خورشید» در «لیلاج» که کلاً دنیای دیگری داشت و خیلی متفاوت بود. در «ناهید» نقش یک زن مستقل و خودساخته را داشتم که در زندگی و روابطش خصلت فرماندهی دارد و البته درگیر سنت‌ها نیز هست. در «وارش» یک زن سنتی از طبقه‌ پایین اقتصادی را می‌دیدیم که از جایگاه فرهنگی و سطح سواد معمولی برخوردار بود. پروین در «افرا» مادری دلسوز از طبقه مرفه بود که از لحاظ رفتاری به اصطلاح تودار و کم‌حرف بود اگر حرفی هم می‌زد برای مدیریت امور و حل مشکلات خانواده و فرزندان بود. در این شب‌ها هم می‌بینیم که ریحانه در «بی‌همگان» بانویی از طبقه متوسط جامعه و همسر معلم بازنشسته‌ای است که هنوز خانه شخصی ندارند و درگیر مسائل اجاره‌نشینی هستند.

شما نمی‌توانید مادری را بیابید آن هم از جنس مادران ایرانی، که دلسوز و اهل خانه و خانواده نباشد. این  شخصیت‌ها هم اگرچه با هم متفاوت‌اند، اما همگی درگیر یک مفهوم هستند و آن «خانواده» است. وجه مشترک اینها «زن خانه و خانواده بودن» است. این‌ها مادرانی هستند که آینده فرزندان برایشان مهم است و حمایت از فرزند را تا آخر عمر دنبال می‌کنند.

** آنا: سریال «بی‌همگان» دو کارگردان (اصغر هاشمی و بهرنگ توفیقی) دارد. تجربه بازی در اثری با دو کارگردان چگونه بود؟

 (باخنده) راستش را بخواهید، دعا می‌کنم این اتفاق برای هیچ بازیگری نیفتد! من در ابتدای پیوستن به پروژه، در جریان این تغییر نبودم و زمانی که بخشی از کار پیش رفت، آقای توفیقی گفتند که از اول هم قرار با آقای مهام (تهیه‌کننده) همین بوده است.

ببینید، بازیگر با یک ذهنیت قبلی که در گفت‌وگو با کارگردان اثر داشته، کار را شروع می‌کند. یعنی با نگاه، زاویه دید، رفتار و وسواس‌ها و دکوپاژهای خاص آن کارگردان خودش را آماده می‌کند. به هرحال هر کارگردانی برای بازی‌گرفتن از بازیگر، شیوه مختص به خود و منحصر به فردی دارد. بعد با تغییر کارگردان، بازیگر با یک فضای متفاوت مواجه می‌شود.

ژست قهر بازیگران با تلویزیون را نمی‌پسندم/ «بی‌همگان» راوی مشکلات جامعه در تلویزیون است/ حضور  بازیگران «افرا» در «بی‌همگان» شائبه شباهت ۲ سریال را به وجود آورد/ «زنِ خانواده‌ بودن» وجه مشترک نقش‌های من است

 نسرین بابایی در سریال «وارش»

من سابقه کار با آقای توفیقی را در مجموعه «افرا» داشتم، اما اولین بار بود که با آقای هاشمی کار می‌کردم. البته که ایشان هم کارگردانی کاربلد، قابل احترام، باسواد و مهربان بودند و خوشحالم که تجربه کار با یک کارگردان دیگر هم به کارنامه من اضافه شد؛ اما موضوع این است که شما به عنوان بازیگر برای ایجاد هماهنگی با این دو نگاه و دو شیوه کارگردانی، دچار مشکل می‌شوید. چون شخصیتی که قرار است نقش آن را بازی کنید را قبلاً ساخته‌اید و حالا با آمدن کارگردان جدید احتمال دارد تغییراتی در آن ایجاد کنید که طبیعی هم هست.

** آنا: این روزها بخشی از نقدها درباره «بی‌همگان» حول محور شباهت فرمی و محتوایی این اثر با سریال قبلی بهرنگ توفیقی یعنی «افرا» می گردد. ارزیابی خودتان از این  قضیه چیست؟

این موضوع را خیلی‌ها به من گفته‌اند و من هم تا حد زیادی به آنها حق می‌دهم؛ البته اینجا یک توضیح مهم هم لازم است و آن این که اگر بازیگران اصلی این دو مجموعه مشترک نبودند، قطعاً این برداشت هم شکل نمی‌گرفت. درست است که آقای توفیقی به عنوان کارگردان «افرا» یکی از دوکارگردان مجموعه «بی‌همگان» هم هست اما داستان، شخصیت‌ها، فضا، لحن و ریتم این دو سریال کاملاً با هم تفاوت است؛ اما اتفاقی که افتاده این است که آقای مهدی سلطانی، محمد صادقی و من از بازیگران «افرا» بودیم که حالا با فاصله‌ای کم از زمان پخش آن سریال در «بی‌همگان» هم حضور داریم. چه بسا اگر یک فیلمنامه دیگر هم با همین ترکیب بازیگران کار می‌شد، باز هم این انتقاد به ما وارد بود.

مطمئن باشید که اگر به جای ما سه نفر سه بازیگر دیگر در «بی‌همگان» بازی می‌کردند بخش عمده‌ای از این شائبه برطرف می‌شد. من این را یک جور خطای دید می‌دانم که حالا چون همان بازیگران در این سریال هم هستند، پس مشابه مجموعه قبلی است در حالی که واقعاً این طور نیست.

** آنا: در «بی‌همگان» علاوه بر این بازیگران، با جمع جدید از گروه بازیگران نیز همبازی شدید که شاید شاخص‌ترین آن‌ها «کاظم هژیر آزاد» باشد. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟

وقتی بازیگران و عوامل فنی همکار شما در یک پروژه افرادی باشند که قبلاً هم تجربه همکاری با آنها را داشته‌اید، کارتان راحت‌تر است. شما با آن آدم‌ها کار کرده‌اید، ویژگی‌های اخلاقی و فنی آنها، جهان‌بینی، ذائقه و شخصیتشان را می‌شناسید و در نتیجه سکانس‌ها را با حس عمیق‌تری بازی می‌کنید، دیالوگ‌ها را بدون فشار می‌گویید و ارتباطتان با عوامل راحت‌تر است. این اتفاقی است که در «بی‌همگان» رخ داد.

وقتی با یک بازیگر تازه روبه‌رو می‌شوید که قبلاً با او کار نکرده‌اید، به ویژه اگر آن بازیگر تجربه بسیار بیشتری از شما داشته باشد یا این که بالعکس جوان و بی‌تجربه باشد، احتمالاً کارتان سخت‌تر است که این وضعیت هم در «بی‌همگان» برای من رخ داد. مواجهه من با آقای هژیرآزاد از همین جنس بود یعنی باید با بازیگری کار می‌کردم که کوهی از تجربه در سینما، تئاتر و تلویزیون را  دارد؛ به‌ویژه در تئاتر که ایشان از وزنه‌ها وهنرمندان شناسنامه‌دار آن عرصه هستند.

از سوی دیگر، فاصله سنی من و ایشان زیاد بود و نگرانی من این بود که آیا مخاطبان این فاصله را باور می‌کنند یا نه؟ اما همان ابتدای کار تلاشم این بود که کارم را درست انجام داده و از انتخابم عقب‌نشینی نکنم. سعی کردم با آقای هژیرآزاد بیشتر گپ بزنم و به تدریج آن سکوت روزهای اول از بین رفت. آنجا بود که به ارزش ایشان بیشتر پی بردم و دیدم که چقدر هنرمند کاربلد و در عین حال مهربان و دلسوزی هستند. ضمن این که نباید از تلاش آقای توفیقی به عنوان کارگردانی که خط نگاه بازیگر را هم کارگردانی می‌کند و چیزی از زیر دستش در نمی‌رود غافل شد. وقتی بخشی از کار پیش رفت، یک روز به سپند (امیرسلیمانی) گفتم که من واقعاً این شخصیت را به عنوان همسر باور کرده‌ام و سپند هم گفت بله من هم شما را به عنوان مادر باور دارم. بنابر این با وجود تفاوت سنی زیاد، فکر می‌کنم مخاطبان هم ما را به عنوان زن و شوهر این سریال پذیرفته‌اند.

ژست قهر بازیگران با تلویزیون را نمی‌پسندم/ «بی‌همگان» راوی مشکلات جامعه در تلویزیون است/ حضور  بازیگران «افرا» در «بی‌همگان» شائبه شباهت ۲ سریال را به وجود آورد/ «زنِ خانواده‌ بودن» وجه مشترک نقش‌های من است

یک ویژگی دیگر آقای هژیرآزاد این است که اهل گفت‌وگو هستند؛ درهای ذهنشان باز است و خیلی راحت من را به دنیای خودشان راه دادند. برخی از بازیگران در این زمینه گارد دارند و فقط به دنبال این هستند که سکانس خودشان را بگیرند و بروند؛ انگار حالشان خوب نیست و حوصله تبادل نظر با عوامل یا بازیگر روبه روی خودشان را ندارند.اما آقای هژیرآزاد اجازه می دادند که فضای خلاقیت برای بازیگران دیگر باز باشد. فکر می‌کنم بخش عمده این خصلت به پیشینه پربار تئاتری ایشان باز می‌گردد. خاطرم هست بعد از یک سکانس خیلی سخت که با هم داشتیم و خوش درخشیدند به ایشان خداقوت گفتم؛ با خنده جواب دادند: لطف داری اما باید بیایی و من را روی صحنه تئاتر ببینی! البته من توصیف بازی‌های ایشان روی صحنه را از اساتید و بازیگران تئاتر شنیده بودم.

** آنا: برخی از بازیگران از این که به عنوان بازیگران تلویزیونی شناخته شوند فرار می‌کنند و از آن به عنوان یک نکته منفی یاد می‌کنند.با توجه به حضور پررنگی که در این چند سال در مجموعه‌های تلویزیونی داشته‌اید در این باره چه نظری دارید؟ 

ببینید، خیلی از بازیگرانی که الان پیرو این گزاره هستند اتفاقاً کار خودشان را از تلویزیون شروع کرده‌اند‌. حیف است که آدم گذشته خودش را فراموش کند. من چنین گاردی نداشته و ندارم. اگر ادعا دارم که یک بازیگر مردمی هستم، باید بدانم که مادران و مادربزرگ‌های فراوانی هستند که امکان رفتن به سینما را ندارند یا خیلی  از افراد دیگر هم تلویزیون را به سینما ترجیح می‌دهند. اصلاً مگر چند درصد از جامعه ما سینماروهای حرفه‌ای هستند؟ بعد من چطور می‌توانم بگویم که بازیگر مردمی هستم اما با تلویزیون قهرم؟

بازیگر مردمی برای مردم کار می‌کند و خیلی برایش مهم نیست که قالب پخش اثر تلویزیون است یا سینما. هر کدام از این دو فضا شاخص‌های خودش را دارد. بله، سینما لوکس‌تر، جذاب‌تر و به نوعی هنری‌تر است. تصویر بازیگر روی پرده عریض سینما با قاب تلویزیون تفاوت زیادی دارد اما ورای این مباحث فنی، چیزی به نام دایره وسیع مخاطبان را هم داریم. برخی از بازیگران ما کارشان را از تلویزیون شروع کردند، از نظرمالی قوی شدند و بعد از آن با گزیده‌کاری می‌گویند فقط در سینما هستیم و برای تلویزیون کار نمی‌کنیم. من این ژست‌ها را نمی پسندم و دوست دارم همه این فضاها را تجربه کنم.

** آنا: اگر در جایگاه مخاطب قرار بگیرید، دلیل جذابیت بی‌همگان برای شما چیست؟

از نگاه من، بخشی از جذابیت بی‌همگان علاوه بر فیلمنامه یا توانایی بازیگران، به بخشی ازمضمون آن باز می‌گردد. این‌که داستان سریال در بستر خانواده یک بازنشسته فرهنگی رقم می‌خورد، موضوع مهمی است. فراموش نکنیم که معلمان در سال‌های اخیر با مشکلات معیشتی فراوانی روبه‌رو بوده و هستند. بسیاری از معلمان ما الان درگیر تهیه خانه و تأمین نیازهای معیشتی هستند.

اینها مشکلات جامعه است که در این سریال منعکس شده است. این مشکلات باید درآثار نمایشی تلویزیون به  بیشتر دیده می‌شد اما انگار مدیران و هنرمندان ما دچار یک خودسانسوری بودند و هستند. چه بسا اگر بازتاب بخشی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی ما در سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی رقم می‌خورد، شاهد اتفاقات اخیرنبودیم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب