نگاهی به فیلم «جنون»: سرایت پارانویای سیاسی به سطح شخصی
فیلم «جنون» (عنوان اصلی Abluka، به زبان انگلیسی Frenzy) محصول 2015 سینمای ترکیه به کارگردانی امین آلپر که سال گذشته برنده جایزه ویژه هیأت داوران جشنواره بینالمللی فیلم ونیز شد، یکی از آثاری است که نباید فرصت تماشای آن در جشنواره امسال را از دست داد.
غدیر، مردی میانسال است که از زندان آزاد میشود؛ با این شرط که در محافل محله قدیمی خودش در حومه استانبول که محل سکونت حاشیهنشینهاست و تروریستها در آن فعالاند، نفوذ کند و آنها را شناسایی و به پلیس معرفی کند. غدیر به شغل زبالهگردی مشغول میشود و پس از سالها برادر کوچکاش احمد را میبیند که شغلاش سگکشی برای شهرداری است و همسر او به تازگی به همراه بچههایشان با مرد دیگری گریخته است. این دو، برادر دیگری نیز دارند که بیش از ده سال است از او بیخبرند.
احمد که مشکلات زندگی و افسردگی او را تا مرز خودکشی برده است، سگی را که باید میکشت، نجات میدهد و مخفیانه در خانه از او نگهداری میکند و تمام دغدغهاش این است که هیچکس، مخصوصاً رؤسای او در شهرداری به راز کوچکش پی نبرند و در این راه خود را در خانه مخفی میکند و به توهم و هذیان دچار میشود.
از سوی دیگر غدیر بهطور خاص مأمور شده زاغ سیاه همسایه طبقه پایینی را چوب بزند که از قضا روابط نزدیکی هم با او وبرادرش دارد. افزایش تنشهای سیاسی به تنشهای اجتماعی بیشتر منجر میشود و وقوع رشته انفجارهایی در استانبول، برقراری وضعیت حکومت نظامی در محل و بازداشتهای گسترده، شرایط زندگی غدیر و روابط او با برادر، همسایگان و مأموران امنیتی را پیچیدهتر از قبل میکند و او نیز در توهم و هذیانی گرفتار میشود که عواقب تراژیکی در پی دارد.
داستان فیلم به نوعی پیشگویی وخامت شرایط امنیتی ترکیه در این روزهاست که سال گذشته و هنگام تولید و نمایش فیلم به شکلی که امروز مشخص است، بر همگان آشکار نبود.
امین آلپر در هفتادودومین جشنواره فیلم ونیز
امین آلپر کارگردان و فیلمنامهنویس در فضاسازی بسیار موفق عمل کرده است. گرچه اندکی بیش از حد لازم طول می کشد تا قطار داستان روی ریل بیفتد و فیلم در نیمه اول، شاید به ملاحظه پراکندگی و نیاز به معرفی عناصر متعدد، کمی آهسته پیش می رود. اما در نیمه دوم، تماشاگر را در قلب ناامنی روانی و اجتماعی که شخصیتها احساس میکنند، فرو میبرد و او را در این درام سرایت پارانویای سیاسی به سطح شخصی به شدت درگیر ذهنیت آشفته شخصیتها میکند، تا جایی که در مواردی حتی نمیتوان تشخیص داد کدام بخش داستان واقعیت و کدام توهم است و این حالت حتی بعد از تماشای فیلم نیز با تماشاگر میماند. فیلمبرداری آدام یاندروپ (مدیر فیلمبرداری «فروتن» بری لوینسن) از محله فقیرنشین و کثیف حاشیه استانبول، اغلب ناتورئالیستی و در لحظاتی با نورپردازی خاص اکسپرسیونیستی، به این فضاسازی و تشدید ذهنیتهای متوهم شخصیتها و تماشاگر کمک میکند. موسیقی جِوت اِرک نیز به شیوهای کاملاً مناسب و نامحسوس در خدمت همین هدف است.
بازیگران فیلم، مهمت اوزگور در نقش غدیر، برکای آتیس در نقش احمد، تولین اوزن در نقش مارال و مفید کایاجان در نقش حمزه، در نقشهای خود خوب جا میافتند و بهویژه اوزگور، نوانسهای شخصیت غدیر را به خوبی درمیآورد.
انتهای پیام/