دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
30 بهمن 1394 - 12:02
آنا گزارش می‌دهند

هشدار درباره رواج خشونت کلامی در جامعه؛ این پدیده واگیری اجتماعی دارد

در سال‌های اخیر میزان بروز خشونت‌های کلامی و جسمی در ابعاد گسترده در جامعه رو به افزایش است به طوری که هر روز فیلم یا خبری از بروز یک نوع خشونت کلامی در صدر اخبار قرار می‌گیرد. در روزهای اخیر فیلمی از برخورد کلامی خشونت آمیز مسئول پذیرش یک بیمارستان با مراجعان منتشر شد که مسلما تنها نمونه‌ای از وقوع صدها نوع خشونت کلامی در جامعه است. بماند که بسیاری از افراد در برخوردهای ساده روزمره نیز تحت این نوع برخوردها قرار می‌گیرند.
کد خبر : 67880

مهرو ماهر،گروه اجتماعی خبرگزاری آنا:راننده تاکسی‌ای که به خاطر ترافیک و مسدود بودن خیابان به راننده دیگر و افسر ناسزا می‌گوید و حتی پرستاری که به خاطر عملکرد ضعیف پزشک مورد خشونت کلامی همراهان بیمار قرار می‌گیرد و مهم تر از همه زنانی که روزانه مورد متلک‌گویی مردان قرار می‌گیرند،همه این‌ها نمونه‌هایی از خشونت‌های رایج در جامعه است.


تعریف خشونت کلامی


خشونت کلامی رفتار خشونت‌آمیزی است به صورت انتقاد ناروا، تحقیر، تمسخر، توهین، فحاشی، دشنام و به‌کار‌بردن کلمات رکیک، داد و فریاد و بداخلاقی، بی‌احترامی، رفتار آمرانه و تحکم‌آمیز، قهر و صحبت‌نکردن، تهدید و ترساندن اعمال می‌شود. ‌این نوع خشونت موجب بروز روحی پوچی یا خودکشی، گریز از مشارکت اجتماعی و اضطراب میشود.


غلامرضا علیزاده،مدرس دانشگاه و جامعه شناس، با تایید این تعریف از خشونت کلامی به خبرنگار آنا می‌گوید: اصولا ما در مناسبات ارتباطی خود واژه‌هایی داریم که بار مثبت و منفی دارند. هر گاه در ارتباط کلامی خود از کلیدواژه‌هایی با بار منفی و پیام‌های با مضامین منفی، اهانت‌آمیز، تحقیری و تهدیدآمیز استفاده کنیم حس ناخوشایند و تهاجم به حریم کرامت انسانی را به فرد مقابل القا می‌کند در حالی که اگر پیام‌هایی با بار معنایی مثبت مانند پیام های عاطفی، عاشقانه و مهرآمیز به افراد دهیم مسلما احساس خوشایندی به مخاطب می‌دهد و در طرف مقابل نوعی وجد و شعف القاء می‌کند.


فربد فدایی، دانشیار گروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، نیز به بررسی اشکال مختلف خشونت می‌پردازد و می‌گوید: امروزه خشونت شکل‌های متنوعی به خود گرفته است به طوری که ممکن است جنبه فیزیکی و کلامی داشته باشد. بنابراین گاهی خشونت افراد می‌تواند باعث آسیب رساندن و تخریب اموال و لوازم فرد و ایجاد جراحت در موجودات زنده باشد و گاهی این خشونت جنبه کلامی و روانی پیدا می‌کند و باعث آزرده کردن خاطر افراد می‌شود. همچنین نوع دیگری از خشونت عبارت است از خشونت‌های جنسی که افراد جنایتکار انجام می‌دهند.


علیزاده به خشونت در گروه‌های مرجع اشاره می‌کند و می‌گوید: متاسفانه امروزه برخی از مدیران و مسئولان روابط توهین آمیز و تحقیر‌آمیزی نسبت به کارمندان خود روا می‌دارند و برخورد گروه‌های مرجع در جامعه ما دچار نوعی ارتباط کلامی خشن و آمرانه شده است.


به اعتقاد این استاد دانشگاه، جامعه امروز ما به مرور زمان نوعی ارتباط کلامی فاخرو مهرورزانه را از دست داده و به سمت ارتباط کلامی با بار منفی و خشن حرکت کرده است و با توجه به اینکه خشونت کلامی به نوعی واگیری اجتماعی دارد بنابراین برخورد مدیران و گروه های مرجع در جامعه الگوی رفتاری وکلامی سایر افراد قرار می‌گیرد.


نقش خانواده و گروه همسالان در خشونت کلامی


این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی بروز خشونت کلامی را در سه سطح فردی، گروهی و اجتماعی قابل بررسی و تحلیل می‌داند و می گوید: خشونت کلامی در سطح فردی معمولا ناشی از تحت تأثیر قرار گرفتن افراد از گروه‌های همسالان و خانواده است به طوری که بسیاری از کودکان و نوجوانان، کلام‌های رایج را از گروه همسالان خود آموزش می‌بینند همچنین ارتباطات درون خانواده نیز می‌توانند به عنوان منبع و منشاء بروز ارتباطات کلامی خشونت‌آمیز افراد محسوب می‌شود.


در این راستا فدایی،استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی نیز نقش خانواده را بسیار موثر و مهم ارزیابی می‌کند و می‌گوید: یکی از دلایل بروز خشونت کلامی ناشی از عدم آموزش صحیح به افراد است. اگر کودک و نوجوان در محیطی قرار گیرند که در آن بزرگترها برای بیان مسایل خود از کلام خشونت‌آمیز استفاده می‌کنند کودک نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد بنابراین هیچ رفتاری بدون نتیجه باقی نمی‌ماند. یکی از دلایل رواج خشونت‌های کلامی در جامعه ناشی از رسیدن فرد به خواسته با بروز رفتارها و کلام خشن است.


به اعتقاد این متخصص روانپزشکی وضعیت روانی فرد، سابقه خانوادگی، امکانات فرهنگی و اقتصادی در نمایش پرخاشگرانه افراد نقش دارد و به طور کلی اگر در جامعه ابتدا در سطح خانواده و سپس در مدرسه روش‌های صحیح تعامل و استفاده از منطق و قدرت استدلال در رفع مشکلات مورد استفاده قرار گیرد و در کتاب‌های درسی افزوده شود طبیعتا نوعی آموزش به افراد ارائه می‌شود.


فدایی در مورد نحوه بروز خشونت کلامی می‌گوید: در خشونت‌های کلامی فرد، خشم و پرخاشگری خود را به صورت ابراز واژه‌های با مفاهیم خشم و تنفر نشان می‌دهد و گاهی این امر ناشی از احساس ناکامی است البته خشونت کلامی نسبت به خشونت جسمی و جنسی ملایم‌تر است.


این استاد دانشگاه بروز خشونت کلامی از سوی برخی افراد را ناشی از تصور اشتباه آنان می‌داند که معتقدند با اعمال رفتار و کلام خشونت‌آمیز می‌توان طرف مقابل را مرعوب خواسته‌های شخصی خود کنند بنابراین برای دستیابی به اهداف خود سعی دارند خشونت کلامی را محور بیان خود قرار دهند.


فدایی در ادامه می‌گوید: برخی از افراد برای حل احساس ناکامی و شکست مترصد به خشونت‌های کلامی می‌شوند زیرا تصور می کنند روش‌های کلامی خشونت آمیز روش شایسته و مناسبی برای دست‌یابی به اهدافشان می‌شود اما افرادی که قدرت استدلال و منطق دارند برای رفع مسایل و مشکلات خود از روش گفت‌وگوی سازنده استفاده می‌کنند.


نقش رسانه‌های تصویری در آموزش خشونت به کودکان


در حالی که بسیاری از شبکه‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای به صورت روزانه با پخش سریال‌ها و برنامه‌های خشونت‌آمیز سعی در جلب مخاطب برای رسانه خود دارند، فدایی، متخصص روانپزشکی، اعتقاد دارد گرچه در مورد رسانه‌های گروهی دنیا به ویژه شبکه‌های ماهواره‌ای نمی‌توان کاری کرد، در مورد رسانه‌های گروهی ایران باید حتی المقدور از نمایش خشونت‌های جمعی چه به صورت جسمی و کلامی پرهیز شود زیرا کودکان خردسال بلافاصله و چه در دراز مدت تحت تاثیر خشونت های کلامی در رسانه‌ها قرار می گیرند و این کلام خشونت‌آمیز به‌زودی در کلام و رفتار آنان بروز و ظهور پیدا خواهد کرد در حالی که تاثیرپذیری افراد بزرگسال از رسانه‌های تصویر کمتر است.


این متخصص روانپزشکی نقش نمایش‌های تلویزیونی را که در آنها رفتارهای اجتماعی و سازنده مبتنی بر مهربانی نمایش داده می‌شود، درآموزش افراد بسیار مهم ارزیابی می‌کند و می گوید اگر در سینما و مجموعه های تلویزیونی ما نمایش زد و خورد و کتک‌کاری به عنوان یک اصل برای رفع اختلافات اعلام می‌شود و اگر جنگ و گریز به عنوان مساله‌ای برای جلب تماشگر در آید آن وقت کودکان ما نیز برای رفع اختلافات و به دست آوردن خواسته‌های خود نیز از این روش‌ها استفاده می‌کنند.


علیزاده، استاد دانشگاه، نیز طلاق را نشان‌دهنده کانون متشنج خانواده می‌داند و می‌گوید: وقتی نهاد خانواده دچار تنش و تشنج می‌شود ارتباط کلامی از نوع ارتباطات کلامی خشن بروز می‌کند و این ارتباط خشن در روابط سایر افراد خانواده نیز تأثیرگذار است به طوری که از طریق فرد به محیط خارج از خانواده نیز گسترش پیدا می‌کند. بنابراین افراد ارتباط کلامی خشن را از گروه همسالان و خانواده آموزش می‌بینند و در محیط اجتماعی نیز بازتولید این رفتار خشن نمود پیدا می‌کند.حتی درمیان پاره‌ای از افراد کلام اهانت آمیز جایگزین نوعی از تعارفات شده است و ما می‌بینیم که به صورت یک خرده فرهنگ در بین افراد جامعه نهادینه شده است.


این استاد دانشگاه اعتقاد دارد که خشونت در خانواده‌ها معمولاً آستانه تحمل افراد را کاهش و تحریک‌پذیری را افزایش می‌دهد به طوری که فرد با کوچکترین برخورد با دیگران به صورت انفجاری آن را بروز می‌دهند بنابراین خشونت کلامی به نوعی واگیری اجتماعی دارد.


اعمال خشونت‌های کلامی نسبت به زنان و کودکان


روزانه بسیاری از زنان و دختران هنگام رفت و آمد در خیابان مورد تمسخر و متلک‌گویی مردان قرار می گیرند و حتی خشونت جنسی-کلامی در مورد آنان اعمال می شود این در حالیست که فدایی،متخصص روانپزشکی، می‌گوید: خشونت جنسی و کلامی در همه جای جهان نسبت به زنان دیده می شود و زنان بیشتر در معرض خشونت کلامی، خشونت جنسی و پرخاشگری قرار می‌گیرند. البته باید توجه داشت که بسیاری از اوقات این قبیل خشونت‌ها صورت خیر خواهانه‌ای نیز به خود می‌گیرد؛ به عنوان مثال زمانی که به یک خانم گفته می شود که« تو اجازه نداری به تنهایی کاری را انجام دهی چون ممکن است برای تو ایجاد خطر کند» یا «این کار برای تو ممنوع است به این دلیل که مناسب تو نیست».


فدایی اعتقاد دارد: خشونت حتی می‌تواند به محروم کردن فرد از آنچه استحقاق آن را دارد نیز تلقی شود؛ برای نمونه محروم کردن یک کودک از نوازش پدر و مادر و یا محروم کردن سالمندان از دیدار فرزندان و نوه‌هایش نیز نوعی خشونت محسوب می‌شود. متاسفانه خشونت کلامی نسبت به زنان و کودکان بیشتر اعمال می شود.


شهیندخت مولاوردی معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده، با بیان اینکه 35 درصد زنان در جهان خشونت را تجربه می‌کنند، گفت: آمارهای رسمی نشان می‌دهد 130 میلیون دختر و زن در 22 کشور دنیا و خاورمیانه قربانی خشونت‌های مختلف می‌شوند.


اعمال قانون راهکار کاهش خشونت نیست


فدایی ادامه می‌دهد: برای کنترل خشونت قوانین بسیاری وجود دارد که برخی از آنها دارای جنبه کیفری است اما صرفا وجود قانون در این زمینه و اعمال قانون باعث کاهش این وضع نمی‌شود مگر اینکه از ابتدا در خانواده و سپس در مدرسه و در اجتماع روش های تعامل سازنده به افراد آموزش داده شود.


با این تفاسیر ضروری است که نهادهای مرتبط،به خانواده‌ها در خصوص آسیب‌های خشونت کلامی و کاهش آن آموزش دهند و در همین راستا به کودکان در مهدهای کودک و مدارس آموزش‌های لازم داده شود و حتی در مقاطع بالاتر و در دانشگاه‌ها نیز این مورد در سرفصل آموزش‌ مهارت‌های زندگی قرار گیرد.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب