جایگاه برازنده ایران و محور مقاومت در نظم جدید جهانی/ آمریکا به اختلافافکنی بین ملل منطقه ادامه خواهد داد
گروه جهان خبرگزاری آنا- محمد جعفری؛ در پایان جنگ جهانی دوم قدرتهای غربی به بهانه تأمین امنیت اروپا در مقابل خیزش دوباره ناسیونالیسم افراطی در آلمان تصمیم گرفتند که ائتلافی نظامی تشکیل دهند. غربها در سال ۱۹۴۹ سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را تشکیل دادند که آمریکا در آن حکم راهبری ایفا میکرد. با گسترش اندیشه سیاسی مارکسیسم – لنینیسم و نگاه اقتصادی کمونیسم و سوسیالیسم که توسط اتحاد جماهیر شوروی ترویج میشد مقابله با نفوذ شوروی به غرب بهعنوان وظیفه اصلی ناتو تعیین شد تا جهان سالها در گرداب مسابقه تسلیحاتی و جنگ سرد بین غرب و شرق فرو برود.
اوضاع در دوره جنگ سرد به کام آمریکا بود زیرا به بهانه مبارزه با شوروی میتوانست پایگاههای نظامیاش را در همه جای دنیا تأسیس کند یا ناوهای هواپیمابر خود را به مناطق احتمال وقوع درگیری مستقر کند. در دوره جنگ سرد، شرق آسیا، آمریکای جنوبی و لاتین و حتی آفریقا و بخشهایی از غرب آسیا صحنه شاخوشانه کشیدن آمریکا در مقابل حامیان اندیشه سوسیالیسم بود.
در سال ۱۹۹۱ میخائیل گورباچف دبیر حزب کمونیست و رئیسجمهور روسیه انحلال اتحاد جماهیر شوروی را اعلام کرد و در پی آن پیمان نظامی کشورهای بلوک شرق تحت عنوان پیمان ورشو نیز منحل شد تا دنیا بیشتر به کام آمریکا و تا حدودی انگلیس بشود.
اتحاد مردم منطقه ریشه حضور استعمارگران در منطقه را خواهد خشکاند
این سالها با ریاست جمهوری جورج واکر بوش (پدر) همراه بود که با ذوق و شوق خاصی پایان جنگ سرد و ورود به جهان تکقطبی به رهبری آمریکا را اعلام کرد.
بسیاری از مقامات واشنگتن آنقدر سرمست شکست شوروی بودند که نه پیدایش چین نوین را دیدند نه چندان متوجه ریشه دواندن سریع اندیشه مقاومت به رهبری ایران شدند. بهواقع چین هم در آن سالها چین امروز نبود و تازه دست به اصلاحات عمیق اقتصادی زده بود و اصلاً هم علاقهای به وارد شدن به تنش نظامی با آمریکا نداشت زیرا مشاوران حزب حاکم در پکن سران چین را از عاقبت مسابقه تسلیحاتی و گرفتار شدن در مشکلاتی که روسیه با آنها روبرو شده بود آگاه کرده بودند.
حتی فدراسیون روسیه که وارث شوروی محسوب میشد هم علاقه زیادی داشت تا در پیمانهای اقتصادی غربیها وارد شود یعنی بهواقع همان موضوعی که بوش در خصوص جهان تکقطبی گفته بود در شرف محقق شدن بود.
وقتی برنامه خاورمیانه بزرگ آمریکاییها را که توسط "بوش پدر" ارائه شد مرور میکنیم، متوجه میشویم که عمدتاً بر این اصول استوار بود که هیچگونه نهضت، قیام، حرکت، جریان و جناحی که مبتنی بر افکار اسلامی باشد، ایجاد نشود
در آن سالها ایران، کوبا و کره شمالی از کشورهایی بودند که اسیر پروپاگاندای رسانهای هژمونی غرب نشدند. در این میان ایران به دلیل برخورداری از منابع انسانی و زیرزمینی مناسب در کنار دیدگاه انقلابی نسبت به دیگر کشورهای ضد امپریالیستی قدمهای محکمتر و قابلاعتمادتری برمیداشت و با ترویج اندیشه مقاومت در مقابل غرب و حامیان منطقهایاش برای خود در میان کشورهای غیرهمسو با آمریکا جایگاهی خاص ایجاد کرده بود.
برای بررسی دقیقتر نقش ایران در خنثی شدن توطئه جهان تک قطبی و نیز تبیین نظم جدید جهانی پای صحبت "جعفر قنادباشی" کارشناس سیاست خارجه نشستهایم که تصریح میکند دنیا بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ از حالت دوقطبی خارج شد و به سمت تکقطبی یا چندقطبی شدن یا در بستر دوراهی چندقطبی شدن یا یکقطبی شدن قرار گرفت.
قنادباشی اینگونه ادامه میدهد که در آن زمان آمریکاییها بر اساس برنامهریزی مدون کوشیدند دنیا را به سمت تکقطبی شدن با ریاست و برتری خودشان سوق دهند و برنامهای تحت عنوان نظم جدید جهانی ارائه کردند.
بیشتر بخوانید:
رهبر حزب دموکرات مسیحی آلمان: اروپا باید خود را با نظم جهانی جدید سازگار کند
این کارشناس روابط بینالملل بلافاصله به قد علم کردن برخی از کشورها در مقابل توطئه آمریکا اشاره میکند و ادامه میدهد: با توجه به اینکه کشورهایی در دنیا درصدد بودند که مانع تفکر تکقطبی کردن جهان به دست آمریکا شوند و همچنین کاهش قدرت هژمونیک ایالاتمتحده، این ابرقدرت غربی نتوانست به مطامع اصلی خود برسد.
قنادباشی ادامه میدهد: با همه اینها آمریکاییها به تلاش خود ادامه دادند، مخصوصاً زمانی که دیدند انقلاب اسلامی ایران در حال تبدیلشدن به قدرتی منطقهای است و پیوندهای محکمی هم با کشورهایی مثل لبنان، سوریه و عراق و جریانهای منطقهای همسو برقرار کرده است، برنامهای را تحت عنوان خاورمیانه بزرگ در دستور کار خودشان قرار دادند.
غرب از ایجاد داعش دو هدف داشت؛ اول تضعیف کشورهای اسلامی، دوم اینکه به نام داعش یک ائتلاف سیاسی-نظامی را ایجاد کنند تا بهعنوان یک حلقه پیوندی با ناتو و به فرماندهی آمریکا از قدرتمند شدن کشورهای منطقه جلوگیری کنند
به گفته قنادباشی: در برنامه خاورمیانه بزرگ کوشش این بود تا کشورهای جهان اسلام را تحت این عنوان از گرایشات اسلامی خالی کنند. وقتی برنامه خاورمیانه بزرگ آمریکاییها را که توسط بوش پدر ارائه شد مرور میکنیم، متوجه میشویم که عمدتاً بر این اصول استوار بود که هیچگونه نهضت، قیام، حرکت، جریان و جناحی که مبتنی بر افکار اسلامی باشد، ایجاد نشود و چیزی به نام مقابله با استعمار که جنبه جهادی داشته باشد، در کل کشورهای اسلامی جای خودش را به تسلیم و همسویی به غرب بدهد.
قنادباشی با تأکید بر اینکه گروههای تروریستی منطقه دستپرورده سازمانهای جاسوسی غربی هستند ادامه داد: اما در این عرصه هم دیدیم که نتوانستند موفق شوند و بهنوعی این را کنار گذاشتند اما باز درصدد برآمدند که با ایجاد داعش و گروهکهای تکفیری ایران و کشورهای منطقه را از تبدیلشدن به یکقطب و قدرت اسلامی بازدارند.
وی ادامه میدهد:غرب از ایجاد داعش دو هدف داشت؛ اول تضعیف کشورهای اسلامی، دوم اینکه به نام داعش یک ائتلاف سیاسی-نظامی را ایجاد کنند تا بهعنوان یک حلقه پیوندی با ناتو و به فرماندهی آمریکا از قدرتمند شدن کشورهای منطقه جلوگیری کنند.
قنادباشی با هدف ذکر نمونههایی از طرح خاورمیانه بزرگ میافزاید: شاهد بودیم که ارتش کشورهای اسلامی هرکدام بهنوعی از هم پاشیدند. ارتش عراق را منحل کردند، ارتش مصر را کوچکتر کردند، ارتش لیبی را که یک قدرت نظامی بود، حذف کردند تا سربازان غربی به نام مقابله با داعش به منطقه سرازیر شوند و کشورها و ملتهای منطقه را تحت سلطه خودشان بگیرند و اجازه ندهند قطب جدید قدرت در منطقه به راهبری ایران ایجاد شود.
داعش ارتش سری سازمانهای اطلاعاتی غربی برای توجیه حضور استعمارگران در منطقه
وی با اشاره به بازگشت روسیه به مدار مقابله با امپریالیسم در دور ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین میافزاید: دیدیم که روسیه هم بعدازآن فروپاشی اتحاد شوروی و جدا شدن ۱۵ کشور از آن اتحاد، در دوران ولادیمیر پوتین شروع به قدرتمندتر شدن کرد و در مقابل غرب ایستاد. چینیها هم بهنوعی با رشد اقتصادی قابلملاحظهای که به دست آوردند، با جهان تکقطبی آمریکا مقابله کردند.
قنادباشی معتقد است که دنیای جدید، دنیای دوران باراک اوباما و دونالد ترامپ روسای جمهور سابق و الآن هم جو بایدن رئیسجمهور فعلی آمریکا نیست و دنیایی کاملاً متفاوت است. قدرت و نفوذ آمریکاییها پیوسته و بهسرعت در حال کاهش است. درعینحال، بر اساس همان سیاستهایی که در منطقه عرض کردم، چه سیاست نظم جدید جهانی اولیه، چه سیاست کلان خاورمیانه بزرگ، چه مسئله داعش و توسل به ارتش سری متشکل از تروریستها آمریکاییها نتوانستند از تبدیلشدن کشورهای محور مقاومت به یک قدرت بالقوه برای تبدیلشدن به یکقطب جهانی جلوگیری کنند.
وی ادامه میدهد: با تفاسیر فوق میتوان به این نتیجه رسید که ۲۵۰ سال حضور استعماری زیادهطلبان و جنایتکاران غربی در منطقه در حال افول است.
قنادباشی بر این نکته تأکید کرد که استعمارگران به این سادگی دست از اغراض خود برنمیدارند و به ملتهای منطقه توصیه کرد که در دام ترویج قومیتگرایی و ایجاد جنگهای مذهبی نیفتند.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/